eitaa logo
♥️دختران حاج قاسم♥️
642 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
484 ویدیو
41 فایل
❀{یازهـــــرا﷽}❀ 🌸بانوی ایرانی.🌸 غرب تو را نشانه رفته است. چون خوب میداند تو قلب یك خانواده ای {پس #علمدار « #حیای_فاطمی» در #جبهه_هاےجنگ_نرم باش} #ڪپے_با_ذڪر_صلوات_براے_سلامتۍ #آقا_امام_زمان(عج)💚
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ #سلام_امام_زمانم❤️ 💚 #سلام_آقای_من💚 💝 #سلام_پدر_مهربانم💝 سَر شد به شوق وصل تو فصل جوانیَم هرگز نمی شود که از این در برانیَم یابن الحسن برای تو بیدار می شوم روزت بخیر ای همه ی زندگانیم 🌸اللهم عجل لولیک الفرج🌸 🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹 @dokhtaranchadorii
✍يا صاحب الزمان...♥️ آقای مـن !😍 مــولای مـن ! از قـديــم گفته انـد : " خلايـــق هــرچه لايــق " بی راه نگفـته اند😔 اقرار میڪنيم هنوز ليـــاقت حضور در محضر شما را پيدا نڪرده ايم ڪه اگر غيـــر از اين بـــود هم اينک در زمان و در حـــضور شما به سر میبرديـــم😞 از ماســت ڪه برماســــت " آری، ما مستحق بلــــای غيبـتيـم ؛ سزاوار چنــيـن سرنوشــتی هستیم ؛ تــو را نخواســته ايم ؛ به بی امامـــی " "کرده ايم ؛ هنــوز باورمان نـشــده که 💥تا نيايی گره از ڪار بشر وا نشــود... ... ❤️ الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج @dokhtaranchadorii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠استاد رائفی پور 📝تمایل امام زمان عجل اللّه به ظهور #شرایط_ظهور #پیشنهاد_دانلود👌 @dokhtaranchadorii
🌺 ‍ ❤️♡‍ بانوی محجبه ♡❤ نمــيدانــم در دلــت چــه ميــگــذرد❗️ 👈نمــي خواهــم بــدانم❌ ولي احسنت😊👏 کــه بــا ... نه دل را شکــانــدي💔 نه دل را لــرزانــدي✅ با روی چو مه🌙به زیر چادر! خود گشته ای اسباب تفاخر✌️ تا حفظ کنی حریم خود را ... صد رحمت حق بر این تفکر✔️ @dokhtaranchadorii
❃السَّلامُ عَلَیْکِ یٰافاطِمَةَٱلزَّهراء❃ ↫در این گرماے تابستاݩ🔥 ⇠وقتۍ پیچیده مۍشوم میان سیاهےات😎 ⇠تنها دلخوشۍام این است ڪه ↯↯↯عرق روے پیشانےام↯↯↯ ✅⇦عــرق بندگــیست⇨✅ ❌⇦نہ عـــرق شـــــرم⇨❌ ❃❧ @dokhtaranchadorii
🍃#خواهرم! دنیا خراب آبادے است ڪه هر نقطه آن به #نگاه هاے آلوده نا امن گشته است. اما فرشته هاے #حجاب در محفل انس و یاد خدا در امنیتۍ بسر مۍبرند ڪه دیگران از طعم آن بی خبرند😇 #دلنوشته #حجاب #چادر @dokhtaranchadorii
‌💭💭💭💭💭💭💭 دنیا ، دنیاے تیپ زدنہ! فقط مهم اینہ ڪه ڪۍ براے ڪۍتیپ میزنہ؟! #حاج‌حسین‌یڪتا•| ‌ 💫|#اللہم_الرزقنا_الشهادت @dokhtaranchadorii
#شهیدانه🌺 هـرکه شـد گُـمنـام‌تر، #زهـرا خـریدارش شـود. بر درِ این خـانه از نام ونشـان باید گذشـت... شهدا را با ذکر صلوات یاد کنیم♥️🍃 @dokhtaranchadorii
آنان چفـْـیه✨ داشتند... من چـْـادر دارم.... من چـْ💎ـادر می پوشم، چادر مثل چـْـفیه محافظ من است...اما چادر از چفیه بهتر است.... آنان چـْ✨ـفیه می بستند تا بسیجی وار بجنگند...من چادر می پوشم تا زهرایی زندگی کنم... @dokhtaranchadorii
♥️دختران حاج قاسم♥️
🌷 #رمان_واقعی_نسل_سوخته 🔥 قسمت #صد_و_چهل_دوم امثال تو صدام خسته و خواب آلود😢 از توی گلوم در نمی ا
🌷 🔥 قسمت این آیات کتاب حکیم است تلفن رو که قطع کرد ...📞 بیشتر از قبل، بین زمین و آسمون گیر افتاده بودم ... 😢 بیخیال کارم شدم و یه راست رفتم حرم ...🚶♂ نشستم توی صحن ... گیج و مبهوت😟 - آقا جون ... چه کار کنم؟😔 من اهل چنین محافلی نیستم⚡️ تمام راه رو دختر و پسر قاطی هم زدن رقصیدن اونم که از ... گریه ام گرفت😭🙏 به خدا نه اینکه خودم رو خوب ببینم و بقیه رو ... ⚡️ دلم گرفته بود ...😔⚡️ فشار زندگی و وضعیت سعید از یه طرف👌 نگرانی مادرم و الهام از طرف دیگه⚡️ و معلق موندن بین زمین و آسمون🌤می ترسیدم رضای خدا و امر خدا به رفتنم باشه ...🚶♂اما من از روی جهل، چشمم رو روش ببندم ... 😑 یا اینکه تمام اینها حرف هاش شیطان برای سست کردنم باشه ...🔥 سر در گریبان فرو برده😔 با خدا و امام رضا درد می کردم🍃 سرم رو که آوردم بالا ...🙄روحانی سیدی با ریش و موی سفید با فاصله از من روی یه صندلی تاشو نشسته بود ... دعا می خوند📖 آرامش عجیبی توی صورتش بود🍃حتی نگاه کردن به چهره اش هم بهم آرامش می داد ... بلند شدم رفتم سمتش🚶♂😣 _حاج آقا ... برام استخاره می گیری؟ سرش رو آورد بالا و نگاهی به چهره آشفته من کرد ...👀⚡️ _چرا که نه پسرم😊 برو برام قرآن بیار ...🚶♂ قرآن📖 رو بوسید با اون دست های لرزان⚡️ آروم آورد بالا و چند لحظه گذاشت روی صورتش ... آیات سوره لقمان بود ...👌 ✨بسم الله الرحمن الرحیم ... الم ... این آیات کتاب حکیم است🌱 مایه هدایت و رحمت نیکوکاران ... همانان که نماز را بر پا می دارند و زکات می پردازند و به آخرت یقین دارند✌️ آنان بر طریق هدایت پروردگارشان هستند و آنان رستگاران هستند ...✨ از حرم که خارج شدم 🚶♂ قلبم آرام آرام بود🍃 می ترسیدم انتخاب و این کار بر مسیر و طریقی غیر از خواست خدا باشه ...😢 می ترسیدم سقوط کنم ... از آخرتم می ترسیدم ...😢 اما از اون ... برای می ترسیدم😞 و این آیات ... پاسخ آرامش بخش تمام اون ترس ها بود👌 💖حسبنا الله ... نعم الوکیل ... نعم المولی و نعم النصیر ... و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم ...💖 ادامه دارد ... 📚 نویسنده: شهید مدافع حرم طاها ایمانی @dokhtaranchadorii
🌷 🔥 قسمت تو ... خدا باش بالای ⛰کوه ...🙄 از اون منظره زیبا و سرسبز🍃به اطراف نگاه می کردم👀 دونه های تسبیح،بالا و پایین می شد و سبحان الله می گفتم📿 که یهو کامران با هیجان اومد سمتم 🏃♂ - آقا مهران ... پاشو بیا ... یار کم داریم😢 نگاهی به اطراف انداختم👀 - این همه آدم ... من اهل پاسور نیستم🙄 به یکی دیگه بگو داداش ...😊 - نه پاسور نیست😢 مافیاست👌خدا می خوایم ... بچه ها میگن تو خدا باش ... دونه تسبیح توی دستم موند📿 از حالت نگاهم، عمق تعجبم😳 فریاد می زد ... - من بلد نیستم ... یکی رو انتخاب کنید که بلد باشه اومد سمتم و مچم رو محکم گرفت - فقط که حرف من نیست🖐تو بهترین گزینه واسه خدا شدنی ...😁 هر بار که این جمله رو می گفت تمام بدنم می لرزید⚡️ شاید فقط یه نقش، توی بازی بود اما خدا ... برای من، ...😔🖐 بود بود بود خدا بودن ... بودن صداش رو بلند کرد سمت گروه🗣 که دور آتیش حلقه زده بودن🔥🔥 - سینا ... بچه ها ... این نمیاد ریختن سرم⚡️و چند دقیقه بعد منم دور آتش نشسته بودم😐 کامران با همون هیجان داشت شیوه بازی رو برام توضیح می داد ...🙄 برای چند لحظه به چهره جمع نگاه کردم👀 و کامرانی که چند وقت پیش⚡️ اونطور از من ترسیده بود🙄 حالا کنار من نشسته بود👀 و توی این چند برنامه آخر هم به جای همراهی با سعید بارها با من، همراه و هم پا شده بود ...👌⚡️ - هستی یا نه؟⁉️ بری خیلی نامردیه ... دوباره نگاهم چرخید روی کامران 👀 تسبیحم رو دور مچم بستم📿 - بسم الله ... تمام بعد از ظهر🌤تا نزدیک اذان مغرب رو مشغول بازی بودیم👀 بازی ای که گاهی عجیب ... من رو یاد دنیا و آدم هاش می انداخت ...👌 به آسمون که نگاه کردم🙄حال و هوای پیش از اذان مغرب بود ... 🌙 وقت نماز بود و تجدید وضو💧 بچه ها هنوز وسط بازی ...⚡️⚡️ ادامه دارد ... 📚 نویسنده: شهید مدافع حرم طاها ایمانی @dokhtaranchadorii