eitaa logo
‹ مـیثـٰاق ›
427 دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
2.5هزار ویدیو
470 فایل
﷽ میثاق؟ عَه‍د و پیمٰان . و ما ؟ متعهدانی عهدشکن به حضرت‌ولی‌عصر‹عج› . ای باد،بر آن‌ یار سفر کرده‌ بفرما . . باز آی،که‌ درمانده‌ی‌ درمان‌ تو هستیم (: . من؟ @Sandis_Khor_64 ناشناس؟ https://daigo.ir/secret/265230513
مشاهده در ایتا
دانلود
🍀🌱! از_بے_حجابے_هاشکایٺ_میکند ࢪوز_محشࢪ_بࢪ_زنان_با_حجاب! حضࢪٺ_زهࢪا_شفاعٺ_میکند.🦋💙 ____🦋______________ https://eitaa.com/Modafeanechadoor🦋 ____🦋______________ 😍چــادࢪانہ هــاے جـذاب😍 هاےدختࢪونھ😍 هاے زیبا😉 🍀 😂 😅 😇 ❤️ ☺️ °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° https://eitaa.com/Modafeanechadoor🦋 °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° بــہ جمع ما ملـحق شوید🦋 乂❤‿❤乂 乂❤‿❤乂 乂❤‿❤乂 乂❤‿❤乂
🍀🌱! از_بے_حجابے_هاشکایٺ_میکند ࢪوز_محشࢪ_بࢪ_زنان_با_حجاب! حضࢪٺ_زهࢪا_شفاعٺ_میکند.🦋💙 ____🦋______________ https://eitaa.com/Modafeanechadoor🦋 ____🦋______________ 😍چــادࢪانہ هــاے جـذاب😍 هاےدختࢪونھ😍 هاے زیبا😉 🍀 😂 😅 😇 ❤️ ☺️ °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° https://eitaa.com/Modafeanechadoor🦋 °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° بــہ جمع ما ملـحق شوید🦋 乂❤‿❤乂 乂❤‿❤乂 乂❤‿❤乂 乂❤‿❤乂
٠•●♥♡✿﷽✿♡♥●•٠ • ؁ڪانالمۅن⇝✐♥️😌🖐🏻 • ☺️👌🏼| ♥️🖇↬ ــــــــــــــــــــ🌿🕊ــــــــــــــــــــــ 😍👌🏼| 🤲🏻🥀 ــــــــــــــــــــ🌿🕊ــــــــــــــــــــــ 😇🤲🏻| 🙃 ــــــــــــــــــــ🌿🕊ــــــــــــــــــــــ 😉👍🏼| 🤤 ــــــــــــــــــــ🌿🕊ــــــــــــــــــــــ 😅🤚🏼| 💡↬ ــــــــــــــــــــ🌿🕊ـــــــــــــــــــــــ ♨️🙌🏻 | ☺️ ــــــــــــــــــــ🌿🕊ـــــــــــــــــــــــ 😍🤲🏻 | ــــــــــــــــــــ🌿🕊ـــــــــــــــــــــــ ♻️😉 | 🍂 ـــــــــــــــــــ🌿🕊ــــــــــــــــــــــــ 😋🤤 | 😌 ـــــــــــــــــــ🌿🕊ــــــــــــــــــــــــ 😌✌️🏻 | 🤤 ـــــــــــــــــــ🌿🕊ــــــــــــــــــــــــ 🥀💞 | 🙃 ــــــــــــــــــــ🌿🕊ـــــــــــــــــــــــ 🤤🤞🏻 | 😌😉 ــــــــــــــــــــ🌿🕊ـــــــــــــــــــــــ 😄😉 | 😋 ـــــــــــــــــــــ🌿🕊ــــــــــــــــــــــ 😌😁 | 😋😜 ـــــــــــــــــــــ🌿🕊ــــــــــــــــــــــ 🤤😍 | 😉😎 ــــــــــــــــــــ🌿🕊ـــــــــــــــــــــــ 😌😉 | 😋 ـــــــــــــــــــ🌿🕊ــــــــــــــــــــــــ 🙂✌️🏻 | 💔 ـــــــــــــــــــ🌿🕊ــــــــــــــــــــــــ 🤤😉 | ☺️😋 ــــــــــــــــــــ🌿🕊ـــــــــــــــــــــــ دختران زهــرایی و پسران علوی https://eitaa.com/joinchat/543555662Cd89a1baf45
٠•●♥♡✿﷽✿♡♥●•٠ • ؁ڪانالمۅن⇝✐♥️😌🖐🏻 • ☺️👌🏼| ♥️🖇↬ ــــــــــــــــــــ🌿🕊ــــــــــــــــــــــ 😉👍🏼| 🤤 ــــــــــــــــــــ🌿🕊ــــــــــــــــــــــ 😅🤚🏼| 💡↬ ــــــــــــــــــــ🌿🕊ـــــــــــــــــــــــ ♨️🙌🏻 | ☺️ ــــــــــــــــــــ🌿🕊ـــــــــــــــــــــــ 😋🤤 | 😌 ـــــــــــــــــــ🌿🕊ــــــــــــــــــــــــ 😌✌️🏻 | 🤤 ـــــــــــــــــــ🌿🕊ــــــــــــــــــــــــ 🥀💞 | 🙃 ــــــــــــــــــــ🌿🕊ـــــــــــــــــــــــ 🤤🤞🏻 | 😌😉 ــــــــــــــــــــ🌿🕊ـــــــــــــــــــــــ 😄😉 | 😋 ـــــــــــــــــــــ🌿🕊ــــــــــــــــــــــ 😌😁 | 😋😜 ـــــــــــــــــــــ🌿🕊ــــــــــــــــــــــ 🤤😍 | 😉😎 ــــــــــــــــــــ🌿🕊ـــــــــــــــــــــــ 😌😉 | 😋 ـــــــــــــــــــ🌿🕊ــــــــــــــــــــــــ 🙂✌️🏻 | 💔 ـــــــــــــــــــ🌿🕊ــــــــــــــــــــــــ 🤤😉 | ☺️😋 ــــــــــــــــــــ🌿🕊ـــــــــــــــــــــــ دختران زهــرایی و پسران علوی https://eitaa.com/joinchat/543555662Cd89a1baf45
❤️ بچـہ‌ها رو با شوخے بیـدار مےڪرد تا نمازشب بخونن . .😄 مثلا یڪی‌ رو بیـدار مےڪرد و مے‌گفت: « بابا پاشو من میخوام نمازشب بخونم، هیچ‌ڪس نیس نگام‌ڪنہ! »👀 یا مے‌گفت : پاشو جون‌من، اسم سہ چھار تا مؤمن‌و بگو ،تو قنوت نمازشـبم ڪم آوردم! »😅 🌸 ╭────༺♡༻────╮ @doghtaraneh88 ╰────༺♡༻────╯
سرهنگ‌عراقـے‌گفت:براے‌صدام‌صلوات‌ بفرستید " 😏 برخاستم‌با‌صداے‌بلند‌داد‌زدم📣 -سرکرده اینها‌بمیرد‌صݪۅات " 😂😎 طوفان‌صلوات‌برخاست 😁 -قائد‌الرئیس‌صدام‌حسین‌ عمرش‌هرچه‌کوتاه‌تر‌باد‌صݪۅات" 😅 سرهنگ‌با‌لبخند‌گفت‌: بسیار‌خوب‌است همین‌طور‌صلوات‌بفرستید 😜🤣 -عدنان‌خیرالله‌با‌آل‌و‌عیالش‌نابود‌‌باد‌صݪۅات " -طه‌یاسین‌زیر‌ماشین‌له‌شودصݪۅات‌ طوفان صلوات‌بود‌ڪہ‌راه‌افتاد... 🌸 ╭────༺♡༻────╮ @doghtaraneh88 ╰────༺♡༻────╯
⃢ ⁂ رفیقم مےگفت لب مرز یه داعشۍ رو دستگیر ڪردیم😎 داعشۍ گفت تــا ساعت ۱۱ من رو بُڪشید تـا نهار رو با رسول خدا و اصحابش بخورم! 🥘😌 اینام لـج ڪردن ساعـت‌ ۱۴ ڪشتنش👊🏻😁 گفتـن: حالا برو ظرفاشون‌ رو بشــور😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌸 ╭────༺♡༻────╮ @doghtaraneh88 ╰────༺♡༻────╯
😄 یه جا هست شهید ابراهیم هادی پست نگہبانی را زود ترڪ میڪنه👀 بعد فرمانده میگہ: ۳۰۰ صلوات جریمہ😉 بعد یڪم فکر میکنہ... بعد میگہ:برادرا بلند صلوات📿 همہ صلوات می فرستند. بعد رو به فرمانده می ڪنہ و می گہ: بفرما از ۳۰۰ تا بیشتر شد🤣🤣 🌸 ╭────༺♡༻────╮ @doghtaraneh88 ╰────༺♡༻────╯
😄 اول كہ رفتہ بوديم، گفتند كسۍ حق ورزش كردن نداره⛔️ 🌱يہ روز يكۍ از بچہ‌ها رفت ورزش كرد مامور عراقۍ تا ديد، اومد😱 📝در حالۍ كھ خودكار و كاغذ دستش بود براۍ نوشتن اسم دوستمون جلو آمد و گفت: مااسمك؟[اسمت چيہ؟]⁉ 😉رفيقمون هم كہ شوخ بود برگشت گفت: گچ پژ😁 🙃باور نمۍكنيد تا چند دقيقہ اون مامور عراقۍ هر كارۍ كرد اين اسم رو تلفظ كنہ نتونست!😅 ول كرد گذاشت رفت و ما همينطور مۍ خندیدیم😁😂😂
چفیه یه بسیجی رو از دستش قاپیدن ، داد میزد : آهــــای ...😃 سفره ، حوله ، لحاف ، زیرانداز ، روانداز ، دستمال ، ماسڪ ، ڪلاه ، ڪمربند ، جانماز ، سایه بون ، ڪفن ، باند زخم ، تور ماهی گیریم ... هــــمـــه رو بردن !!!😂😄🙈 شادی روحشون ڪه دار و ندارشون همون یڪ چفیه بود صلوات 😞🥀😍
عازم جبهه بودم . یڪی از دوستانم برای اولین بار بود ڪه بہ جبهه می اومد .😍😃 مادرش برای بدرقه ی او آومده بود . خیلی قربان صدقه اش می رفت و دائم بہ دشمن نالہ و نفرین می ڪرد .😅 بهش گفتم : « مادر شما دیگہ برگردید فقط دعا ڪنید ما شهید بشیم . دعای مادر زود مستجاب میشہ .»😌 در جواب گفت:« خدا نڪنه مادر ، الهی صد سال زیر سایه ی پدر و مادرت زنده بمونی !🙄 الهی ڪه صدام شهید بشه ڪه اینجور بچه های مردم رو بہ ڪشتن می ده !😂😂😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‹🧡📿› - - 😂 ‌- ‌‌‌‌‌رزمنده‌اےتعریف‌میڪرد،میگفت: تویڪےازعملیاتہابہمون‌گفتہ‌بودن‌موقع بمب‌بارون‌بخوابین‌زمین‌وهرآیہ‌اےڪہ بلدین‌بلندبخونین ... . . منم‌ڪہ‌چیزےبلدنبودم،ازترس‌دادمیزدم؛ النظافةمن‌الایمان!😂
-الهی‌دستتان‌بشکند- يكبار در جبهه آقاي «فخر الدين حجازي» آمده بود براي سخنراني و روحيه دادن به رزمندگان. وسطهاي حرفاش به يكباره با صداي بلند گفت: «آي بسيجي‌ها !» همه گوشها تيز شد كه چه مي‌خواهد بگويد. ادامه داد: «الهي دستتان بشكند» /: عصباني شديم. مي‌دانستيم منظور ديگري دارد اما آخه چرا اين حرف رو زد؟ يك ليوان آب خورد و گفت: «گردن صدام رو»😂😂😂 اينجا بود كه همه زدند زير خنده!
قرار گذاشتہ بودیم هرشب یکی از بچه‌‌های چادر رو توی «جشن پتو» بزنیم!😁 یہ روز گفتیم: - ما چرا خودمون رو میزنیم؟😐🤦🏻‍♂ واسہ همین قرار شد یکی بره بیرون و اولین کسے رو ڪه دید بکشونه توی چادر!😎 بہ همین خاطر یکی از بچہ‌‌ها رفت بیرون و بعد از مدتے با یہ حاج‌آقا اومد داخل!🧔🏻 اول جاخوردیم!😳😱 اما خوب دیگہ ڪاریش نمےشد کرد. یہ مدت گذشت داشتم از ڪنار یه چادر رد می شدم ڪه یهو یکی صدام زد؛📢👀 تا بہ خودم اومدم،😥 هفت هشتا حاج‌آقا ریختن سرم و یه جشن پتوی حسابی گرفتن!😶😅 ‌
😂 همه فکر میکردن خیلے عبوس و خشنه! در یکی از جلسات فرماندهان سپاه در تهران، همه فرماندهان با لباس رسمے در آن شرکت کرده بودند...جلسه سنگینے بود در تنفس بین جلسه یک شلنگ آب در جلسه دیدیم، یکباره حاج قاسم با شلنگ داخل آمد و فرماندهان را با آب خیس کرد😁💦
|♥️| شب عملیات بود. حاج اسماعیل حق گو به من (علے مسگرے) گفت : ببین تیربارچۍ چه ذکرے میگه که اینطور استوار جلوے تیرو ترکش ایستاده و اصلا ترسے به دلش راه نمیده😲🤔 . نزدیک تیر باچۍ شدم و دیدم داره با خودش زمزمه میکنه : دِرِن ، دِرِن ، دِرِن ،...(آهنگ پلنگ صورتے!😳💕🤣) معلوم بود این آدم قبلا ذکرشو گفته که مقابل دشمن این طور ، شادمانه مرگ رو به بازے گرفته😐😂! 🌱 🥀 🌳
(: چفیھ‌یھ‌بسیجیو ازدستش‌قاپیدن ؛ دادمیزد : آهـــای! سفره؛حولھ؛لحاف؛ زیرانداز؛روانداز؛ دستمال؛ماسڪ؛ڪلاه؛ ڪمربند؛جانماز؛سایھ‌بون؛ ڪفن؛باندزخم؛تورماهی‌گیریم ...همرو‌بردن😂😂👊🏼 _شادی‌روحشون‌صلوات‌که‌تمام‌ِ دار‌و‌ندارشون‌یھ‌چفیھ‌بود :)
😅】 در زَمـٰانِ‌ اِشغـٰال‌ خرَمشَھـر.! عَراقۍ‌ هـٰا روۍ‌ دیوار نِوِشتِـہ‌ بودَنـد:«جئنالنبقۍ!آمَدیـم‌تابِمـٰانیـم.!» بَعـد اَز آزادۍ‌ خُرَمشَھـر‌ شَھیـد‌ " بِھروز مُـرادۍ‌ " زیرِش‌ نِوِشـت؛ «آمَـدیم‌نَبودیـد😂🚶🏽‍♂»
ابراهیم همراه دوستش علی برای افطار دعوت شده بودند ابراهیم در جنگ زخمی شد و آن روزها خیلی درد داشت.💔 حاج جعفر جنگروی هم‌ آنجا بود...! حاج جعفر میدانست وقتی کسی وارد اتاق شود ابراهیم به احترامش بلند می شود.😁🌸 برای همین هر چند دقیقه یکبار اتاق کناری می‌رفت و یکی از دوستانش را می آورد و میگفت ابراهیم جان این بنده خدا خیلی دوست داشت شما را ببیند😂😂 ابراهیم هم با پای زخمی جلوی آنها بلند میشد برای چندمین بار که ابراهیم بلند شد. گفت: باشد نامرد نوبت ماهم میرسد😒😂 موقع رفتن ابراهیم سریع موتور را روشن کرد و راه افتاد! چند دقیقه بعد که به ایست بازرسی رسید به مامور ایست بازرسی گفت:( برادر من جانبازم یک موتور سوار من را تعقیب می کند😳😂 خیلی مواظب باشید فکر کنم اسلحه همراهش😨 است. همین که حاج جعفر به ایست بازرسی رسید فوری چهار نفر مسلح او را محاصره کردند😂 حاج جعفر حدود نیم ساعت معطل بود،🤦‍♂ تا اینکه مسئول گروه بازرسی آمد؛ مسئول گروه که حاج جعفر را می شناخت کلی عذرخواهی کرد و به بچه های گروهش گفت😁 ایشان حاج جعفر جنگروی از فرماندهان لشکر سیدالشهدا علیه السلام هستند.🌸 بچه ها عذرخواهی کردند.. حاجی هم اسلحه‌اش‌را گرفت و با عصبانیت حرکت کرد!! کمی جلوتر ابراهیم را دید کنار پیاده رو ایستاده و به او می خندد🤣😂تازه متوجه شد که این نقشه ابراهیم بوده است😐😂✋ . 「بــشــࢪےٰ³¹³」 「@doghtaraneh88
↲شھیدبابک‌نوری‌هریس: میخواستیم‌بابک‌‌واذیت‌کنیم😆! هم‌توغذاش‌هم‌تونوشابش‌وپرفلفل‌کردیم غذاروخورددیدتنده‌میخواست‌تحمل‌کنه بزوربانوشابه‌بخوره. نمیدونست‌تونوشابـش‌هم‌فلفل‌داره‌نوشابه روسرکشیـدیهوریخت‌بیرون‌قیافـش‌دراون لحظه‌خیلی‌خنده‌دارشده‌بودهمه‌ماترکیدیم ازخنده‌خودشم‌میخندید(:😂 وباب‌هیچوقت‌اینکارمونوتلافی‌نکرد... شھیدبابڪ‌نوࢪ؎ھِࢪیس♡↻ 「بــشــࢪےٰ³¹³」 「@doghtaraneh88