💠 #زندگی به سبک شهدا چند روز بود که شوهرم نمی‌توانست مدرسه را نظافت کند. کمرش درد می‌کرد. مدیر چند بار جلوی دانش‌آموزان شوهرم را تحقیر کرده بود. تهدید کرده بود که اخراجمان می‌کند و اثاثیه‌مان را بیرون می‌ریزد. اما چند روز صبح‌ها که بیدار می‌شدیم حیاط مدرسه تمیز و جارو شده بود. نه من جارو می‌زدم، نه شوهرم توانایی این کار را داشت. نمی‌دانستیم چه کسی این کار را می‌کند. فکر کردیم شب را بیدار بمانیم و ببینیم کار کیست؟ نزدیک صبح بود که سایه‌ای از دیوار بالا آمده و حیاط را جارو می‌زد. دوباره نگاهی به حیاط کردیم، گفتم: حتماً خودشه. با شوهرم رفتیم توی حیاط. دانش آموز کوچک اندامی بود که چهره‌اش آشنا به نظر می‌رسید. وقتی ما را دید سرش را زیر انداخت و سلام کرد. گفتیم: اسمت چیه؟ جواب داد: عباس بابایی. گفتم: پدر و مادرت ناراحت می‌شوند اگر بفهمند که به جای درس خواندن، مدرسه را جارو می‌کنی. گفت: من که به شما کمک می‌کنم، خدا هم در خواندن درس‌هایم به من کمک خواهد کرد.✅ #شهید_عباس_بابایی🌷 🌹شادی روح مطهر جمیع شهدا صلوات 🌹@dokhtaran_zeiinabi

#تدبر ✍ اگر تو اتوبوسِ در حالِ حرکت ایستاده باشی، 🚞 هی این طرف و اون طرف میشی.🙄 اصلا ممکنه بیوفتی زمین🤷‍♂️🤦‍♂️ مگر اینکه دستت رو به میله اتوبوس بگیری تا نیوفتی💪 #زندگی هم، درست مثل اتوبوسِ در حال حرکته 🚞 🤔تو زندگی #سختی های‌ زیادی هست که باعث میشه #ایمان تو رو تکون بده❗️ 😱 پس باید حواست باشه خیلی زود، خودت رو به یک تکیه‌گاه محکم برسونی. 💯 یه پناهگاه امن.... ✅ این تکیه‌گاه، #خداست #قرآن است: ببین،، خودش فرموده...👇 🕋 وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا ✨و همگى به ریسمان خدا، چنگ زنید، و پراکنده نشوید. 🔻 خب حالا دلیلش چیه؟؟؟ 🔺چرا که:👇 🕋 وَلَنْ تَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَدًا ✨هرگز پناهگاهی، جز او نمی یابی. از سختی‌ها و پلشتی‌های دنیا فرار کنید به آغوش خدا... . 💜پناه می‌بریم به تو؛ ای خالِق "دعا" و مالِک "آمین". _📚 آل عمران، آیه ۱۰۳ 📚 کهف، آیه ۲۷ 🌹@dokhtaran_zeiinabi