#شب‌زیاࢪتےاࢪبابــــ #دوباره_باز_داره_میاد_بوی_محرم «بر کوچه های مرده ی این شهر جان بده» با عطر پرچمت دل ما را تکان بده «دنیا به جز تو سایه ی امنی نداشته ست» ما را به زیر سایه ی امنت مکان بده افتاده ایم در قفس تنگ روزگار «با اشک روضه ات پر پروازمان بده» بر طاق عرش،« پیرهنت پرچم خداست» بر قلب ما به «درک محرم» توان بده #حسن_کردی #صلی‌الله‌علیک‌یا‌ابا‌عبد‌الله‌ @dobytyhayroze

#شب‌زیاࢪتےاࢪبابــــ این قدر پرچم سرخ حرمت را متکان به خدا تاب فراق تو دگر نیست مرا... #دلتنگم‌ پرچمت را هے برقصان روے گنبد؛دل ببر! فڪرِ مارا هم نڪن؛هرجور عشقـت میڪشد...! #اللهـم_ارزقنا_زیارة_الحسين #اللــهم‌عجـــل‌لــولیــڪ‌الـفــــرج @dobytyhayroze

#شب‌زیاࢪتےاࢪبابــــ همه ی ارض و سماوات بهم میریزد تا ز "گودال" رسد سوز "صدایت" ، مادر #ناصر_شهرياری #اللــهم‌عجـــل‌لــولیــڪ‌الـفــــرج @dobytyhayroze

#شب‌زیاࢪتےاࢪبابــــ #غیرت_الله تا آخرین دقیقه نگاهش به خیمه بود ناموسیان! نگران کشته‌ شد حسین... #اللــهم‌عجـــل‌لــولیــڪ‌الـفــــرج @dobytyhayroze

#شب‌زیاࢪتےاࢪبابــــ در حرم وارد شد و با گریه بر «در» بوسه زد تکیه بر دیوار زد، بر سنگ مرمر بوسه زد این طرف مریم کنیزش بود و هاجر آن طرف درد پهلو داشت و با حال مضطر بوسه زد گفت ویلي «یا بنیَّ» گریه کرد و باز هم بر ضریحت مادرانه، مهربانتر بوسه زد روضه خواند و زیرِ قبّه ضجه میزد یادِ آن -ساعتی که مضطرب زینب به حنجربوسه زد هر شب جمعه پریشانحال کنج قتلگاه در خیالش بر تنِ عریانِ بی سر بوسه زد تیرها و نیزه ها و سنگ ها را زد کنار بر تمام زخم های رویِ پیکر بوسه زد زائرانت در حرم بر سینه و سر میزدند تا که بر هر گوشهٔ شش-گوشه مادر بوسه زد #مرضیه_عاطفی #اللــهم‌عجـــل‌لــولیــڪ‌الـفــــرج @dobytyhayroze

#شب‌زیاࢪتےاࢪبابــــ امشب خدا کند ملکی بین همهمه پرونده مرا برساند به فاطمه تا آن گدانواز گداپروری کند تنها نه من برای همه مادری کند شاید به التماس دلم اعتنا کند امشب حرم که رفت مرا هم دعا کند #علی_اکبر_لطیفیان #اللهـم_ارزقنا_زیارة_الحسين @dobytyhayroze

#شب‌زیاࢪتےاࢪبابــــ گودال قتلگاه پر از تیر و نیزه بود خیلی زدند بر بدنت بی هوا حسین خنجر نمی برید سرت را و می زدی با هر نفس نفس زدنت ، دست و پا حسین #رضا_دین_پرور #اللــهم‌عجـــل‌لــولیــڪ‌الـفــــرج @dobytyhayroze

#شب‌زیاࢪتےاࢪبابــــ شب های جمعه فاطمه از حال می رود با پهلوی شکسته به گودال می رود شب تا به صبح فاطمه فریاد می زند با دیدن گلوی حسین داد می زند : ” ای کشته ی فتاده به هامون ، حسین من ! وی صید دست و پا زده در خون ، حسین من !  #علی_اکبر_لطیفیان #یامظلوم @dobytyhayroze

#شب‌زیاࢪتےاࢪبابــــ روزم شبیه زلف سیاهت چه درهم است زینب تمام راه به لب داشت این قیاس #رضا_وکیل_آذر #اللــهم‌عجـــل‌لــولیــڪ‌الـفــــرج @dobytyhayroze

#شب‌زیاࢪتےاࢪبابــــ #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها #سر پیر کرد او را جسارت های در بزم شراب خیزران انداخت بین چند دندان فاصله #مرضیه_عاطفی #اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ @dobytyhayroze

#شب‌زیاࢪتےاࢪبابــــ شوق زیارت تو نه تنها به قلب ما بلکه به قلب فاطمه هم موج می زند #مجتبی‌_خرسندی #اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ @dobytyhayroze

#شب‌زیاࢪتےاࢪبابــــ #اسارت بینِ خورجین سَرِ تو را بردند چادرِ خواهر تورا بردند با لگد دختر تو را بردند دیده اي بی پناهمان کردند آمدند و سیاهِمان کردند جور دیگر نگاهمان کردند عمه را با طناب آوردند بی حساب و کتاب آوردند بینِ بزم شراب آوردند #آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان #اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ @dobytyhayroze