eitaa logo
دوبیتی های روضه ای
1.4هزار دنبال‌کننده
380 عکس
5 ویدیو
3 فایل
🔹ابیات ناب دهه محرم. فاطمیه. مناسبت ها 🔹منبع دوبیتی های روضه ای! 🔹سبک هایی که تو اوج روضه اجرا شده با متن. 🔹تلفیقی از متن مقاتل مرتبط با دوبیتی ها... ارتباط با ادمین @Amiryhoseynon
مشاهده در ایتا
دانلود
🟠در۲۳ذی الحجه سال ۶۰ه‍ حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام با اهل بیت و همراهان خود به منزل «زباله» رسیدند. طبق نقل شیخ مفید، در این منزل خبر شهادت جناب مُسلم بن عقیل و هانی بن عروه و عبدالله بن یقطر سفیران امام حسین علیه السلام، به حضرت رسید. امام بسیار متاثر شدند و طی خطبه ای کوتاه، خطاب به همراهان خویش فرمودند: 🔆قَدْ أَتَانَا خَبَرٌ فَظِيعٌ! قَتْلُ مُسْلِمِ بْنِ عَقِيلٍ وَ هَانِئِ بْنِ عُرْوَةَ وَ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ يَقْطُرَ وَ قَدْ خَذَلَنَا شِيعَتُنَا فَمَنْ أَحَبَّ مِنْكُمُ اَلاِنْصِرَافَ فَلْيَنْصَرِفْ غَيْرَ حَرِجٍ لَيْسَ عَلَيْهِ ذِمَامٌ. 👈خبر دلخراش شهادت مسلم و هانى بن عروه و عبداللّٰه بن یقطر به گوش ما رسيد و معلوم شد منتصبین به ما از طريق مكر و حیله وارد شدند و ما را تنها گذاشتند. اينك هر يك از شما كه مى‌خواهد با كمال ميل و رغبت برگردد، از جانب ما هيچ گونه نگرانى نداشته باشد. در این هنگام؛ 🔆فَتَفَرَّقَ اَلنَّاسُ عَنْهُ وَ أَخَذُوا يَمِيناً وَ شِمَالاً حَتَّى بَقِيَ فِي أَصْحَابِهِ اَلَّذِينَ جَاءُوا مَعَهُ مِنَ اَلْمَدِينَةِ وَ نَفَرٍ يَسِيرٍ مِمَّنِ اِنْضَوَوْا إِلَيْهِ. 👈مردم بعد از اين خبر وحشت‌ اثر، دسته دسته از راست و چپ متفرق شدند و آنها كه باقى ماندند کسانی بودند كه از مدينه ملتزم ركاب شده و كمى از آنها كه در راه شرف حضور دريافته بودند. ✋شیخ مفید در تحلیل این عمل امام حسین علیه السلام می نویسد: 🔅وَ إِنَّمَا فَعَلَ ذَلِكَ لِأَنَّهُ عَلِمَ أَنَّ اَلْأَعْرَابَ اَلَّذِينَ اِتَّبَعُوهُ إِنَّمَا اِتَّبَعُوهُ وَ هُمْ يَظُنُّونَ أَنَّهُ يَأْتِي بَلَداً قَدِ اِسْتَقَامَتْ لَهُ طَاعَةُ أَهْلِهِ فَكَرِهَ أَنْ يَسِيرُوا مَعَهُ إِلاَّ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ عَلَى مَا يُقْدِمُونَ. 👈دلیل این کار امام حسین علیه السلام که همراهان خود را از شهادت اين سه رادمرد باخبر ساخت‌، این بود كه مي دانست اين جمعيت از آن نظر پا به پاى او حركت مى‌كنند و آهنگ پيروى دارند كه خيال مى‌كنند، چون به شهرى دربیايند؛ همه مردم شهر سر اطاعت در برابر آن حضرت فرود مى‌آورند و مطيع اوامر اویند و به نان و نوایی میرسند. امام حسين علیه السلام مناسب نمی ديدند که اصحابش را بدون اطلاع از چنين پيش‌ آمدى به چنگال دشمن بيندازد، به همين جهت آنان را از بي وفائى كوفيان باخبر ساخت، تا هر كه می خواهد به مقصد خود روانه شود. 📚الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۷۵ @dobytyhayroze
شیخ مفید می نویسد: دو نفر به نام های «عبدالله بن سلیمان اسدی» و «منذر بن المُشْمعِل اسدی» از قبیله بنی اسد، با کاروان امام حسین علیه السلام مواجه شدند که از کوفه بر می گشتند، امام تا این دو تن را دیدند، خطاب به آنان فرمودند : 🔆أَخْبِرْنَا عَنِ اَلنَّاسِ وَرَاءَكَ؟ ✋از مردم کوفه برایمان بگو! آنان گفتند: 🔆لَمْ أَخْرُجْ مِنَ اَلْكُوفَةِ حَتَّى قُتِلَ مُسْلِمُ بْنُ عَقِيلٍ وَ هَانِئُ بْنُ عُرْوَةَ وَ رَأَيْتُهُمَا يُجَرَّانِ بِأَرْجُلِهِمَا فِي اَلسُّوقِ. ✋هنوز از کوفه خارج نشده بودیم که دیدیم مسلم بن عقیل و هانی بن عروه به شهادت رسیده بودند و در بازار کوفه از پاهایشان آویزان شده بودند.(۱) ابن اعثم می گوید: در این هنگام؛ 🔆فَاستَعبَرَ الحُسَینُ(ع) بَاکِیَاً. ✋حضرت به شدت گریستند و سپس مکرّر فرمودند: 🔆انّا لِلّه و انّا الَیهِ راجِعونَ! رَحمَةُ اللَّهِ عَلیهِمَا. ✋رحمت خدا بر آن‌ها باد!(۲) آن دو تن، امام را سوگند دادند که به کوفه نرود؛ چرا که در آنجا یار و یاوری ندارند. در برابر این درخواست، آل عقیل از امام خواستند برای انتقام برادرشان به سوی کوفه حرکت کنند. آنان گفتند: 🔆وَ اَللَّهِ لاَ نَرْجِعُ حَتَّى نُصِيبَ ثَأْرَنَا أَوْ نَذُوقَ مَا ذَاقَ. ✋به خدا قسم باز نمی گردیم تا اینکه انتقام خون مسلم را بگیریم و قاتلین را به آنچه بر سر مسلم آمد، مبتلا سازیم. یااینکه آنچه مسلم چشید مانیز بچشیم. امام حسین علیه السلام قبول کرده و فرمود: 🔆لَاَ خَيْرَ فِي اَلْعَيْشِ بَعْدَ هَؤُلاَءِ. ✋پس از این خیری در حیات نیست!(۳) 📚منابع: ۱)الإرشاد شيخ مفید، ج۲، ص۷۵ ۲)الفتوح ابن اعثم، ج۵، ص۶۴ ۳)الإرشاد شيخ مفید، ج۲، ص۷۶ @dobytyhayroze
خورشید جایش در دل شب نیست برگرد میدانِ کوفه جای زینب نیست برگرد @dobytyhayroze
باخنده می‌آیند وخوش‌ها جمع هستند سربسته گفتم بچه‌کُش‌ها جمع هستند (شمر آمد و با زجرکُش‌ها جمع هستند) @dobytyhayroze
تو به همراه خودت اهل و عیالی داری  کوفه امـا سر راه تو سپــاهی دارد  بیشتر از همه دلواپس زینب هستم  بیـن این قـوم مپنـدار پنــاهی دارد    @dobytyhayroze
کم کم غروب شد همه در کوفه جا زدند در کوچه ها چقدر به من پشت پا زدند اینها که زیر نامه ات انگشت میزنند فردا بروی زینب تو مشت میزنند @dobytyhayroze
باشد بیا؛ اهل و عیالت را نیاور  آقای من ولله کوفه جای زن نیست  من بیشتر فکر حضور دخترانم  چون در میان کوفه کم دست بزن نیست  @dobytyhayroze
سر من را که بریدند و به میخی بستند فکر و ذکرم سر و گیسوی تو آقاست نیا @dobytyhayroze
ز تـيـز گشتن تـيـر سـه شعبه فـهميـدم... زبان گشودن شش ماهه را نخواهی ديد @dobytyhayroze
آقا نیا که کوفه پر از چشم بی حیاست اینجا نگاه هرزه سـوی گـوشـواره است @dobytyhayroze
در کوفه نمانده است دیگر مردی ای کاش زن و بچه نمی‌آوردی من با سرم آمدم دم دروازه تا بلکه مرا ببینی و برگردی @dobytyhayroze
فَاسْتَعْبَرَ اَلْحُسَيْنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ بَاكِياً ثُمَّ قَالَ: رَحِمَ الله مُسْلِماً فَلَقَدْ صَارَ إِلَى رَوْحِ الله وَ رَيْحَانِهِ وَ جَنَّتِهِ وَ رِضْوَانِهِ أَمَا إِنَّهُ قَدْ قَضَى مَا عَلَيْهِ وَ بَقِيَ مَا عَلَيْنَا... با شنیدن خبر شهادت مسلم بن عقیل اشک از ديدگان حسين علیهم‌السلام فرو ريخت و فرمود: خدا مسلم را رحمت كند او به روح و ريحان و بهشت رضوان بازگشت. او وظيفه‌اى كه بر عهده داشت انجام داد و اكنون نوبت ما است كه آنچه بر ما است انجام دهيم... 📚لهوف ص ۶۶ @dobytyhayroze