وصیتمنبہدختࢪانےکہ
عڪسهایشانࢪادࢪ
فضا؎شبڪہها؎اجتماعے
مےگذارند،
ایناستکہاینڪارشماباعث
مےشودامامزمان
"؏ـج"خونگریہڪند..
بعدازاینکہوصیتوخواهشم
راشنیدیدبہآن
عملڪنید؛
زیرامامےرویمتاازشرفوآبرو؎
شمازناندفا؏ڪنیم..
مانندخانمحضرتزهرا"س"باشید..:)
#شهیدمهدیمحسنرعد
#شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خندیدن راحترین کار دنیاست 😊😊
😀"بخند" تا عادت کنی
🌿 #خندیدن به دنیا آنقدر
🌿 هم که فکر می کنی جدی نیست....
🌺 به اندازه تمام دلخوشی هایی که
🌿 به اطرافیانت می دهی
به خودت شادی "هدیه کن #شادی" 🥰
🌿 که #نشاط حق توست..
دختران فاطمی 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/662700063C6b3c7b3eca
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 #داستان زندگی من و شما
🔻مردی غمزده و نومید از زندگی، از بالای یک ساختمان بیست طبقه خودش را به پایین پرتاب کرد.
🔹همینطور که داشت #سقوط می کرد، از پنجره به داخل خانه ها نگاه می کرد.
▫️به دلخوشی های کوچک همسایه ها. به عشق های زیبا و آرام و بی صدا،
▫️به ظرافت انگشت های یک زن وقتی با قاشق قهوه را هم می زد،
▫️به جدیت یک مرد وقتی جدول روزنامه را حل می کرد و انگار اگر یک خانه جدول را پر نمی کرد او را می بردند دادگاه!،
▫️به لبخند زیبای یک کودک که آرام خوابیده بود،
▫️به چین های برجسته پیشانی پیرمردی که داشت از تلویزیون فوتبال نگاه می کرد و جوری فریاد می زد که انگار اگر تیم محبوبش پیروز می شد، او را دوباره به جوانی برمی گرداندند و ...
🔺سقوط می کرد و چیزهایی را می دید که هیچوقت توی آسانسور یا پله های آپارتمان ندیده بود.
▫️درست وقتی که به آسفالت خیابان خورد، انگار فهمید #مسیر_اشتباهی برای خارج شدن از زندگی انتخاب کرده است.
▫️در آن لحظه آخر حس کرد، #زندگی ارزش زیستن را داشت اما دیگر دیر شده بود!
🔴 .... پیش از آنکه به آسفالت خیابان برسیم یادمان بیاید که همین #دلخوشی_های کوچک ارزش زيستن دارد،ارزش #شادی و #امیدواری
دختران فاطمی 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/662700063C6b3c7b3eca
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 #داستان زندگی من و شما
🔻مردی غمزده و نومید از زندگی، از بالای یک ساختمان بیست طبقه خودش را به پایین پرتاب کرد.
🔹همینطور که داشت #سقوط می کرد، از پنجره به داخل خانه ها نگاه می کرد.
▫️به دلخوشی های کوچک همسایه ها. به عشق های زیبا و آرام و بی صدا،
▫️به ظرافت انگشت های یک زن وقتی با قاشق قهوه را هم می زد،
▫️به جدیت یک مرد وقتی جدول روزنامه را حل می کرد و انگار اگر یک خانه جدول را پر نمی کرد او را می بردند دادگاه!،
▫️به لبخند زیبای یک کودک که آرام خوابیده بود،
▫️به چین های برجسته پیشانی پیرمردی که داشت از تلویزیون فوتبال نگاه می کرد و جوری فریاد می زد که انگار اگر تیم محبوبش پیروز می شد، او را دوباره به جوانی برمی گرداندند و ...
🔺سقوط می کرد و چیزهایی را می دید که هیچوقت توی آسانسور یا پله های آپارتمان ندیده بود.
▫️درست وقتی که به آسفالت خیابان خورد، انگار فهمید #مسیر_اشتباهی برای خارج شدن از زندگی انتخاب کرده است.
▫️در آن لحظه آخر حس کرد، #زندگی ارزش زیستن را داشت اما دیگر دیر شده بود!
🔴 .... پیش از آنکه به آسفالت خیابان برسیم یادمان بیاید که همین #دلخوشی_های کوچک ارزش زيستن دارد،ارزش #شادی و #امیدواری !!!
دختران فاطمی 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/662700063C6b3c7b3eca
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
😊 اندیشه های شادی بخش؛😊
🔻دليل اينكه نمی خنديد، آن نيست كه
▫️ پير شده ايد،
👈 شما پير مي شويد چون نمی خنديد!
😁 خنديدن یک نيايش است
🍃 اگر بتوانی بخندی، آموخته ای كه
🤲 چگونه نيايش كنی.
😂 خنده ،نشان آسان سازی زندگی است.
🌸 هر قدر بيشتر بتوانيم در خود و ديگران شادی بيافزاييم،
🍃 دنيای آسان تر و بهتری خواهيم داشت!
"
💠 افرادی كه توانايی لبخند زدن و خنديدن دارند،
👈 موجوداتي برتر هستند
🔻 این فرمول را همیشه به یادداشته باش؛
😁 #شادی اگر تقسيم شود؛
▫️دو برابر می شود
😔#غم اگر تقسيم شود؛
▫️نصف می شود
👌 پس ضرر نمی كنی اگر؛
🌹 از هم اكنون لبخند زدن را تجربه كنی و تمرین کنی...!
دختران فاطمی 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/662700063C6ثb3c7b3eca
📌 #داستان زندگی من و شما
🔻مردی غمزده و نومید از زندگی، از بالای یک ساختمان بیست طبقه خودش را به پایین پرتاب کرد.
🔹همینطور که داشت #سقوط می کرد، از پنجره به داخل خانه ها نگاه می کرد.
▫️به دلخوشی های کوچک همسایه ها. به عشق های زیبا و آرام و بی صدا،
▫️به ظرافت انگشت های یک زن وقتی با قاشق قهوه را هم می زد،
▫️به جدیت یک مرد وقتی جدول روزنامه را حل می کرد و انگار اگر یک خانه جدول را پر نمی کرد او را می بردند دادگاه!،
▫️به لبخند زیبای یک کودک که آرام خوابیده بود،
▫️به چین های برجسته پیشانی پیرمردی که داشت از تلویزیون فوتبال نگاه می کرد و جوری فریاد می زد که انگار اگر تیم محبوبش پیروز می شد، او را دوباره به جوانی برمی گرداندند و ...
🔺سقوط می کرد و چیزهایی را می دید که هیچوقت توی آسانسور یا پله های آپارتمان ندیده بود.
▫️درست وقتی که به آسفالت خیابان خورد، انگار فهمید #مسیر_اشتباهی برای خارج شدن از زندگی انتخاب کرده است.
▫️در آن لحظه آخر حس کرد، #زندگی ارزش زیستن را داشت اما دیگر دیر شده بود!
🔴 .... پیش از آنکه به آسفالت خیابان برسیم یادمان بیاید که همین #دلخوشی_های کوچک ارزش زيستن دارد،ارزش #شادی و #امیدواری !!!
دختران فاطمی 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/662700063C6b3c7b3eca
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃