eitaa logo
دختران زینبی
409 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
2.4هزار ویدیو
175 فایل
✨️ ڪانال دختران نوجوان محلہ زینبیہ پردیسان قم ✨ پایگاه بسیج حضرت زینب سلام الله علیہا حوزه حضرت نرجس سلام الله علیہا ️🍓ڪپۍ مطالب با ذڪر صلوات😊
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ: ایران مدیون لطف توئه یا امام رضا.... نشر برای اولین بار (گویا سلام فرمانده ای دیگر در راه است)انشأالله❤️❤️❤️❤️ ڪانال 💕دختران زینبی💕👇 https://eitaa.com/joinchat/1909522488Ccdc5dfd559
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آشنایی با جنگ قسمت سوم رضا چراغی :سرکار خانم حقی باهمکاری: خانم یاس جعفری
وقتی امتحان ریاضی داری و نشستی سر سفره🍝 😁🤪 ڪانال 💕دختران زینبی💕👇 https://eitaa.com/joinchat/1909522488Ccdc5dfd559
🇮🇷 🖼 | زیربنای مستحکم آنچه به یک ملت هویت و قدرت می‌دهد، دارا بودن یک زیربنای فکری مستحکم است. 🍃🌹🍃 | | ♻️شبکه سایبری ثامن
❤️ را به نیابت از همه دوستان و اموات، به نیت تعجیل در فرج آقامون، 💗صاحب الزمان (عج)💗 قرائت می‌کنیم. @dokhtaranzeynaby
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💌 وقتی همیشه عطرِ محبتت توی خونه می‌پیچه، هرروز، روز دختره ... 🎈عید و روزتون مبارک🎈 بهترین مخلوقای دنیا! 😍 ڪانال 💕دختران زینبی💕👇 https://eitaa.com/joinchat/1909522488Ccdc5dfd559
🦋📝💌 🎈بهترین سلاما و قشنگ ترین تبریک ها به شما دخترا🌸 ❤️که عزیز دل خدایید. 🎊روزتون بشددددت مبارک😊 🍒شما انقدر عزیز و مهمید که بزرگترین جان‌فشانی‌ها، برای موفقیت و خوشبختی تون ارزش داره. 👌قدر خودتونو بدونید ✋خودتونو دست کم نگیرید ✊آینده تو مشت شما دختراست از امروز یه هدیه خاص و ویژه براتون داریم ...😉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
+ بابا مواظب باشیا -که چی؟! +که نمیری 😭💔 شهید سید مصطفی صادقی🕊🌷 ڪانال 💕دختران زینبی💕👇 https://eitaa.com/joinchat/1909522488Ccdc5dfd559
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روزِ دخترᰔ✨ روز دختر اومدیم حــــرم... بہترین روزای زندگــے ما تو حرمه!😌✨ ڪانال 💕دختران زینبی💕👇 https://eitaa.com/joinchat/1909522488Ccdc5dfd559
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦋... ❀ عفت و ایمان مرام دختر است، کل ارزش ها به نام دختر است گوش جان بسپار بر گفتار او ، دُر و گوهر در کلام دختر است ڪانال 💕دختران زینبی💕👇 https://eitaa.com/joinchat/1909522488Ccdc5dfd559
1612069240-107571-760.mp3
3.62M
💞 تو را می خوانم ای صاحب زمین و زمان!🤲🏻 با هم دعای فرج را زمزمه می کنیم... الهی عظم البلاء😭😭 ڪانال 💕دختران زینبی💕👇 https://eitaa.com/joinchat/1909522488Ccdc5dfd559
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هم اکنون! هدیه ویژه کانال 💖دختران زینبی💖 به شما دخترهای عزیزترین☺️ 👇🏼👇🏼 از امشب 👛«صورتی، خاکستری»🎩 رو با هم دنبال می کنیم😉
🍃🌸ماجرای صورتی خاکستری🌸🍃 🖌قسمت اول: مسابقه روز دختر کتاب را گذاشت روی زانوهایش و از لابه‌لای شاخ و برگ بوته رز به هیاهوی بچه‌ها در حیاط نگاه کرد. زنگ تفریح‌های مدرسه🔔 را فقط از پشت همین شاخ و برگ‌ها دوست داشت که مثل یک فیلم سینمایی به رفت‌وآمد بچه‌ها در حیاط نگاه کند و مشغول فکر و خیال‌های خودش💬 باشد. یا همین‌جا، روی تکه چوبی که پشت باغچه انتهای مدرسه پیدا کرده بود، بنشیند و درس‌هایش را بخواند. اینجا انگار هیاهو آرام می‌گرفت و آدم‌ها شخصیت‌های نمایشی بی‌کلام در ذهن سارا می‌شدند. بچه‌هایی که می‌آمدند، می‌رفتند، وسط حیاط جیغ و داد می‌کردند، دوتایی راه می‌رفتند یا توپ🏐 والیبالشان جایی نزدیکی غار او می‌افتاد. این اسم را اولین بار فیروزه رویش گذاشته بود:«غار سارا». حالا اغلب بچه‌های کلاس می‌دانستند اگر او را در حیاط یا توی کلاس پیدا نکنند اینجا باید سراغش را بگیرند.
خانم اسکندری بلندگو🎤 را گرفته بود دستش و حرف‌های سر صبحش را برای بچه‌هایی که مشغول حرف‌های خودشان بودند، تکرار می‌کرد: «بچه‌ها! هفته دیگه جشن🎊 روز دختره. کنار برنامه‌های اون روز توی این فاصله چند تا مسابقه براتون ترتیب دادیم که برنده‌هایش رو روز جشن معرفی می‌کنیم:‌ عکاسی📸، نقاشی🎨 و دل نوشته.📝 موضوع هر سه‌شون هم قشنگی‌های دختر بودنه. عکس‌ها و نقاشی‌هاتون رو بیارید اتاق پرورشی و دل نوشته‌ها رو توی صندوقی که اینجا نصب کردیم بندازید.» 📚کتابش را بست و از جا بلند شد. همان‌طور که با دست گرد و خاک مانتواش را می‌تکاند، زیر لب غر زد: «چه دل‌خوشی دارن اینا😒. جشن روز دختر. دل نوشته قشنگی‌های دختر بودن! تو یه دنیای خیالی زندگی می‌‌کنن.» بعد راه افتاد سمت کلاس و سر راه به صندوقی که به سبک عهد بوق دورش را کادوپیچ کرده بودند، دهن‌کجی کرد. *** مامان🧕🏻 از توی پذیرایی صدا کرد: «سارا! کجا موندی؟🤔» کتابش را گذاشت کنار و از اتاق بیرون رفت: «بله؟» - زیر گازو روشن کن دخترم، بیزحمت تا من نمازمو تموم می‌کنم سالادم🥗 درست کن. الآن پسرا می‌رسن. بیحرف راه افتاد سمت آشپزخانه و پیچ شعله را چرخاند. یک‌لحظه بدش نیامد شعله را زیاد💥 کند تا غذا بسوزد و پسرها امشب گرسنه بمانند. اصلاً چرا باید میز می‌چید و سالاد درست می‌کرد؟ همان کوه و گردش و تفریحی که با رفقایشان هستند، یک‌چیزی هم بخورند دیگر. از دردسرهای بعدش ترسید که شعله را تا انتها پایین برد و بیحوصله🤕 نشست پشت میز: «بعد اون خانم اسکندری خوشحال میگه از قشنگی‌های دختر بودن بنویسین. همین‌که صبح☀️ تا شب باید توی خونه باشی و پسرا بیرون خونه🏠 مشغول گشت‌وگذار. کسی هم کاری نداره کی می‌رن؟ کی میان؟ چه‌کار می‌کنن؟ تنها نگرانی براشون اینه که یه وقت گرسنه نمونن. حالا کافیه من بگم می‌خوام برم سر کوچه دوتا خودکار بخرم. همه به هول و ولا می‌افتن.» از پارچ روی میز یک لیوان آب برای خودش ریخت تا آتش درونش کمی آرام شود. سرش را که بالا گرفت، مامان را دید که با چادرنماز در چارچوب در آشپزخانه ایستاده و با خنده😅 نگاهش می‌کند. گیج‌وگنگ سر تکان داد. مامان چادر را از دور سرش باز کرد: «اصلاً یادته برای چی اومده بودی آشپزخونه؟🤨» صدای چرخاندن کلید که در قفل آمد و سلام بلند و بالای وحید را شنید، از جا بلند شد: «مامان من درس‌هام مونده✏️، سالاد با خودتون.» حوصله دیدن پذیرایی مامان از پسرها را نداشت که تکیه بدهند به صندلی آشپزخانه و مامان چای و شربت🥤 جلوشان بگذارد. بیرون آشپزخانه سلام سرخوش برادرش را زیر لب جواب داد و رفت توی اتاق. ادامه دارد....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ رضایٺ تو... همہ آرزوے من اسٺ لبخند تو... تنہا شاخہ گلے اسٺ ڪہ تمام زمین را بہ یڪ اشاره، گلبــاران مے‌ڪند... ڪانال 💕دختران زینبی💕👇 https://eitaa.com/joinchat/1909522488Ccdc5dfd559