#درسهای_عاشورایی (۱۰)
#نهضت_حسینی
💠« ...إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ» ﴿۷﴾ سوره #محمد
🔳مرحوم «شیخ محمد حسن آل یس» در کاظمین برای مرحوم «صاحب جواهر مجلس ترحیم برقرار نمود.
«حاجی محمد صالح کبه»، رئیس تجار شیعه از بغداد آمد و در مجلس عزا شرکت نمود. او به قدری گریه کرد که مرحوم شیخ او را تسلیت دادند که صاحب جواهر دارای خدماتی بوده و از برای او مقاماتی است.
مرحوم کبه عرض میکند: گریه من برای فوت صاحب جواهر نیست، بلکه برای خودم میباشد. میترسم در عصر من اهل علم منقرض شوند و مسئولیت این امر به عهده من باشد.
مرحوم شیخ آل یس، شیخ راضی را معین میکند و برای تدریس به او نامه مینویسد، پس ایشان به نجف آمده و همان روز مشغول تدریس میشود.
🔳 آری گریه کردن و دعا نمودن جایی دارد و عمل جای دیگری، هر کدام در جای خود خوب است.
جایی که حسین علیهالسّلام در محاصره دشمنان قرار گرفته، شیعه آن نیست که بالای تلّ برود و مشغول گریه و زاری شود که خدایا! تو او را یاری کن!
بر عقلای متدینین واجب است که در هر دوره و مقام، دور یکدیگر جمع شوند و تبادل افکار نمایند و برای یاری دین و امام زمان علیهالسّلام در وضع حاضر بشتابند و از نصرت و مساعدت او دریغ نورزند و بیهوده فرصت را از دست ندهند،...إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ.
📖 تاریخ سیدالشهداء علیهالسّلام، آیت الله حاج شیخ عباس صفایی حائری، انتشارات مسجد مقدس جمکران
@doayenodbehmontazeran