4_6032776751191427733.mp3
4.67M
🌹سلسله جلسات درسهای نهج البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت3 / بخش سوم
⭕️ فقر و تنگدستی 2⃣
🔺راههای مقابله با فقر/ وظیفه خود فقرا
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
*👤 حیای حمق چیست؟*
*🤐 حیای_حمق* یعنی چی؟!
یعنی خجالت از انجام کارهای درست به خاطر نظر مردم.!!!
*🌻چرا باید خجالت بکشم!؟.*
🔵وقتی عده ای از مردم از گوش دادن موسیقی با صدای بلند در اتومبیلشان خجالت نمی کشند؛
*چرا من از گوش دادن قرآن در اتومبیل خجالت بکشم؟!.*
🔵وقتی عده ای از پسران از برداشتن اَبروی خود و بند انداختن به صورتشان خجالت نمی کشند.
*چرا من از گذاشتن محاسن و ریش خجالت بکشم؟!*
.
🔵وقتی عده ای از دختران از نشان دادن زینت واندامشان به مردم خجالت نمی کشند.
*چرا من از پوشاندن بدنم و رعایت حجاب خجالت بکشم؟!*
.
🔵وقتی عده ای از پسران و دختران از تقلید از هنرپیشگان فاسد غربی خجالت نمی کشند.
*چرا من از پیروی از سنت پیامبر و امامان معصوم خجالت بکشم؟!*
.
🔵وقتی بعضی از مردم از گفتن هر چرندوپرند در جمع خجالت نمی کشند؛
*چرا من از یاد کردن خدا و رسول و خواندن احادیث اهل بیت علیهم السلام در جمع خجالت بکشم؟!*
.
🔵وقتی جاهلان از آیین های خرافی و پوسیده ای مانند مجوسیت و تفکر به ظاهر روشنفکرانه خجالت نمی کشند؛
*چرا من از دفاع از اسلام و دین خدا خجالت بکشم؟...!*
.
🔵وقتی عده ای از پسران و دختران از نگاه کردن به نامحرمان در خیابان خجالت نمی کشند؛
*چرا من از نگاه نکردن به نامحرم و پایین انداختن سر خویش جلوی نامحرم خجالت بکشم؟!*
.
🔵وقتی عده ای از جوانان فاسد از تبلیغ فساد و هرزگی خجالت نمی کشند؛
*چرا من از تبلیغ دین پاکم خجالت بکشم*؟!*
.
🔵ای عاقلان وقتی از نشر بدی ها خجالت کشیده نمیشود!
*چرا ما از تبلیغ پاکی هاخجالت بکشیم؟!*
🔘جبهه کفر از نمایش ابتذال خودش شرم نداره
*من چرا از نمایش حقانیت خودم شرم داشته باشم..*
هدایت شده از دختران زهرایی
✋
حال استاد فاطمینیا خوب نیست
👆ساعاتی قبل، تصویری از استاد فاطمی نیا حفظهالله
🔸استاد فاطمى نيا در شرايط سخت با هوشيارى پايين در بيمارستان بسترى هستند.
🔸فرزند ايشان مى گفتند كه در هنگام انتقال به بيمارستان در حالى كه هوشيار بودند ، اظهار داشتند كه به دوستان بگوييد براى من متوسل به حضرت على اصغر علیه السلام شوند.
✍داستان جالب و خواندنی و واقعی مرگ و دفن حضرت یوسف
حضرت یوسف علیه السلام ـ به قدری محبوبیت اجتماعی پیدا کرده و عزّت فوق العادهای نزد مردم مصر داشت که پس از فوتش بر سر محل به خاک سپاریش نزاع شد. هر طایفهای میخواست جنازه یوسف در محل آنها دفن شود، تا قبر او مایه برکت در زندگیشان باشد.
بالاخره رأی بر این شد که جنازه یوسف را در رود نیل دفن کنند، زیرا آب رود که از روی قبر رد میشد مورد استفاده همه قرار میگرفت و با این ترتیب همه مردم به فیض و برکت وجود پاک حضرت یوسف ـ علیه السلام ـ میرسیدند.
حضرت یوسف ـ علیه السلام ـ را در میان رود نیل دفن کردند تا زمانی که حضرت موسی ـ علیه السلام ـ میخواست با بنی اسرائیل از مصر خارج شود.
در این هنگام جنازه را از قبر درآورده و به سوی فلسطین آورده و دفن کردند، تا به وصیت حضرت یوسف ـ علیه السلام ـ عمل شده باشد.
جالب توجه این که: مدتی ماه (بر اثر ابرهای متراکم) بر بنی اسرائیل طلوع نکرد (هرگاه میخواستند از مصر به طرف شام بروند احتیاج به نور ماه داشتند و گرنه راه را گم میکردند)
به حضرت موسی ـ علیه السلام ـ وحی شد که استخوانهای یوسف را از قبر بیرون آورد (تا وصیت او انجام گیرد) در این صورت، ماه را بر شما طالع خواهم کرد.
موسی ـ علیه السلام ـ پرسید که چه کسی از جایگاه قبر یوسف آگاه است؟ گفتند: پیرزنی آگاهی دارد. موسی ـ علیه السلام ـ دستور داد که آن پیرزن را که از پیری، فرتوت و نابینا شده بود، نزدش آوردند.
💠حضرت موسی ـ علیه السلام ـ به او فرمود: «آیا قبر یوسف را میشناسی؟» پیرزن عرض کرد: آری. حضرت موسی ـ علیه السلام ـ فرمود: ما را به آن اطّلاع بده.
او گفت: اطلاع نمیدهم مگر آن که چهار حاجتم را بر آوری: اول: این که پاهایم را درست کنی. دوم: اینکه از پیری برگردم و جوان شوم. سوم: آن که چشمم را بینا کنی . چهارم: آن که مرا با خود به بهشت ببری.
این مطلب بر موسی ـ علیه السلام بزرگ و سنگین آمد. از طرف خدا به موسی ـ علیه السلام ـ وحی شد، حوائج او را برآور. حوائج پیر زن برآورده شد.
آن گاه او مکان قبر یوسف ـ علیه السلام ـ را نشان داد. موسی ـ علیه السلام ـ در میان رود نیل جنازه یوسف ـ علیه السلام ـ را که در میان تابوتی از مرمر بود بیرون آورد و به سوی شام برد. آن گاه ماه طلوع کرد.
📚از این رو، اهل کتاب، مرده های خود را به شام حمل کرده و در آن جا دفن میکنند.
جنازه یوسف ـ علیه السلام ـ را (بنابر مشهور) کنار قبر پدران خود دفن کردند
*💔شهیدی که سنگ مزارش همیشه معطر است*
*🔸او #فرمانده آر پیچیزنهای گردان عمار در لشکر 27 حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم بود. در یکی از پایگاه های زمان جنگ، به عنوان یک سرباز👤 معمولی کار میکرد.*
*🔹 #خدمت به رزمنده ها را دوست داشت. مثل همیشه برای سرکوبی و مبارزه با نفس داوطلبانه مشغول نظافت دستشویی ها بود🚽 برایش مهم نبود که بدنش همیشه #بوی_بد توالتها را بدهد.*
*🔸او همیشه مشغول #نظافت توالت های پایگاه بود و همیشه بوی بدی بدنش را فرا می گرفت. در یک حمله هوایی در حال نظافت بود که موشکی به آنجا برخورد میکند💥 و او #شهید و در زیر آوار مدفون میشود.*
*🔹بعد از بمب باران، هنگامی که امداد گران در حال جمع آوری زخمی ها و #شهیدان بودند، متوجه میشوند که بوی شدید "گلابی" از زیر آوار می آید❗️ وقتی آوار را کنار میزدند با پیکر پاک این شهید🕊 روبرو میشوند که غرق در بوی گلاب بود.*
*🔸هنگامی که پیکر آن شهید را در #بهشت_زهرا تهران، در قطعه 26 به خاک میسپارند، همیشه سنگ قبر این شهید نمناک میباشد بهطوری که اگر سنگ قبر شهید پلارک را خشک کنید از آن طرف سنگ از #گلاب مرطوب میشود🍃*
*#شهید_احمد_پلارک*
*#سالروز_شهادت 🕊*
🍃