💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍
🤍💚🤍
💚🤍
🤍
✨﷽...✨
#رمان_آدم_و_حوا📖
#قسمت_سیصد_و_پنجاه_و_هفتم
اینجوري ته دلم خالی نمی شد .
خیره به پویا ، بی اختیار گفتم .
من – واي امیرمهدي ...
امیرمهدي – چی شد ؟
من – پویا !
امیرمهدي – پویا چی ؟
من – پویا اینجاست .
امیرمهدي – کو ؟ کجا ؟
من – اون طرف . تکیه داده به نرده ها . همون که تی شرت نارنجی پوشیده با جین تنگ .
می خواست برگرده و نگاهش رو به اون طرف سوق بده که با
تشویش و هول کرده گفتم .
من – صبر کن امیرمهدي .
من – من دلم شور میزنه .نمیدونم چیکار کنم.
ای کاش محرم بودیم که
وقتی دستامون رو تو هم میدید شاید بیخیال میشد.
امیمهدي – بی خیال چی ؟
من – نمی دونم .. حس بدي دارم نسبت به بدون پویا
امیرمهدي _توکل کنید به خدا من کنارتونم.
سري تکون دادم . یه حسی تو چشماش بود که درکش نمی کردم . ولی آرومم می کرد . انگار فقط بابت انتقال
همین حس نگاه گذرایی بهم انداخت .
نگاهش حس
اطمینان رو به قلبم سرازیر کرد .
انگار با این حمایتش ، کوه پشتم
بود و هیچ نیرویی نمی تونست تکونم بده .
اما صداي پویا ، مثل زلزله ي چند ریشتري همه ي ارامشم رو متزلزل کرد و باعث شد همون یه ذره آرامشم هم پر بکشه . .
پویا – به به .
ببین کیا اینجان ؟ چطوري مارال ؟
اول نگاهی به هم انداختیم و بعد چرخیدیم به سمت پویا که درست
پشت سرمون بود .
با دیدنش دلشوره م بیشتر شد .
گر گرفتم . دلم گواهی بدي می داد
، گواهی یه اتفاق شوم .
اگر امیرمهدي نبود ، بی شک فرار می کردم . اما بودن امیرمهدی حکم به ایستادنم میداد.
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍
🤍💚🤍
💚🤍
🤍
✨﷽...✨
#رمان_آدم_و_حوا📖
#قسمت_سیصد_و_پنجاه_و_هشتم
اگر امیرمهدی نبود بی شک فرار میکردم
اما بودن امیرمهدی حکم به ایستادنم میداد.
پوزخند تمسخر آمیزش ، لب هام رو به هم دوخت .
من هم براي باز کردنش هیچ تلاشی نکردم .
استرس زیادم نمی ذاشت به راحتی تصمیم به کاري بگیرم .
حتماً پویا سکوتم رو که دید انگار جري تر شد .
التماس توي چشمام رو دید و نقطه ضعفم دستش اومد که رو کرد به امیرمهدي .
پویا – خوشبختم . پویا هستم نامزد قبلی مارال !
و دست برد سمت امیرمهدي براي دست دادن .
با سادگی خودم رو لو دادم .
فهمیده بود ترسم از چیه ؟
فهمیده بود
با ساده ترین راه می تونه آشیونه ي تازه ساخته م رو تلی از خاك
کنه .
دل بستم به معجزه ي خدا ، همون آیتی که در وجود امیرمهدي قرار داده بود .
همون عشقی که مقدس بود .
شاید از این بحران نجات پیدا کنم .
امیرمهدي نفس عمیقی کشید و باهاش دست داد .
امیرمهدي – خوشبختم .
خیلی با آرامش حرف زد .
و من موندم پس چرا من انقدر بی تابم
و پر از دلشوره !
پویا با لحن خاصی گفت .
پویا – گفته که با من نامزد بوده ؟
امیرمهدي فشار خفیفی به دستم که تو دستش بود ؛ داد .
امیرمهدي – بله . خبر دارم .
پویا – گفته منم همه کاری براش انجام میدادم؟
و دوباره خیره شد به چشماي امیرمهدي . مثل ماري که با چشماش
شکارش رو هیپنوتیزم می کنه تا راحت و
یک دفعه اي هجوم بیاره .
گارد بدي در مقابلمون گرفته بود .
امیرمهدي باز هم نفس عمیقی کشید .
امیرمهدي – بله . اینم می دونم .
پویا یه لنگه ابرو بالا انداخت .
پویا – اینم گفته که تو مهمونیا بامن میرقصید ؟ گفته دستاش تا حالا گرفتم؟
گفته عاشق بلندي موهاش بودم ؟
سرش رو کمی جلو آورد و با لبخند خاصی گفت .
پویا – بوي یکی از عطراش که محشره .
ناباور نگاهش کردم .
تیشه برداشته بود که بزنه به کدوم ریشه ؟
حس کردم صدای امیرمهدي
جدي تر شده .
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚
48.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#یک_دقیقه_اشک
کــاراے دنیـا رو میبـینـی...!؟
کارعلـــے نیسـت خونهنشینی
🎬اجرای قطعه متفاوت و سوزناک (ویژه شهادت مولا امیر المومنین"علیهالسلام") با نوای گرم کربلایی #نیمـا_دهقـان
#گروهفرهنگۍگلنرگس۳۱۳
#هیئتحضرتاباالفضلالعباسع
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
حیدر_۲۰۲۴_۰۴_۰۲_۱۴_۵۶_۰۶_۹۶۷.mp3
2.43M
شاه سلطانُم یاحیـــدر...🖤✨
#ترکی🎧
کربلاییمحمد#الحجیرات🎙
رسـانہدخـتـــــ🦋ـــرانہمحمدآبـاد
شاه سلطانُم یاحیـــدر...🖤✨ #ترکی🎧 کربلاییمحمد#الحجیرات🎙
-
اے جـــآنــم حیـــــدر💔
خیلۍدلنشینہ👌
-
🌼⃟⃟🍃
ڪاشروزےبرسد ،کہبههـممژدهدهیم ..
یوسففـاطـمہآمـــد ، دیدے؟!
منسلامشڪردم ؛🥺
پاسخمدادامــام ، پاسخشطورۍبود
باخودمزمزمہڪردمڪــهامـــام ..
میشناسدمگراینبیسروبۍسامانرا !؟❤️🩹
وشنیدمفـــرمود :
تــوهمانۍڪه «فـــرج» میخواندۍ ((:😊
🕊°•
أللَّھُـمَ ؏َ
ـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج•°🕊 °⋅ —————— ⋅ 𔘓 ⋅ —————— ⋅° ✨تعجیـلدرظـهـوروسلامتـۍمولا #پنجصلواٺ🖐 🌾بہرسـموفـاےهرشببخـوانیم #دعایسلامتـۍوفرجحضرٺ📖 ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
@zekrroozane ذڪـر روزانہ - تحدیرجزء22(معتزآقائی).mp3
4.06M
♥️🖇
بسماللهرفقا:)
{ختمقرآنڪریم📖}
جزءبیستودوقرآنڪریم🌱
باصداےدلنشین:استادمعتزآقایی🎙
زمان:۳۳دقیقہ🕜
[هروزیڪجزءعشق^ـ^🌸]
#التماسدعا🤲🏻
#روز_بیسـتودو_مـاھ_مبـارڪ✨
رسـانہدخـتـــــ🦋ـــرانہمحمدآبـاد
دعــاۍِروزبیستویــکمــاهـِمبارڪرمضـــان♥️' #درگوشۍباخــــدا✨
دعــاۍِروزبیستودومــاهـِمبارڪرمضـــان♥️'
#درگوشۍباخــــدا✨
#گزارش_تصویری📷
#شـببیست_دوم_ماهمبارڪرمضان🌙
آموزش مفاهیم قرآنی همراه با برنامه های متنوع
📆مورخ : --› ۱۴۰۳/۰۱/۱۳
🏡خانه سلامت_قسمتخواهــران
هیئت کودڪ یاران حسین‹ع›
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad