eitaa logo
دختر دریا
269 دنبال‌کننده
441 عکس
39 ویدیو
0 فایل
هاجر شهابی 🌊 دختر دریا ✨ خواندنی‌ها؛ نوشتنی‌ها؛ شنیدنی‌ها؛ عکاسی‌ها و روزمرگی‌هایم ✨ من هم مثل سهراب؛ اهل هیچستانم! حرفی اگر بود؛ اینجایم: @hajariiii
مشاهده در ایتا
دانلود
از «حسین صفا» شعر خونده و شنیده بودم اما کتاب نه. این اولین کتابیه که از این شاعر می‌خونم. «آه به خط بریل» شعر سپیده. صفا «غزل» می‌گه، «ترانه» می‌گه و «سپید» هم می‌گه. اگه اهل شنیدن ترانه‌های «محسن چاووشی» هستید احتمالا بخشی از ترانه‌هاش رو اونجا شنیده باشید :) نمی‌دونم میونه‌تون با اشعارش چطوریه ولی دوتا بریده دیروز و امروز ازش گذاشتم و احتمال اینکه بازم بذارم زیاده. من شعرهاش رو دوست داشتم و کم‌کم سراغ باقی کتاب‌هاش هم می‌رم ان‌شاءالله. عکس‌های معرفی رو هم بذارید ساده باشه ‌:) @dokhtar_e_daryaa
«دختر ماه» روایتی داستانی از زندگی حضرت معصومه سلام الله علیهاست. دربارهٔ خواهر آقا جانمون سه رمان خوندم که این یکی‌شونه. «سارا عرفانی» این کتاب رو برای نوجوون‌ها نوشته. داستان از چگونگی ورود «تکتم» مادر حضرت معصومه به خونهٔ امام موسی کاظم علیه‌السلام شروع می‌شه تا وفات بانو. ساده است و مختصر... @dokhtar_e_daryaa
«کوچک و سخت» یک کتاب چند پاره است. می‌گم چند پاره چون دقیقا معلوم نیست چیه. هم جستار داره. هم خاطره داره. هم گزارش روزانه داره. کتاب دربارهٔ ادبیات و مادری‌ست. دربارهٔ فیلم هم هست. هم دوستش داشتم و هم نداشتم. هستن کسانی که کلا دوستش نداشتن ولی بعضی نکاتش برام جالب بود. اگه کتاب‌های دیگه‌ای رو از نشر «اطراف» مدنظر دارید برای خریدن و خوندن به نظرم همون‌ها رو در اولویت قرار بدید :) @dokhtar_e_daryaa
«فقط به یک اشاره» یک کتاب شعره. چند شعر از «سعیده اصلاحی» برای بچه‌ها. موضوع شعرها دربارهٔ خدا و ارتباط ما با خداست. نوع نگاه شاعر رو دوست داشتم. «تا صدا می‌کنمت می‌شنوی دوستم داری و من می‌دانم وقتی از غصه دلم می‌گیرد قل هو الله احد می‌خوانم» @dokhtar_e_daryaa
این هم شعرهای جالبی داشت. موضوع شعرها هم طببعت و حیوانات و یکی دو تا چیز میز دیگه بود :) بند کفشم امروز دور پایم پیچید من زمین افتادم او به من هی خندید دست او را حالا با گره می‌بندم می‌دوم مثل باد من به او می‌خندم! 📚آسمان نقطه‌چین ✍🏻مریم زرنشان @dokhtar_e_daryaa
«یک تلاش بیشتر» داستان یک دایره است که دوست داره با دوست‌هاش برج بسازه و تو این راه هی شکست می‌خوره و هی شکست می‌خوره تا اینکه... آدم اگه دچار یک مشکلی شد باید اون رو موشکافی کنه تا بتونه حلش کنه؛ باید یک تلاش بیشتر رو هی تکرار کنه تا بلاخره مشکل حل بشه... بچه‌ها از طریق این کتاب با اشکال هندسی هم آشنا می‌شن. اگه دوست داشته باشین هم می‌تونین براشون اشکال هندسی آماده کنید و بدید دستشون تا خودشون راه برج ساختن رو یاد بگیرن...البته قبل اینکه راه‌حل دایره و دوست‌هاشون رو بهشون بگید:) کتاب قشنگیه برای تعامل کردن با کودک. می‌شه بچه رو هم از لحاظ فکری و ایده‌یابی و هم به صورت عملی درگیر کرد. برجی که دایره و دوست‌هاش قراره بسازن از نوع برج دست چپ تصویره و خب کاملا مشخصه که چرا تو برج ساختن دچار مشکل شدن؛ نه؟! :) @dokhtar_e_daryaa
این کتاب رو قبلا تو کتابخونه خونده بودم. دیدمش گفتم دوباره بخونمش. یه داستان خیلی کوتاهیه دربارهٔ «گوسفندی که می‌خواست بزرگ باشد، خیلی بزرگ» یه داستان فانتزی بود. خیلی داستان خاص و پر پیچ و خمی نداشت؛ اما موضوعش نکتهٔ مهمی بود: «اینکه سعی کنیم خودمون رو همونطور که هستیم دوست داشته باشیم.» @dokhtar_e_daryaa
این کتاب جزء خونده‌های امسال منم بوده. قبل اینکه بخوام معرفی بعضی کتاب‌ها رو اینجا شروع کنم خوندمش و برگردوندمش کتابخونه... «جمشید خانیان» نوشته کتاب رو... از نظر من عالی بود👌 یک کتاب شسته رفتهٔ نوجوان... کتابی که دربارهٔ چند مفهوم بود؛ از جمله دلبستگی و از خودگذشتگی. زمان این رمان به دوران شروع جنگ برمی‌گرده. مشهودترین حالتی که از جنگ تو این کتاب بازتاب پیدا کرده؛ آوارگیه... یکی از بهترین کتاب‌هاییه که تا حالا از این نویسنده خوندم. @dokhtar_e_daryaa
دوران کودکی و نوجوانی خیلی مجله می‌خوندم؛ چندین ساله خیلی محدود مجله خوندم. به ضرورت؛ گهگاهی و دلی... ولی از وقتی استاد جوان گفت مجله بخونید برگشتم به مجله خوندن و تو این ده دوازده روز چهارتا مجله خوندم. مصمم هستم مجله رو امسال خیلی جدی برگردونم به لیست مطالعه‌م. حالا به لیست ناقصِ کودک نوجوان و بزرگسالی که برای خودم تهیه کردم؛ مجله هم اضافه می‌شه و من از این بابت خوشحالم🌱 @dokhtar_e_daryaa
وقتی کتاب کودک معرفی می‌شه و من شیرجه می‌زنم برای خوندنش :))) چقدر خلاقیت نویسنده رو دوست داشتم. چقدر خلاقیت نویسنده رو دوست داشتم. چقدرررر خلاقیت نویسنده رو دوست داشتم. فاطمه جان به آلا بگو دستت درد نکنه🥰 @dokhtar_e_daryaa
اریک امانوئل اشمیت رو چرا من اینقدر دیر شناختم🤦🏻‍♀️ چه ذهن خلاقی داره. چقدر مفهوم دارن داستان‌هاش. می‌شه از لابه‌لاشون کلی معنی درآورد. اسباب خوشبختی دومین کتابیه که ازش خوندم. چهارتا داستان کوتاهه. @dokhtar_e_daryaa
این کتاب برای بچه‌هاست اما فکر می‌کنم ما بزرگسال‌ها هم به خوندنش احتیاج داریم. فکر بد چیزیه که همه‌مون باهاش سرکار داریم و خب می‌دونیم که با فکر کردن بهش از بین نمی‌ره بلکه تو ذهنمون پررنگ‌تر می‌شه... این کتاب با یه داستان ساده داره به کودک یاد می‌ده که به چیزهای مثبت فکر کنه... قشنگی داستان به اینه که زندگی رو طبیعی نشون داده و گفته باز ممکنه سروکله فکر بد پیدا بشه. این مسئله تو زندگی غیر قابل اجتنابه؛ مهم اینه که چه شکلی باهاش برخورد بشه. تمرین سختیه...فکر بد رو پس زدن و به چیزهای خوب فکر کردن؛ ولی نتیجه‌ش برای همه‌مون ملموسه...پشت ابرهای تیره همیشه یک خورشید روشن نشسته... @dokhtar_e_daryaa
چقدر به حرف‌ها و قضاوت‌های بقیه دربارهٔ خودمون اهمیت می‌دیم؟! چقدر ستایش‌ها و انتقادهای بقیه برامون مهم هستن؟! نه انتقادها باید ما رو مایوس کنه و نه ستایش‌ها مغرور... ما هر چی باشیم و هر کی باشیم؛ با وجود همه نقص‌هامون خدا دوستمون داره، مگه نه؟! آره... مهم اینه که بدونیم خدا دوستمون داره... داستان، داستان نجاریه که آدمک‌های چوبی می‌سازه...آدمک‌هایی که هی می‌خوان بهم برچسب بزنن؛ غافل از اینکه نجار همه رو دوست داره، حتی اون آدمکی رو که از همه برچسب بدی گرفته... چرا؟ چون نجار خالقه و خالق همه رو دوست داره..‌. «برچسب‌ها فقط وقتی به تو می‌چسبند که به آنها اهمیت بدهی. هر چه بیشتر به عشق من اعتماد کنی، کمتر به برچسب‌ها اهمیت خواهی داد.» @dokhtar_e_daryaa
این کتاب رو دیروز خوندم. این آهنگ حیدو من رو پرت کرد به داستان کتاب. «علی‌ زاوا شاهزادهٔ خیابان» کتابیه که از روی فیلم ساخته شده. نویسنده‌ش اول فیلمش رو ساخته و بعد از روی اون این کتاب رو نوشته... می‌تونست کتاب بهتری باشه ولی موضوعش رو دوست داشتم. دربارهٔ چهارتا پسر و رفیق خیابونیه... باقی موضوع ریخته شده تو آهنگ... غم داشت کتاب؛ مثل همین آهنگ... @dokhtar_e_daryaa,
کربلا صحنهٔ انتخابه؛ رو به کدام سمتیم؟! متن پشت جلد رمان نوجوان «بچه‌های فرات» @dokhtar_e_daryaa
رزق کتابخوانی امروزم! غمش با غم اتفاق امروز قاطی شد. بعضی حادثه‌ها خیلی دردناکن‌...خیلی! @dokhtar_e_daryaa
تا حالا برای خدا نامه‌ نوشتی؟! این کتاب پر از نامه‌هایی بود که «اسکار» ۱۰ ساله برای خدا نوشته بود. اسکاری که توی بیمارستان بود و... در واقع کل داستان تو همین نامه‌ها روایت شده بود. پی‌نوشت: مخاطب کتاب بزرگساله. @dokhtar_e_daryaa
سهم مطالعهٔ امشبم! یه نمایشنامه دربارهٔ انیشتین و ماجرای بمت اتمی و قلم اشمیت :) _من آدم‌ها رو همین‌طوری که هستن قبول می‌کنم، شما می‌خواین عوضشون کنین. _درسته. امروز مسئله انرژی اتمی نیست، مشکل قلب انسان‌هاست. باید اول قلب‌ها رو خلع‌ سلاح کرد و بعد ارتش رو. @dokhtar_e_daryaa