خدایا این اربیعین کربلا نرم... خودت میدونی... میمیرم...!!

#ارسالی چالش🖤👇🏻

صلی الله علیک یا اباعبدالله

سمت تو از تمامی مردم فراری‌‌ام ای با غریب‌‌‌های جهان آشنا، حُسين‌ جان "أَلسَّلامُ عَلى مَنِ الاْجابَهُ تَحْتَ قُبتِهِ.." -

|| صلّی الله علیک یا اباعبدالله || با ذکر یاحسین دمادم گریستم یک سال در فراقِ محرّم ‌گریستم با گریه بر تو ، توبه آدم قبول شد من هم شبیه حضرت آدم گریستم بارِ گناه ، برکتِ چشم مرا گرفت شرمنده در مصیبت تو کم گریستم شکر خدا که چشم و سرم وقف روضه شد هم بر سرم ‌زدم ز غمت ، هم گریستم مُردم به پای خط به خط مقتلت حسین از بس که با "لُهوف" و "مُقَرّم" گریستم #عاصی_خراسانی

خدایا . . در‌شهادت‌چه‌لذتی‌است کہ‌مخلصان‌توبہ‌دنبال‌آن اشک‌شوق‌می‌ریزند🚶🏿‍♂💔:)!"

‹بسم‌رب‌الشھدا‌ｼ🖤 !› یه‌کانال‌پاتوق‌عکس‌ها‌چیریکۍ‌و‌ نظامۍ😻 تجمع‌بچہ‌‌بسیجۍ‌هـا‌؛چیریکیون‌هیئتیا🕶 گنگِ‌حاجیمون‌بالاس‌✌️🏾 جوین‌رگبارۍ🕺🏾

انقلابیون‌عضویت‌شماواجبہ‌‌ها🌪

یه‌سَر‌بزن‌ضرر‌نمیکنۍ !🚶🏿‍♂`

#دلشوره #پارت‌چهلم رها : در اتاقش باز شد و یه سگ بزرگ سگ که چه عرض کنم خرس بووود رادمهر : دستش و نشون داد سمت من و گفت : پاپی بگیرش😂 رها : جیغ زدم و و رفتم پشت بابا 😬 چشمام و بستم گفتم الان گازم میگیره 😐ولی رادین:بشیییین رها : یهو سه تا شونم زدن زیر خنده: چیه خب میترسم 😢💔 رادمهر : ما میخواستیم یه ذره بترسونیمت😂🤣🤣🤣 رها : یهو سگه بلند شد اومد سمت ام سرش و گذاشته بود زیر کف دستم و بازی میکرد 😑 منم میلرزیم رادمهر هر چقدر صداش کرد نمیرفت داشت منو لیس میزد رادمهر: پاپیییی رها : وااای نکن 😍بزار بازی کنم باهاش رادمهر : برای منه هاا🙄 رها : باشه فقط یه ذره نازی گوگولی رادمهر : بسه برو اون ور رها : خسیس اصن رفتم ولی دوباره سگه اومد دنبالم همش لیس میزد 😍😍خدااا

#دلشوره #پارت‌چهل‌و‌یکم رادمهر از جیبش یه چیزی در آورد و داد بع سگه خورد بعد هم بهش گفت دست منو گاز بگیره اول گفتم نه سگ کاری باهام نداره ولی اومد دستم و گاز گرفت : آخخخخ🙂😭😭😭😭😭💔 باباااااا ببین رادمهروو😭😭😭😭 رادمهر : پاش و گاز بگیر 😈 رها : فرار کردم بالا ولی یه جوری از پام گرفت افتادم رو زمین :و شروع کردم جیغ زدن : 😭😭😭😭😭نکننن ماماااان کمک ام کن رادمهر : هههه😂😂لووووس بازهم میگی خفه شو رها : غلط کردم فقط این و ببر😭😭😭😭😭😭💔 رادمهر : نه بزار فعلا گشنه است 🤣🤣 رها : واای نههههه😭😭😭😭ولم کننننن رادمهر : اه ببر صداااتووو🙄 پاپی برو بالا رها : آخیییش😕💔 صدای زنگ در اومد 😐یعنی کیه فریبا : رها خانم باشما کار دارن رادین : خودم میرم محمده رها: بابایی باهاش حرف بزنم نرم☹️😢💔چند روز دیگه باشم 🙏

#تبادل ✨✨✨

هدفتان‌شهادت‌نباشد؛🍃 هدفتان‌انجام‌تڪالیف‌فورۍوفوتی‌باشد. گاهی‌اوقات‌هست‌کہ‌اینجورتڪلیفی‌ منجربه‌شهادت‌میشود؛گاهۍهم‌به‌شهادت منتفۍنمیشود . -------------------------------- °‌‌‌❁ࡆ•°ڪوله بارِ ؏شـღـق °•‌‌‌ࡆ❁°   @YaranMahdi_313

♥️🙂《سـ‌یـ‌لامـ‌》🙂♥️ 🍓🗞《مـ‌یـ‌خـ‌وامـ‌ یـ‌هـ‌ چـ‌نـ‌لـ‌ بـ‌هـ‌تـ‌ مـ‌عـ‌رفـ‌یـ‌ کـ‌نـ‌مـ‌》🍓🗞 ✨🦋《از چـ‌هـ‌ نـ‌وعـ‌؟!》🦋✨ 🤍🧚🏻‍♀《از نـ‌وعـ‌ تـ‌رسـ‌نـ‌اکـ‌شـ‌》🧚🏻‍♀🤍 💦🍑《ولـ‌یـ‌ قـ‌بـ‌لـ‌ ایـ‌نـ‌کـ‌هـ‌ عـ‌ضـ‌و ایـ‌نـ‌ چـ‌نـ‌لـ‌ بـ‌احـ‌الـ‌ شـ‌یـ‌》💦🍑 🔞⁉️《چنتا نکته هس که باید بدونی و رعایتش کنی》⁉️🔞 🐾🐈《1--نـ‌کـ‌تـ‌هـ‌:بـ‌یـ‌چـ‌نـ‌بـ‌هـ‌ نـ‌بـ‌اشـ‌》🐈🐾 🍊🧸《2--نـ‌کـ‌تـ‌هـ‌:بـ‌الایـ‌ 15 سـ‌نـ‌تـ‌ بـ‌اشـ‌هـ‌》🧸🍊 🌸🥺《3--اگـ‌هـ‌ مـ‌رضـ‌یـ‌ قـ‌لـ‌بـ‌یـ‌ داری نـ‌یـ‌ا》🥺🌸 🧸🪀《خـ‌بـ‌ حـ‌الا اگـ‌هـ‌ شـ‌رایـ‌تـ‌ داری و از چـ‌نـ‌لایـ‌ تـ‌رسـ‌نـ‌اکـ‌ خـ‌وشـ‌تـ‌ مـ‌یـ‌اد بـ‌ایـ‌د بـ‌گـ‌مـ‌:((خـ‌وشـ‌ اومـ‌دیـ‌:))》🪀🧸 https://eitaa.com/joinchat/2673410229C887aa6ee43

دوست داری چند ریال برنده‌ی پرداخت ایتا بشی؟ 2000 ریال•💛🍔• 4000ریال•🍓✨• 7000ریال•🍿🌸• 10000ریال 🌻🇦🇷 پس بدو بیا عقب نمونی از جایزه‌مون😍💕✨ کلی چالش میزاریم براتون⇜🇦🇷💕🍊↜ به‌علاوه‌ی چالش دوس داری بقیه فعالیتاشو ببینی؟ فقط کافیه عضو این چنل بشی بهت قول میدم حتی یه بارم شده برنده‌ی جایزمون باشی قشنگم⇜🌸🍉🍯↜ https://eitaa.com/joinchat/556335292C9574942410 هر روز ب اعضای هر ۲ عضو پرداخت لینکی داریم🏃‍♀️💕 یک شبه پولدار شو🚲💕

زود عضو شوید هدیه داره 😱😱😱

100ویو فعالیت ممنوع ❌

.

#کوله_بار_عشق #پارت‌چهارم 💭امیر : شب ساعت ۸ شده بود و هوا خیلی تاریک ، فاطمه گفته بود تا عصر بر می گرده ولی هنوز برنگشته بود ، برای بار چندم بود که از مادرم سراغ فاطمه را می گرفتم که کجا رفته و چرا رفته ؟! ، با دوستانش رفته بودند تا برای کنکور درس بخوانند اما... با سرعت از اتاقم خارج شدم و به سمت در ورودی دویدم مامان : کجا می ری ؟ _ دنبال آبجی فاطمه مامان : پیاده که نمیشه ، سوییچ ماشینت رو میزه _ چشم ، ممنون راه افتادم ، اصلا حواسم به سرعتم نبود فقط پاهایم را روی پدال گاز میفشردم . گوشی موبایلم زنگ خورد ، با ترس جواب دادم : بله مامان ؟ جانم ! مامان : پسرم ، فاطمه برگشت قربونت برم . خیالم که از بابت فاطمه راحت شد عصبانیتم اوج پیدا کرد ، پشت گوشی موبایل داد زدم : مامان ... مامان جان به اون فاطمه خانم بگو منو نصف جون کرد بزار برگردم مامان : آرام باش قربونت برم من ، بیا خونه صدای فاطمه را پشت تلفن شنیدم که می گفت : نه مامان کجا بیاد ؟ الان برگرده گوشم غذای سگا میشه _ خیلی خب مامان الان بر می گردم ، فعلا ! تماس رو که قطع کردم سمت دور برگردان رفتم ، وقتی که پیچیدم در خیابان دختری چادری را دیدم که کنار این خیابان خلوت می رفت و دو مرد که یکی شان قمه داشت دنبالش راه افتاده بودند . دیگر چیزی نفهمیدم ، کنار جاده پارک کردم ، از ماشین پیاده شدم و در را محکم بستم ، بدون هیچ سلاحی به سمتشان رفتم اول خواستم صحبت کنم ولی بعد دیدم اینهایی که من می بینم حرف حساب حالیشان نمی شود . فریادی زدم و درگیر شدم ... 💭راوی : امیر که با آنها در گیر شد دیگر متوجه هیچ چیز نبود ، تنها برای رضای خدا این‌کار را کرده بود و غیرتش اجازه نداده بود که بخواهد از کنار این خانم به راحتی عبور کند ، البته که تا به حال چهره ی هیچ دختری را ندیده بود ، این بار هم مثل دفعات قبل . هیکلش آنقدر ورزیده بود که اصلا متوجه برخورد قمه به ابرویش نشد . 💭 امیر : آنها را که دور کردم سرم را پایین انداختم و به سمت آن خانم برگشتم . _ شما این وقت شب اینجا چیکار می کنید ؟ خطر ناکه ! الان هم اگر خدا من و نرسونده بود معلوم نبود چه بلایی سرتون میومد . دختر : من محدثه ام ، دوست خواهرتون فاطمه ، با هم رفته بودیم درس بخونیم ، ماشین پیدا نکردم ، منزل هم نزدیک بود ، خواستم پیاده برم که اینجوری شد ، ممنونم خیلی لطف کردین . امیر : خدا خیلی دوستون داره محدثه : بله ادامه دارد ... 💔🌿•

این هم از پارت جدید چون طولانیه امروز یه پارت گذاشتم حتما ادامش رو دنبال کنید 😍

🌸~بسم الله الرحمن الرحیم ~🌸 🖤السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین 🖤 سلام 📣سلام 📣سلام دختر خانوما به گوش 👂🏻👩🏻🧕🏻 ☺️چالش داریم ☺️ 🖤چالش محرم🖤 نوع چالش🏴 شما می‌توانید از چادر یا لباس هایی که برای محرم استفاده می کنید یا اگر متنی °ویدیو °دلنوشته °حدیث.... دارید میتونید برای ما ارسال کنید 🖤🏴 ایدی👇🏻 @Rahimzadeh8

دوستان لطفا در چالش شرکت کنید 🌷🌷

آب‌برات‌آوردن‌آقا💔. . . #کانال شهدایی #اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج

💔 . .