این وسواس بیمارگون دولتهای غربی برای عدم دسترسی کشورهای دیگر به سلاح هستهای را امروز بهتر از هر زمان دیگری میتوان درک کرد.
آنها بیشتر از ایران و عراق هستهای از درون پلید و مکار خویش میترسند.
واقعیت میدانی امروز فلسطین نشان میدهد که دُول غربی به راحتی با مسئله استفاده از بمب اتمی هم کنار آمدهاند و در صورت لزوم شکی برای استفاده از آن نخواهند داشت. و برای همین است که تمام تلاش خود را برای جلوگیری از دستیابی سایر کشورها به این سلاحها به کار گرفتهاند.
منطق آنها برای جلوگیری از ساخت سلاح هستهای توسط ایران نه منطق انسانی و حقوق بشری و این خزعبلات بلکه منطق زور و جلوگیری از موازنه وحشت است و آنکه در جهان امروز هنوز این را متوجه نشده باشد، بدجور کلاهش پس معرکه خواهد بود...
مولا علی علیهالسلام:
وَفِی الصَّدْرِ لَباناتٍ
إِذا ضاقَ لَها صَدْرِی
نَکَتُّ الْأرْضَ بِالْکَفِّ
وَاُبْدِیتُ لَهَا سِرّی
فَمَهْمَا تُنْبِتُ الأَْرْضَ
فَذاکَ النَّبْتُ مِنْ بَذْری
-در سینه دردهایی است که وقتی تنگی میکند زمین را باکف دست میشکافم و اسرارم را در آن میگذارم، پس هرگاه زمین چیزی رویاند از آن بذری است که من کاشتهام.
پنج پیشنهاد برای کتابخواندن
🔻از کلاس اول تا سالهای پایان دانشگاه، صدها کتاب خواندیم اما محض رضای خدا یک بار یکی نیامد به ما بگوید که چگونه کتاب بخوان. در طول این سالها به شیوهی سعی و خطا چیزهایی آموختم که آنها را با شما به اشتراک میگذارم. برخی از این نکات را هم از سایت خوب متمم یاد گرفتم.
🪧 ۱. با ذهن ناآرام کتاب بخوانید!
یعنی اینکه از دیگران نپرسید که چه کتابی خوب است و یا اینکه نپرسید این روزها چه کتابی روی بورس است. این غلط است. اول از همه از خودتان شروع کنید از خودتان بپرسید که سؤالات و مسایل اصلیتان در زندگی چیست؟ مثلا ممکن است من مسئله اصلیام در زندگی، بهبود ارتباطات با خانوادهام باشد و شما مسئله اصلیتان در زندگی افزایش مهارت مذاکره. بنابراین کتابی که برای من خوب است برای شما بیفایده است و برعکس. حالا ذهن ناآرام یعنی چه؟ یعنی اینکه ذهن وقتی با یک سؤال روبرو میشود، یک چاله در آن پیدا میشود و تا آن چاله پر نشود آرام نمیگیرد. علت اینکه کتابخواندن گاهی برای ما خستهکننده و ملالآور میشود این است که این کتاب ربطی به چالههای ذهنی ما ندارد. اول سوراخ ایجاد کنید!
🪧 ۲. اول جنگل را ببینید بعد سراغ درختان بروید.
معمولا ما بخش پیشگفتار و مقدمه و مطالب نوشته شده پشت جلد کتاب را خیلی مهم نمیدانیم. اما نکته اینجاست که برای خواندن کتاب شما اول باید جغرافیای موضوع دستتان بیاید. یا اینکه "تصویر از بالا" یا Big Picture را درک کنید. آنوقت خیلی راحتتر میتوانید فصول، پاراگرافها و مفاهیم را یاد بگیرید. خواندن خلاصه کتاب، معرفینامهها، توصیهنامههایی که در مورد یک کتاب هست، بهسرعت میتواند برای ما یک "تصویر از بالا" ایجاد کند.
🪧 ۳. همیشه لازم نیست خواندن کتابی را که آغاز کردهاید به پایان ببرید.
هرجا فکر کردید کتاب، کتاب خوبی نیست و به سؤالات شما پاسخ نمیدهد، بزنید کنار و دندهعقب بگیرید. ما در نظام آموزشی خود طی ۱۲ تا ۲۰ سال، مجبور بودیم کتابهایی را بخوانیم که دیگران ما را به خواندن آنها مجبور کردهاند.لازم نیست تا ابد این رویه را ادامه دهیم.
🪧 ۴. خلاصهکتاب بهجای خود کتاب.
بخشی از بهترین مطالعههایی که داشتهام، خواندن خلاصهکتابهایی بوده است که بهتر از خود کتاب، جان کتاب را منتقل میکنند. برخی از کتابها (البته برخی از کتابها را) را میشود در دو صفحه خلاصه کرد، پس بهتر است قبل از خرید و خواندن کتاب توصیه بند دوم را در نظر بگیرید. یک موقع دیدید که همان خلاصهکتاب مسئله شما را حل کرد و چهبسا بهتر از کتاب.
🪧 ۵. لحظات تلخ شما را شرطی نکند.
بسیاری از ما، مطالعه را نه با هدف افزایش اطلاعات و دانستهها و بازشدن افق دید، بلکه برای فرار از مشکلات و مسائل روزمره انتخاب میکنیم. زمانیکه از دوست یا همسر یا مدیر خود دلگیر هستیم، گوشهای مینشینیم و کتاب ورق میزنیم. شاید این کار در کوتاهمدت، مفید باشد اما در بلندمدت ما را شرطی میکند و ذهن ما عادت میکند که کتاب، همراه لحظات تلخ زندگی است.
@dohhol
✅ آن چوبی که سنوار در لحظه آخر پرت کرد، مبتنی بر نظام صدق و جهد است.
✅ یوسف وقتی در اتاق زلیخا گیر افتاد، صادقانه نمیخواست مرتکب گناه شود اما این صدق کافی نیست و باید جهد (تلاش پیوسته خالصانه) هم انجام میداد. یوسف به سمت در بسته حرکت کرد؛ دری که میداند قفل است اما تا دم در رفتن تمام تلاشی بود که یوسف میتوانست انجام دهد.
✅ یحیی سنوار که یک عمر صادقانه با اسرائیل مبارزه کرده هم در لحظات آخر وقتی پاهایش از کار افتاده و یک دست او تقریبا قطع شده است، تمام جهدی که میتواند بکند انداختن چوب به سمت پهپاد اسرائیلی است. این وعده خداست که در نتیجه صدق و جهد پیروزی حاصل میشود. پیروزیها را به پیروزی ظاهر اگر تقلیل بدهیم، یوسف هم بعد از ماجرای اتاق به زندان افتاد، یحیی هم کشته شد اما پیروزی اصلی، بزودی از راه میرسد همانطور که برای یوسف از راه رسید.
@dohhol
مولا علی علیهالسلام:
گیرم دنیا برای تو بماند. تو برای آن نمیمانی.
خداروشکر همه چیز خوب و مشکلی توی کشور نیست برای همین رییسجمهور از گرون کردن بنزین گفتن. قیمت بین ۸ تا ۱۰ تومن درنظر دارن عزیزان.
من مشکلی با گرون کردن بنزین ندارم، بهنظرم همه مردم هم موافق باشن اصلا بنزین بشه ۱۰۰ هزارتومن ولی ماشین خوب سوار بشن، حقوق خوب بگیرن، زندگیشون بچرخه.
شما هزینههاتون رو کم کنید، چرا مردم خرج شما رو بدن؟
در هرفلکی مردمکی میبینم
هر مردمکی را فلکی میبینم
ای اَحوَل اگر یکی، دو میبینی تو
برعکس تو من، دو را یکی میبینم
#مولوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وصیت نامه یحیی سنوار نشان از روح بزرگ انسانی با اراده فولادین است که برای نبردی نابرابر اما سراسر غرور و پایمردی آبدیده شده است.
وصیت نامه سنوار نه برای تقسیم ارث میان فرزندان و بازماندگان بلکه نقشه راهی برای تمام روحهای خموده و سرگشته و ناامید در این جهان پر از نابرابری و خشونت است.
سنوار در آخرین پیام خود تاریخ را به محکمه وجدان بشری دعوت میکند و در جهانی عمیقأ پوچ و تهی از معنا از ایمان به حقیقت سخن میگوید.
وصیت نامه یحیی سنوار آخرین مانیفست آزادیخواهی در قرن عمیقأ دلمرده و افسردهای است که هر روایت معنابخشی را با شدیدترین شکل ممکن سرکوب میکند.
وصیت سنوار چون ندایی قدسی در گوش آزادیخواهان جهان خواهد پیچید و لالایی چند دههای خونخواران برای در خواب فروبردن وجدانهای بشری را برهم خواهد زد.
@dohhol
📣بمناسبت سالروز اعتراض حضرت امام به قانون کثیف کاپیتولاسیون؛
📌مرد با همسر و فرزندش در حال عبور از پل معلق اهواز بودند.
از روبرو دو سرباز آمریکایی مست به طرف آنها می آمدند. سرباز آمریکایی با چشمان دریده به زن خیره شده و تلوتلوخوران به سمتش می آمد.گویا قصد بدی داشت؛ مرد جلو رفت تا از ناموسش دفاع کند؛ دعوا شد. مردم جمع شدند؛ پاسبان های ایرانی هم بودند!! سربازهای مست، مرد را از بالای پل به رودخانه انداختند. مردم با عصبانیت از پاسبان ها خواستند تا آنها را دستگیر کنند؛ گفتند: ماحق دستگیری و محاکمه آنهارا نداریم!! (بخاطر قانون کاپیتولاسیون) پدر جلوی چشم زن وبچه اش غرق شد...
دو سرباز آمریکایی بلندبلند میخندیدند و دور می شدند.
مادر و فرزند نرده های پل را گرفته بودند و هق هق کنان می گریستند.
و از این دست اتفاق مکررا در شهرهای ایران رقم میخورد.
🔴 37 سال بعد اما ...
📌"شما وارد محدوده آبهای جمهوری اسلامی ایران شده اید.بدون مقاومت تسلیم شوید."
این صدای بلندگوی قایق سپاه ایران بود که به طرف تفنگداران امریکایی در نزدیکی یک جزیره ایرانی می آمد...
وقتی شناورهای ایرانی به قایق آمریکایی رسیدند،آنها با ترس و خفت، دستها را بالا بردند. و برای همیشه تصویر درازکشیدن سربازان امریکا در مقابل ایران را به صفحه رسانه ها کشاندند.
⏬
⏬
⏪ عموم افرادی که به جنگ زده های لبنان و فلسطین کمک میکنند همان افرادی هستند که وقتی سیل و زلزله و بلای طبیعی در گوشهای از کشور رخ میدهد هم آستینها را بالا زده و به کمک میشتابند.
⏪ بخشیدن اموال (فارغ از ملیت و مذهب و ایدئولوژی دریافت کننده کمک) دل بزرگی میخواهد و به وقت عمل دست شستن از اموال کار هر کسی نیست.
⏪ عموم افرادی که امروز در شبکههای اجتماعی منتقد و مخالف کمک به مردم فلسطین و لبنان هستند و شعار «چراغی که به خانه رواست به مسجد حرامست سر میدهند» عادت به غرزدن دائمی دارند و در طول حیات خود حتی یک هزار تومانی هم به مفلسی نبخشیدهاند.
⏪ فرهنگ ایرانی ریشه در تمدن و سنتی دارد که شاعر بزرگش بیش از هشتصد سال پیش از یک تن بودن بنیآدم سخن میگفت و فریاد برمیآورد که: (من از بینوایی نیام روی زرد/ غم بینوایان رخم زرد کرد).
حمله به این فرهنگ و از بین بردن این فرهنگ چیزی نیست که به سادگی با توییت و متلک چند اجیر شده بیگانه، از بین برود.
@dohhol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باور بفرمایید این مملکت بهشت امثال همین فرخ نژاد و تنابنده و ژوله و رامبد جوان و مهران مدیری و امثالهم است.
افرادی که یک روز با سینمای لوده و ضدفرهنگی میلیاردها تومان به جیب می زنند، روز دیگر هم برای شکلک درآوردن یا بازی در سریالهای تلویزیون صدها و میلیاردها تومان دریافت می کنند، از بازی در هیچ نقشی ابایی ندارند، از پرداخت مالیات معافند و در آخر بار و بندیل را بسته و بدون هیچ درک و شعور سیاسی، تاریخی و فلسفی، ژست مبارز و چه گوارا بودن می گیرند.
جماعتی که هم خود را قهرمان اکت سیاسی و اجتماعی می دانند، هم لقمه درشت خوان گسترده صدا و سیما را بر می دارند و هم سر سفره محبوبیت و مردمی بودن در ردیف اول نشسته اند و هم قهرمانان انتقاد از وضع موجودند.
مملکت بهشت همین طبقه است که بیشترین آسیب را به سینما و موسیقی و هنر وارد می کنند و در عین حال به میلیاردرهای محبوب دل توده ها بدل می شوند.
نه آقای فرخ نژاد هرگونه که حساب کنیم مایه ننگ ما آن نیروی ارتش که با ماهی هشت، نه میلیون تومان حقوق به وظیفه ذاتی خود که دفاع و حفاظت از مرزهای کشور است می پردازد نیست، بلکه شما و امثال شما هستید.
@dohhol
در زمان مظفرالدین شاه، شاه تصمیم گرفت تا با مردم عادی معاشرت کند و بفهمد چه چیزی در دل آنهاست. او لباس سادهای پوشید و در شهر شروع به گشت و گذار کرد. در راه به کفشدوزی برخورد که مشغول کار بود. شاه که میخواست او را امتحان کند و کمی هم سر به سرش بگذارد، به کفشدوز گفت: «ای کفشدوز، برایم بگو که روزی چقدر درآمد داری؟»
کفشدوز گفت: «روزانه به اندازهی کفایت برایم در میآید، قربان!»
شاه با کنایه گفت: «خوب، اگر من پادشاهی مثل مظفرالدین شاه بودم، روزانه هزار سکه طلا در میآوردم!»
کفشدوز لبخندی زد و گفت: «اگر من هم شاه بودم، فقط کفشهای قشنگ میپوشیدم و به کار کفشدوزها کاری نداشتم!»
@dohhol
عظمت و اهمیت ماجراهای فلسطین بعد از حماسهی طوفان الاقصی بهگونهای بود که بسیاری از مکاتب فکری و متفکرانشان را به چالش وجودی کشاند. چرا که بسیاری از آنهایی که داعیهی حقوق بشر جهانی و اخلاق جهانی داشتند، در نسلکشی و کشتار انسانهای فلسطینی نهتنها سکوت پیشهکردند، بلکه توجیهگر جنایات رژیم صهیونیستی نیز بودند. غزّه نشان داد همهی مفاهیم قبلی دربارهی سلطه، آزادی، عدالت، انسانیت و... نیاز به بازاندیشی بنیادین دارد و امکان یک شیفتپارادایم در فضای فکری و دانشگاهی پدید آمده. همچنین چرایی مبارزه ما با اسرائیل را نه صرفاً یک مسئلهی سیاسی، که یک مسئلهی فرهنگی ریشهدار در تاریخ ایرانیان میدانیم
@dohhol
#کوتاهنوشت
📌بغض یک فیلسوف
🖇یادبود قیصر امینپور
🔰 استاد فلسفه دکتر قوام صفری داشت درس میگفت. وسط بحثش گفتم این بحث خیلی شبیه این شعر قیصره و یکی از ابیاتش را خواندم. استاد جدی ما که همه او را به عقل سردش میشناسند، ناگهان بغض کرد و گفت: «او مرد خیلی بزرگی بود. نامش را که میشنوم احساساتم گر میگیرد. عمیقا دوستش داشتم که اشعارش عمیقند. همیشه به شوخی به او میگفتم: تو واقعا اینها را که میگویی میفهمی یا همین جوری میگویی. یک روز در حیاط دانشگاه تهران با هم قدم میزدیم که باران گرفت. قیصر کیفش را روی سر من گرفت. گفتم چرا روی سر خودت نمیگیری؟ گفت: عقل ما شاعرا همین جوری خیس هست. عقل شما فلاسفه حیفه که خیس بشه» استاد دیگه طاقت نیاورد و اشکش روان شد.
@dohhol
"از ویژگیهای روحیِ ایرانی تسلط افراط و تفریط بر امور است، یا به عبارت دیگر نقص توازن؛ این عارضه موجب گردیده که ایرانی یا چیزی را زیاد دوست بدارد و یا زیاد دشمن، و توقف در حد وسط برایش بسیار دشوار بشود.
ایران در دورانهایی جامعه افراط و تفریط بوده است، و بدینگونه در آن عدهای از بدترینها حضور داشتهاند، ولی نگرانی از آنجا آغاز میشود که بدها رو به تزاید داشته باشند و یا در نقطههای مورد حاجت و مرجع عموم قرار گیرند"
سخنها را بشنویم - محمدعلی اسلامی ندوشن
@dohhol
40.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تربیت شی واره ، تربیت بازاری است ، انسان به خاطر ذات کنش گرانه اش تربیتی عمیق لازم دارد ، تربیتی که زندگی را برایش بسازد و معنا کند.
@dohhol
فوری
🔰 انتشار دفترچه راهنمای ثبتنام دوازدهمین آزمون استخدامی فراگیر دستگاههای اجرایی (نگارش پاییز)
https://shenasname.ir/?p=65304
✔️ اداره کل امور اداری و مالی استانداری مرکزی
جذب و بکارگیری ۷۰ نفر کارشناسان رشته های علوم سیاسی و اجتماعی و عمرانی و کامپیوتر و..... صرفا در فرمانداری و بخشداری ها از طریق آزمون استخدامی با شرایط ۴۰٪ آزمون کتبی و ۶۰ ٪ مصاحبه و شرایط بومی شهرستان انجام خواهد گرفت.
🦾هر سؤالی داری، از من بپرس!
بازوی هوشمصنوعی ChatGPT به بله آمد! 🎉
🔰 امکانات هوشمصنوعی بله:
۱. از سؤالهایی مثل وضعیت آب و هوا تا حل مسائل درسی و دانشگاهی و حتی پاسخ به چالشهای برنامهنویسی، میتونی همهچیز رو از ChatGPT بله بپرسی و کمتر از چند ثانیه به جواب برسی! ⏱️💬
۲. ابزارهای ساخت عکس Stable و LLama هم در این بازو قرار دارند. فقط کافیست توضیحاتت رو برای این ابزارها بفرستی و در کمتر از چند ثانیه، تصویر مدنظرت ساخته میشود!
لینک 👇
https://ble.ir/OpenApiBot?start=ads
@dohhol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرتضی آوینی، شاعر بزرگ حماسه
جنگ چهره کریه زشتی دارد و نباید از آن تصویری شاعرانه ارائه داد، اما چهره کریه و پلید جنگ نباید باعث شود که انسان قدرت تمیز و قضاوت خود را از دست بدهد و همه طرفین جنگ را با یک چوب براند. در هر جنگی همیشه یک طرف به حق خود قانع نیست و همیشه یک طرفی است که مظلوم واقع شده و برای دفاع از شرف و آزادی خود میجنگد.
در جنگ میان آنکه برای کشورگشایی و تجاوز و قتل و غارت میجنگد با آنکه از سرزمین خود دفاع میکند هزاران فرسنگ فاصله است. آنکه هر دو طرف جنگ را با یک چوب میراند یا غرض و مرضی دارد و یا صلاحیت لازم برای اظهار نظر در چنین مسائلی را ندارد.
جنگ فلسطین و حزب الله با اسرائیل به مانند جنگ ایران و عراق نه یک جنگ برابر و در شرایط مساوی بلکه جنگ ارتشی آماده و مورد حمایت قدرت های جهانی در مقابل ملت مظلوم و بیپناهی است که جز اراده فولادین مردماش هیچ سلاح و حامی دیگری ندارند.
داستان مردم جنوب لبنان و غزه هم به مانند جنگ ایران و عراق هم داستان الواتی و معرکه گیری و زیادهخواهی نیست، بلکه تراژدی سراسر اندوهباری است که تصویر واقعی خونخواران و متجاوزان جهان را پدیدار میکند.
@dohhol
🎬 فیلم سینمایی: برام بیقرار
🔹 ژانر: خانوادگی و کودک
🔸 محصول: هلند
🔹 موضوع: معلم سختکوش
🔸 کارگردان: آنا وان در هیده
📖 خلاصه داستان:
برام، دانشآموز باهوش و پرجنبوجوش کلاس اولی، دائماً معلمش را به چالش میکشد. او بارها از مدرسه فرار میکند تا به روش خودش چیزهای بیشتری یاد بگیرد. در نهایت، به طور اتفاقی پای معلمش را میشکند و آماده است تا با معلم جدیدی روبهرو شود؛ معلمی که توانایی بهتری در برقراری ارتباط با دانشآموزان دارد و میتواند برامِ بیقرار را آرام کند... اما داستان به همین جا ختم نمیشود!
🎥 تماشای این فیلم جذاب را از دست ندهید:
https://www.aparat.com/v/w0RTf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ درخواست همسر خانمی که اخیرا در علوم و تحقیقات حاشیه ساز شده بود:
ازتون خواهش می کنم به خاطر آینده بچه هاش این فیلم رو انتشار ندین
🔴 اعتیاد به پست و مقام!
دکتر گودرز صادقی، رییس سابق دانشگاههای ارومیه و مقدس اردبیلی مطلبی نوشته هم برای آنهایی که هنوز در رأس قدرتند و هم کسانی که از قدرت پایین کشیده شدهاند! و خواندنش را واجب ولازم دانسته.
مطلبی که از جهات مختلف کمک میکند بفهمیم برخی از مدیران مسئلهها را چگونه میبینند! ... بخوانید؛
------------------
من دو دوره ریاست دانشگاههای دولتی را جمعا به مدت ۸ سال به عهده داشتهام. هیچ امتیاز مادی به معنای واقعی از محل ریاست عایدم نشد. حتی موقعی که در اردبیل مأمور بودم، حق مدیریتم صرف اجارهی خانه و هزینهی رفت و آمد به تهران میشد. با این حال، بخواهی نخواهی از دو امتیاز برخوردار بودم: داشتن رانندهی اختصاصی و نیز یک دفتر کار بزرگ با سرویس بهداشتی مستقل!
در هر دو بار، وقتی که دورهام با استعفا به سر آمد، از بعضی نظرها دچار مشکل جدی شدم. اگر چه از اتومبیل دولتی برای مقاصد شخصی استفاده نمیکردم، لیکن رانندهها برای من نه یک کارمند بلکه دوست و برادر بودند و بعضی کارهای شخصی مرا برای این که بتوانم به کارهای دانشگاه برسم انجام میدادند که از جملهی آنها این موارد را میتوانم نام ببرم:
خرید نان و بعضی ملزومات دیگر، گرفتن وقت از دکتر، انجام کارهای اداری و بانکی، برداشتن و گذاشتن من درست در مقابل جایی که کار داشتم (بدون این که نگران جای پارک باشم!)، رسیدگی به ماشین خودم (مانند کارواش و تعویض روغن)، پیدا کردن واحدهای صنفی مورد نیاز (مانند خرازی و تعمیرگاه و اینجور جاها) و … (چیز دیگری یادم نمیآید). ضمنا همه با من مهربان بودند و تقریبا تمام کارکنان و اساتید دانشگاه را افرادی کار راهانداز و مؤدب و وظیفهشناس میدیدم، چرا که هیچکدام از کارهای خود من به تأخیر نمیافتاد و همه چیز رو به راه بود.
وقتی که از ریاست کنار رفتم، زندگی برایم بسیار سخت شد. چند سال تنبلی باعث شده بود از انجام کارهای سادهی شخصی و اداری و خرید نان و اینجور چیزها عاجز بشوم. بعلاوه، جسته گریخته متوجه شدم که برخورد کارکنان و همکاران با من بسیار با برخوردشان با سایر افراد و ارباب رجوع متفاوت بوده است. کسی که برایم مظهر مدارا و احساس مسئولیت بود، به زعم دیگران آدمی عصبی و تندمزاج و بدخواه به شمار میآمد. تازه فهمیدم که بدترین همکاران هم به من که میرسیدند جور دیگری رفتار میکردند.
الان چند سالی است که دوباره به زندگی عادی خو کردهام. نه تنها از انجام کارهای شخصیام طفره نمیروم، بلکه از دست و پا چلفتی بودنم رها شدهام. از پیاده رفتن و سوار اتوبوس و مترو شدن لذت هم میبرم و از این که با آدمهای متفاوت و معمولی معاشرت میکنم بسیار خوشحالم. تصور این که یک بار دیگر به پست مشابه یا بالاتری گمارده شوم برایم نه تنها لذتبخش نیست بلکه دلهرهآور است. دیدن بعضی چهرههای عبوس، تندرو و کجفهم و اجبار به جلیس شدن با آنها و قانع کردنشان در امور بدیهی شکنجهی بزرگی است. احاطه شدن توسط آدمهایی که بدون اینکه ته دلشان با تو باشد اظهار ارادت میکنند، چندشآور است. این که نفهمم زندگی واقعی چیست احساس خنگی و نفهمی به من میدهد.
در این مملکت آدمهایی هستند که دهها سال در مسند کارهایی به مراتب مهمتر از مسئولیتهای من هستند. آنها نمیفهمند دور و برشان چه خبر است. آنها هرگز سوار اتوبوس شهری یا مترو نشدهاند. هیچگاه کارمندی مدارکشان را به سمتشان پرت نکرده است. در صف بنزین نبودهاند. آنها نمیفهمند صف نان چیست. هرگز مهمان یا میزبان کارگر یک کورهپزخانه نبودهاند. در مطب پزشک در حالی که گفتهاند ساعت ۴ آنجا باشند تا ساعت ۱۱ شب معطل نشدهاند. این آدمها اصلا نمیفهمند رانندگی در ترافیک بزرگراه همت یعنی، چون راننده دارند. آنها فکر میکنند همهی مردم پشتیبانشان هستند و مرتب برای موفقیتشان دعا میکنند. تا حالا کسی به خاطر مالیدن ماشین با قفل فرمان به آنها حمله نکرده است و هرگز احدی عمهی محترمشان را مورد تفقد قرار نداده است! آنها معتاد ریاست هستند و اگر پس از این همه سال، مثل من و تو به یک آدم عادی تبدیل بشوند درجا سکته میکنند!
اگر بخواهید زمین زراعی از باروری نیفتد آن را هر از گاهی به آیش(۱) میگذارید. دو سال میکارید و یک سال نمیکارید. مدیرها هم نیازمند آیش هستند. هر از گاهی باید به زیر بیایند و بفهمند که مردم چگونه زندگی میکنند، چگونه فکر میکنند، چه میخواهند و چه نمیخواهند. آنهایی که ۴۰ سال در برج عاج نشستهاند آدمهایی هستند که نمیتوانند مثل آدم زندگی کنند.
--------------
پینوشت ۱: آیش تکنیک کشاورزی است که در آن زمین قابل کشت، بدون کشت برای یک چرخه یا بیشتر رها میشود.
پینوشت ۲: طبیعی است در این کشور مدیرانی هستند که به هیچ روی زیستشان اینگونه نیست و بارها نیز به واسطه آنها برداشته میشود، هر چند تعدادشان بسیار اندک باشد