هدایت شده از ذاکرین
با وجودی که چندین بار این صحنه.رو.دیده بودم ولی بازم، بدنم لرزید سریع اومدم گوشیم رو برداشتم یه عکس از به آغوش کشیدنشون گرفتم، بعدم یه فیلم چند ثانیه ای، دیگه کاسه صبرم لبریز شد، گوشی رو. خاموش کردم، انداختم توی اتاق، برگشتم توی راه پله، با صدای بلند گفتم، شما دو تا دایی و خواهر زاده، حیا رو خوردید شرف رو هم قورت دادید خجالت بکشید، کارهاتون شبیه کارهای نامزدهاست تا...
https://eitaa.com/joinchat/3695968317C061460af4d
#داستانی_جذاب_و_آموزنده👌