#وابسته
#کله_بند_۲
#قسمت_صد_و_پنجاه_و_هفتم
به مناسبت گفتگو با اکیپ دختران؛
حامد در واتساپ یک گروه تشکیل داد،
ما و دختران را عضو کرده بود؛
نامرد از فرصت استفاده کرد و شماره هایشان را همان شب گرفت؛
به بهانه ایجاد دوستی با آرمان؛
اسم گروه را هم گذاشته بود: دورهمی!
کارمان شده بود از صبح تا شب گپ زدن با آنها!
از آرمان توقع نداشتم؛
خودش گفته بود که با دختر جماعت رفیق نمی شوم! حالا در گروه حسابی به آنها محل می گذاشت!
نمی خواستم آرمان مرا رها کند؛
در صفحه شخصی اش پیامش دادم: سلام!
آنقدر سرگرم چت در گروه بود که پیامم را ندیده گرفت!
نوشتم: آرمان مگه خودت نگفتی با دختر جماعت رفیق نشیم! حالا چی شده!
ادامه دارد...