eitaa logo
رسـانہ‌دخـتـــــ🦋ـــرانہ‌محمدآبـاد
231 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.4هزار ویدیو
61 فایل
❇️این ڪانال جهٺ اطلاع رسانۍزیر میباشد: ✨برنامه‌کانون‌حاج‌سید‌احمد خمینۍ(ره)واحد‌بانوان ✨برنامه هاےنماز مسجد جامع ✨برنامه هاے کتابخانه ولیعصر(عج) ✨پست هاومسابقاٺ متنوع ✅جهت هرگونه انتقاد و پیشنهاد با ادمین کانال در ارتباط باشید 🆔 @Admin_resane_dokhtarane
مشاهده در ایتا
دانلود
✍راهنمای سعادت 🌸 حالا باید چکار می‌کردم؟ گریه امونم رو بریده بود و فقط هق هق می‌کردم! عکس اقا ابراهیم که توی گلزار شهدا بهم داده بودن رو اوردم و زل زدم بهش و فقط اشک میریختم. با بغض رو به عکسش گفتم: - مگه قرار نبود همه چی خوب پیش بره اقا ابراهیم؟! من واقعا دیگه نمیتونم تحمل کنما! من صبرم کمه اقا ابراهیم! خودت کمکم کن. نزار امیرعلی رو از من بگیرن. اصلا تو خودت گفتی که بهش جواب بله بدم حالا لطفاً خودت کمکم کن. امیرعلی هم از زندگیم بره من دیگه دلیلی واسه زندگی کردن ندارما! قلبم دوباره داشت درد می‌گرفت. با مشت روی قلبم میزدم و می‌گفتم: - حداقل تو آروم باش، خواهشاً تو درد منو بیشتر نکن! باید با یکی درد و دل می‌کردم تا حداقل کمی آروم بشم. دیر موقع بود اما قلب بی‌قرارم بهم می‌گفت بهش زنگ بزن! گوشی رو برداشتم و به فاطمه زنگ زدم. با بوق سومی برداشت و خواب‌آلود گفت: - نیلا جان شما دلت خوشه از خوشحالی خوابت نمی‌بره چرا زنگ میزنی مارو بد خواب می‌کنی؟! با بغض گفتم: - فاطمه نیلا همیشه دلش خونه! دل خوشی به نیلا نیومده! فاطمه با تعجب و نگرانی گفت: - چیشده قربونت برم؟ با ناراحتی گفتم: - فاطمه رها بهم پیام داده! فاطمه با تعجبی چندین برابر گفت: - خب این چه ربطی به ناراحتیت داره؟ زدم زیر گریه و گفتم: - اون گفت تا امیرعلی رو ازم نگیره دست بردار نیست. فاطمه با عصبانیت گفت: - غلط کرده دختره‌ی استغفرالله...! تو خودتو نگران نکن عزیزم هیچ غلطی نمیتونه بکنه هم تو امیرعلی رو دوست داری هم اون تورو دوست داره و هیچی هم نمیتونه از هم جداتون کنه خیالت راحت باشه. نبینم خودتو ناراحت کنیا، قلبت دوباره درد می‌گیره دورت بگردم! با غم گفتم: - فاطمه من حس خیلی بدی دارم. اخه چرا نباید مثل بقیه آدما زندگی عادی و معمولی داشته باشم؟ فاطمه بخدا دارم کم میارم چکار کنم؟! احساس کردم فاطمه هم بغض کرده چون با غم بزرگی داشت صحبت می‌کرد بهم گفت: - نیلا جان خدا هرکس رو بیشتر دوست داره بیشتر امتحانش می‌کنه. مبادا کم بیاری دختر! منم کسی رو که دوستش داشتم از دست دادم اما فهمیدم اون لیاقتم رو نداشته اگه یک درصد دوستم داشت با یکی دیگه ازدواج نمی‌کرد. اینو دارم میگم که بدونی منم درکت می‌کنم منم سختی های تورو کشیدم. اما امیرعلی فرق داره اون عاشقته، اون دوستت داره مطمئن باش به همین راحتی از دستت نمیده! من می‌دونم توهم کم نمیاری، نیلایی که من میشناسم به همین زودیا کم نمیاره. لبخند کم رنگی زدم و گفتم: - اون که صددرصد حتما لیاقتت رو نداشته یکی بهتر از اون به زودی برات پیدا میشه، اگه من تورو نداشتم چکار می‌کردم ممنون که مثل یه خواهر همیشه به درد و دلام گوش کردی و آرومم کردی واقعاً خداروشکر می‌کنم بابت داشتنت. فاطمه گفت: - هروقت حرفی داشتی که رو دلت سنگینی کرد بدون من پشتتم و هیچوقت هم تنهات نمیزارم، حالا هم برو بخواب فردا دیر بیدار نشی! ممنونی گفتم و ازش خداحافظی کردم. کمی آروم شدم اما هنوز وحشت دارم از چیزی که رها گفت نکنه کار خودش رو کنه! تسبیح آوردم و شروع کردم به ذکر گفتن چون اینجوری آروم میشدم و نفهمیدم کی در حال ذکر گفتن خوابم برد! ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
🌸 تسبیح آوردم و شروع کردم به ذکر گفتن چون اینجوری آروم میشدم و نفهمیدم کی در حال ذکر گفتن خوابم برد! (از زبان امیرعلی) بعداز نماز صبح خوابم نبرد و فقط خداروشکر می‌کردم بابت داشتن نیلا..! داشتم حاضر می‌شدم که برم دنبال نیلا که برسونمش مدرسشون اما یکدفعه پیامی روی گوشیم اومد! فکر کردم شاید نیلا باشه پس با عجله به سمت گوشی رفتم و پیامی که اومده بود رو خوندم. نوشته بود: - سلام اقا امیرعلی خوبی براش نوشتم: - سلام، شما؟ ایموجی خنده فرستاد و نوشت: - منم یکی از بندگان خدا و فکر کن فرشته نجاتت! با تعجب نوشتم: - یعنی چی؟ نوشت: - اومدم بگم دور نیلا خانومت رو خط بکشی! اون دختر چیزی که تو راجبش فکر می‌کنی نیست. اون یه هرزه بیش نیست. با عصبانیت براش نوشتم: - نمی‌دونم کی هستی اما آخرین بارت باشه این حرف های مزخرف رو تحویل من میدی! حرفات رو نادیده میگیرم اما اگه یک‌بار دیگه از این حرفا بزنی شمارت رو به جرم آزار و اذیت مردم تحویل پلیس میدم، فهمیدی؟ بازم ایموجی خنده فرستاد و نوشت: - پس عکسایی که الان برات میفرستم رو با دقت نگاه کن. و بعدش عکسایی رو برام فرستاد که دوست نداشتم باور کنم اینا نیلا باشن! باورم نمیشد این نیلا باشه! نیلا اونم با این لباسا؟ با اون موهای پریشون و بدون پوشش؟ اونم بین مردهایی با نگاه های کثیف؟! خنده‌ی عصبی‌ای کردم و براش نوشتم: - اینا فوتوشاپه اینا اصلا باور کردنی نیست! این نیلای من نیست! نوشت: - فکر می‌کردم همینو بگی اما برای اینکه باور کنی می‌تونی از رفیقت محمد بپرسی! من فقط میخواستم اگاهت کنم که به اون دختره نزدیک نشی چون ذات واقعیش رو میشناسم. امیدوارم منطقی تصمیم بگیری! .بای‌بای. الان چندتا حس رو باهم داشتم. تعجب و خشم و ناراحتی! یعنی چی از محمد بپرسم؟ آخه چه ربطی به محمد داشت؟ اصلا درک نمی‌کردم! با این حال و روزم نمیتونستم برم دنبال نیلا چون خیلی عصبانی بودم و دوست نداشتم منو اینطوری ببینه! شماره نیلا رو از مامان گرفتم و بهش پیام دادم امروز کاری برام پیش اومده و نمی‌تونم برم دنبالش و ازش عذرخواهی کردم. اونم فقط یک کلام گفت باشه! حتی رفتار نیلا هم منو به شک انداخت؟! باعجله به سمت ماشینم رفتم و به سمت خونه‌ی محمد اینا حرکت کردم. ...♥ ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◖💚✨◗ نیابتا‌ز‌حسن‌کربلا‌برو‌امسال ببر‌سلام‌حسن‌را‌به‌کربلاےحسین..(: ‹ 💚⇢ › ‹ ✨⇢ › ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┤🌿 ! ' • ⎞یـَآمَوْلآنـٰایـَاصـآحـِبَ‌الـزَّمـٰآنِ↴ 🦋↴ •شـَرمَنـده‌ام‌ڪِہ‌بـِینِ‌دعـٰاهـاےشَخصـۍام •؏ـَجِّل‌لوَليِّكَ‌الْفَرَجَ‌تـو‌آخـری‌شـدِه…🥺⎝‌ 🌼°•أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌼°• ‌┄┄┅┅┅❅❣❅┅┅┅┄┄ ✨تعجیل‌درظهور‌و‌سلامتی‌مـولا 🖐 🌾به‌ر‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سم‌وفاۍهرشب بخوانیم 🍃 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📿 ••• 🕊 ﴿سوره الاسراء ،صفحه ۲۹۰﴾🌱 76 - و همانا نزدیک‌ ‌بود‌ تو ‌را‌ ‌از‌ ‌این‌ سرزمین‌ برکنند ‌تا‌ تو ‌را‌ ‌از‌ ‌آن‌ بیرون‌ برانند، و هرگاه‌ چنین‌ می‌کردند ‌آنها‌ ‌پس‌ ‌از‌ تو جز اندک‌ زمانی‌ باقی‌ نمی‌ماندند ••• صبح را با نام و یادش آغاز می‌کنیم، بسم الله الرحمن الرحیم🌱 🌻🍂| ༺🦋 ¦⇢ @dokhtarane_Mohammadabad
【حُســــیـــ✨ــن عَلَیہِ‌السَلٰآم】 باتشکر از شرکت همراهان عزیز رسانه دخترانه محمدآباد و ارسال طرح ها زیبای شما،منتخبین پویش این ماه در سه رده سنی به شرح زیر می باشد: 🎗(زیر۷سال) 🌹آقا محمدمهدی قربانی 🎗(۸تا۱۴سال) 🌹خانم فاطمه(تینا)دشتبانی 🎗(بالای۱۵سال) 🌹خانم بهاره‌مطلبی 🌹خانم زینب‌باتقوا ✅هدیه برنده محترم رده سنی اول توسط مدیریت تقدیم خواهدشد. ✅برندگان محترم رده سنی دوم وسوم این ماه برای دریافت هدیه خود به آیدی زیر مراجعه فرمایند. 🆔@FadaieHasan 🌺باتشکر از کلیه شرکت کنندگان🌺 منتظر مسابقه ماه بعد باشید...🌱 ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad