eitaa logo
دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
10.4هزار دنبال‌کننده
554 عکس
67 ویدیو
4 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال اشعار آیینی حسینیه: 👉 @hosseinieh_net با کمالِ احترام، تبادل و تبلیغ نداریم🙏🌹 کانال ما در تلگرام: 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://t.me/dobeity_robaey
مشاهده در ایتا
دانلود
ابراز با مردم مصیبت زده شهر راز دل داغدار ما را می‌گفت بی‌مهری روزگار ما را می‌گفت تا صبح به گوش پنجره با هق‌هق باران غم بی‌شمار ما را می‌گفت شاعر: @dobeity_robaey
ابراز با مردم مصیبت زده شهر شمعیم، سر مزارِ خوزستانیم هم‌نوحه‌ی مادرانِ نخلستانیم در غربتِ گورِ دسته‌جمعی دفنیم همسایه‌ی ویرانه‌ی آبادانیم شاعر: @dobeity_robaey
در پرونده‌ی خویش را فقط سنگین کرد بدبخت شود هرآن‌که هتکِ دین کرد از منزلتِ شما کمی کم نشود گیرم به خیالِ خود کسی توهین کرد شاعر: @dobeity_robaey
در وقتش به هدر رفته و عمرش تلف است گمراه و حرام-لقمه و ناخلف است هر کس که به ساحتت جسارت بکند با آه دلِ حضرت زهرا(س) طرف است! شاعر: @dobeity_robaey
در ای آنکه جسارت به امامم کردی در قعرِ سَقَر بدون شک خواهی رفت رأیِ تو به دادگاهِ حق صادر شد..... با سیلیِ حیدر به درک خواهی رفت شاعر: @dobeity_robaey
در لعنت به هر آن که هتکِ حرمت کرده بر ساحتِ خورشید اهانت کرده محشور شود روزِ جزا با مامون هر کس به امامِ ما جسارت کرده! شاعر: @dobeity_robaey
این عشق، این عرض ارادت، فوق اِدراک است عالم بداند که رضا(ع) سلطان این خاک است... شاعر: @dobeity_robaey
در بیـچاره کـویــرِ بی‌نصـیـب از بـــاران یــا بــره‌ی بیـــ‌نـوایِ دور از چــوپـان گیرم چندی به نـام و نـان هم برسـد «مَـاذَا وَجَـدَ مَـن فَـقَـدَک؟!» آقاجان! شاعر: @dobeity_robaey
در جوار تو چقدر احساس عزت می‌کنم چارده معصوم را یکجا زیارت می‌کنم @dobeity_robaey
در صبر و وفا حليمه اي آمده است در علم و عمل فهيمه اي آمده است در گلشن پُر نور امام كاظم معصومه اي و كريمه اي آمده است *** گفتند گلي عرش مقام آمده است آئينه نور ذوالكرام آمده است از يُمن قدوم حضرت معصومه لبخند به لب هاي امام آمده است شاعر: @dobeity_robaey
از خاک در عشق تیمم گیرید در دست گلی غرق تبسم گیرید از یمن قدوم حضرت معصومه عیدی زکف امام هشتم گیرید شاعر: @dobeity_robaey
یزدان به بشر آینه ای انور داد یک عالِمه و کریمۀ دیگر داد امروز خدا به دست جبریل امین یک دستۀ گل به موسیِ جعفر داد شاعر: @dobeity_robaey
گل وا شد و شد فاطمه معصومه زيبا شد و شد فاطمه معصومه علم و ادب و نور و کرامت امشب يکجا شد و شد فاطمه معصومه شاعر: @dobeity_robaey
عزیزی آنچنان که جایگاهت قلب ایران است بزرگی آنچنان که عقل در وصف تو حیران است شاعر: @dobeity_robaey
خوش به حال هرکسی که زائر شش گوشه شد سهم ما جامانده ها هم ، شد فراق و اشک و آه شاعر: @dobeity_robaey
در بر آستان قدس رضا هرکه رو نهاد روحش صفا گرفته وغم دردلش مباد ملعونه ای نموده اهانت به این حرم رویش سیاه و دست و زبانش بریده باد شاعر: @dobeity_robaey
در بی ریشه ،  حرامزاده و ناخلف است با تیغِ غیورِ سرخِ شیعه طرف است هر کس که به ساحتت جسارت  بکند او بی شرفِ بی شرفِ بی شرف است شاعر: @dobeity_robaey
این اشکِ قطره قطره کفایت نمیکند بر پیکری که خورده بر آن نیزه مو به مو! شاعر: @dobeity_robaey
مادرش گفت؛ که صد نیزه شکسته به تنش تو دگر بر بدنش، چوبِ عصا را نَشِکن شاعر: @dobeity_robaey
گمان مکن که شهید اسم یک خیابان است شهید یک جریان است، یک جماران است... شاعر: @dobeity_robaey
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دل از دم عارفانه اش می لرزید جان از نفس ترانه اش می لرزید آن پیر که چون کوه مقاوم می بود با یاد حسین شانه اش می لرزید شاعر:استاد @dobeity_robaey
آن آینه از آب پیام آور بود از خیر کثیر و زاده‌ء کوثر بود او را همه در خلوص باور کردند کاو در ره داورش، همه باور بود * او رفت و لوای او برافراخته ماند خود سوخته رفت و امتی ساخته ماند با آنکه ز نام او جهانی پر شد او شهرهء عالم شدو نشناخته ماند * الا ای مِی کشان مِی دارد این پیر سبوی مِی پیاپی دارد این پیر ز اسم او مسما را توان یافت که پای خُم مِی و نِی دارد این پیر شاعر: @dobeity_robaey
مجنون توایم بسکه مفتون توایم مفتون توایم بسکه مجنون توایم ای آینه در آینه در آینه عشق ما تا سحر ظهور، مدیون توایم شاعر: @dobeity_robaey
🍀 ۴۰ روز مانده تا عیدالله الاکبر 🍀 عَنِ اِبْنِ عَبَّاسٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : حُبُّ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ یَأْکُلُ اَلذُّنُوبَ کَمَا تَأْکُلُ اَلنَّارُ اَلْحَطَبَ. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: محبت علی بن ابی طالب گناهان را محو می کند همانگونه که آتش، هیزم را از بین می برد. ( المناقب , جلد 3 , صفحه 198 ) نشان داده ولای مرتضی راه نجاتم را گرفتم از علی و آل او برگ براتم را همانگونه که آتش هیزمش را می برد از بین به سینه، حب مولا محو کرده سیّئاتم را شاعر: @dobeity_robaey