eitaa logo
💫دختران‌دهه‌هشتادي💞
175 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.8هزار ویدیو
37 فایل
شهر‌بی‌یار‌مگر‌ارزش‌دیدن‌دارد؟ اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج🍃🌸 قدمی‌هرچندکوچک‌برای‌یاری‌ات‌برداشتیم صحبتی‌باما:) https://harfeto.timefriend.net/17175964840313 کپی‌باذکرصلوات‌برای‌فرج‌وسلامتی‌اقا رگباری‌نباشه‌لطفا🌸 هرچندفرواردقشنگ‌تره؛)
مشاهده در ایتا
دانلود
🎙 🎤شایدبرخۍها شهیدنورۍراازعڪس هایش ڪه میبینند،نسبت به سوالاتۍداشته باشد🤔 چون ماعادت ڪردیم هاۍمذهبۍ👱🏼‍♂رادرشڪل وشمایلۍخاص متصورشویم،پاسخ شماچیست?🧐 🖇بابڪ جوانۍامروزۍبوداما، دینۍداشت. همین دینۍبودڪه اورابه زینبیه وڪربلاۍامام حسینۍ. از آن دست جوان هاۍامروزۍڪه غیرت دیندارند. میگفت:خانم حضرت زینب من راطلبیده،بایدبروم🙂 ماندن ندارم...) 🖇پسرم همیشه میخندید😊🌸 بودوزیبا🌱. بابڪ پرازشادۍبود🙃وپرازشورزندگۍ امام فرزندم به خاطر وبراۍپیوستن به ازهمه اینها گذشت و عاشقانه پرڪشید🦋 @dokhtaran_dahehashtadi
🌸🍃🌸🍃 🎗 ۱۲ 📢‼️ این داستان واقعی است !! 🎬 این قسمت | زینت علی مادرم بعد کلی دل کردن، حرف پدرم رو گفت ... بیشتر نگران علی و اش بود و می‌خواست ذره ذره، من رو آماده کنه که منتظر رفتارها و برخوردهای اونها باشم... هنوز توی شوک بودم که دیدم علی جلوی در ایستاده ... تا خبردار شده بود، سریع خودش رو رسونده بود ، چشمم که بهش افتاد ام گرفت نمی‌تونستم جلوی خودم رو بگیرم ... روی لبش خشک شد با تعجب به من و مادرم نگاه می‌کرد چقدر گذشت؟ نمی‌دونم مادرم با شرمندگی سرش رو انداخت پایین - شرمنده‌ام علی آقا، دختره!! نگاهش خیلی جدی شد هرگز اون طوری ندیده بودمش ... با همون حالت، رو کرد به مادرم : ، عذر می‌خوام ولی امکان داره چند لحظه ما رو بزارید مادرم با ترس در حالی که زیرچشمی به من و علی نگاه می‌کرد رفت بیرون ... اومد سمتم و سرم رو گرفت توی بغلش ... دیگه نبود با صدای بلند زدم زیر گریه بدجور دلم سوخته بود - خانمِ آخه چرا ناشکری می‌کنی؟ دختر خداست زندگیه خدا به هر کی نظر کنه بهش میده عزیز دل و آسمان و زمین هم دختر بود ... و من بلند و بلند تر گریه می‌کردم با هر جمله‌اش، شدت گریه‌ام بیشتر می‌شد ... و اصلا حواسم نبود، مادرم بیرون اتاق با شنیدن صدای من داره از ترس سکته می‌کنه ... بغلش کرد و در حالی که می‌گفت و می‌فرستاد، پارچه قنداق رو از توی صورت کنار داد چند لحظه بهش خیره شد حتی پلک نمی‌زد در حالی که لبخند شادی صورتش رو پر کرده بود دانه‌های اشک از چشمش سرازیر شد .. گفت: - بچه اوله و این همه زحمت کشیدی حق خودته که اسمش رو بزاری اما من می‌خوام پیش دستی کنم! مکث کوتاهی کرد یعنی پدر .... پیشونیش رو بوسید :) . و من هنوز گریه می‌کردم اما نه از غصه، ترس و نگرانی .... .... 🌸🍃 https://eitaa.com/joinchat/1559363661C248effabc1 ❣ ❣🖇❣ ❣🖇❣🖇❣ ❣🖇❣🖇❣🖇❣
خواهرم! تک رنگ باش به رنگ حیا باش خود را به هزار رنگ در می آوری که چه شود؟! خود را محتاج نگاه هوس آلود مردان قرار مده بس است دیگر بی حیائی ، بی عفتی... کمی خرج خودت کن خود را محتاج نگاه نامحرمان قرار مده مگر چند روز دیگر قرار است در دنیا باشی آنوقت خودت می مانی با بار گناه! ‍‌‌‌‌‌‌@dokhtaran_dahehashtadi🦋
چادرم را باد نیاورده که باد ببرد... چادرم پرچم همه مردان سرزمینم است که سرخی خونشان را به سیاهی آن بخشیدن من امانت دار خونتان می مانم... @dokhtaran_dahehashtadi
در ماجرای ضرب و شتم دخترک ایرانی در کردستان عراق، بچه های انقلابی بودند که خونشان به جوش آمد، با وجود اینکه دخترک بی حجاب بود! اما طرفداران بی حجابی فقط سکوت کردند! ‎ داریم حتی برای اونایی که غیرتمونو بد میدونن. @dokhtaran_dahehashtadi