eitaa logo
رسـانہ‌دخـتـــــ🦋ـــرانہ‌محمدآبـاد
233 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.5هزار ویدیو
61 فایل
❇️این ڪانال جهٺ اطلاع رسانۍزیر میباشد: ✨برنامه‌کانون‌حاج‌سید‌احمد خمینۍ(ره)واحد‌بانوان ✨برنامه هاےنماز مسجد جامع ✨برنامه هاے کتابخانه ولیعصر(عج) ✨پست هاومسابقاٺ متنوع ✅جهت هرگونه انتقاد و پیشنهاد با ادمین کانال در ارتباط باشید 🆔 @Admin_resane_dokhtarane
مشاهده در ایتا
دانلود
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍 🤍💚🤍 💚🤍 🤍 ✨﷽...✨ 📖 اینجوري ته دلم خالی نمی شد . خیره به پویا ، بی اختیار گفتم . من – واي امیرمهدي ... امیرمهدي – چی شد ؟ من – پویا ! امیرمهدي – پویا چی ؟ من – پویا اینجاست . امیرمهدي – کو ؟ کجا ؟ من – اون طرف . تکیه داده به نرده ها . همون که تی شرت نارنجی پوشیده با جین تنگ . می خواست برگرده و نگاهش رو به اون طرف سوق بده که با تشویش و هول کرده گفتم . من – صبر کن امیرمهدي . من – من دلم شور میزنه .نمیدونم چیکار کنم. ای کاش محرم بودیم که وقتی دستامون رو تو هم می‌دید شاید بیخیال میشد. امیمهدي – بی خیال چی ؟ من – نمی دونم .. حس بدي دارم نسبت به بدون پویا امیرمهدي _توکل کنید به خدا من کنارتونم. سري تکون دادم . یه حسی تو چشماش بود که درکش نمی کردم . ولی آرومم می کرد . انگار فقط بابت انتقال همین حس نگاه گذرایی بهم انداخت . نگاهش حس اطمینان رو به قلبم سرازیر کرد . انگار با این حمایتش ، کوه پشتم بود و هیچ نیرویی نمی تونست تکونم بده . اما صداي پویا ، مثل زلزله ي چند ریشتري همه ي ارامشم رو متزلزل کرد و باعث شد همون یه ذره آرامشم هم پر بکشه . . پویا – به به . ببین کیا اینجان ؟ چطوري مارال ؟ اول نگاهی به هم انداختیم و بعد چرخیدیم به سمت پویا که درست پشت سرمون بود . با دیدنش دلشوره م بیشتر شد . گر گرفتم . دلم گواهی بدي می داد ، گواهی یه اتفاق شوم . اگر امیرمهدي نبود ، بی شک فرار می کردم . اما بودن امیرمهدی حکم به ایستادنم می‌داد. 💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍 🤍💚🤍 💚🤍 🤍 ✨﷽...✨ 📖 اگر امیرمهدی نبود بی شک فرار میکردم اما بودن امیرمهدی حکم به ایستادنم می‌داد. پوزخند تمسخر آمیزش ، لب هام رو به هم دوخت . من هم براي باز کردنش هیچ تلاشی نکردم . استرس زیادم نمی ذاشت به راحتی تصمیم به کاري بگیرم . حتماً پویا سکوتم رو که دید انگار جري تر شد . التماس توي چشمام رو دید و نقطه ضعفم دستش اومد که رو کرد به امیرمهدي . پویا – خوشبختم . پویا هستم نامزد قبلی مارال ! و دست برد سمت امیرمهدي براي دست دادن . با سادگی خودم رو لو دادم . فهمیده بود ترسم از چیه ؟ فهمیده بود با ساده ترین راه می تونه آشیونه ي تازه ساخته م رو تلی از خاك کنه . دل بستم به معجزه ي خدا ، همون آیتی که در وجود امیرمهدي قرار داده بود . همون عشقی که مقدس بود . شاید از این بحران نجات پیدا کنم . امیرمهدي نفس عمیقی کشید و باهاش دست داد . امیرمهدي – خوشبختم . خیلی با آرامش حرف زد . و من موندم پس چرا من انقدر بی تابم و پر از دلشوره ! پویا با لحن خاصی گفت . پویا – گفته که با من نامزد بوده ؟ امیرمهدي فشار خفیفی به دستم که تو دستش بود ؛ داد . امیرمهدي – بله . خبر دارم . پویا – گفته منم همه کاری براش انجام میدادم؟ و دوباره خیره شد به چشماي امیرمهدي . مثل ماري که با چشماش شکارش رو هیپنوتیزم می کنه تا راحت و یک دفعه اي هجوم بیاره . گارد بدي در مقابلمون گرفته بود . امیرمهدي باز هم نفس عمیقی کشید . امیرمهدي – بله . اینم می دونم . پویا یه لنگه ابرو بالا انداخت . پویا – اینم گفته که تو مهمونیا بامن میرقصید ؟ گفته دستاش تا حالا گرفتم؟ گفته عاشق بلندي موهاش بودم ؟ سرش رو کمی جلو آورد و با لبخند خاصی گفت . پویا – بوي یکی از عطراش که محشره . ناباور نگاهش کردم . تیشه برداشته بود که بزنه به کدوم ریشه ؟ حس کردم صدای امیرمهدي جدي تر شده . 💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚
48.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کــاراے دنیـا رو میبـینـی...!؟ کارعلـــے نیسـت خونه‌نشینی 🎬اجرای قطعه متفاوت و سوزناک (ویژه شهادت مولا امیر المومنین"علیه‌السلام") با نوای گرم کربلایی ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
🌼⃟⃟🍃 ڪاش‌روزےبرسد ،کہ‌به‌هـم‌مژده‌دهیم .. یوسف‌فـاطـمہ‌آمـــد ، دیدے؟! من‌سلامش‌ڪردم ؛🥺 پاسخم‌دادامــام ، پاسخش‌طورۍ‌بود باخودم‌زمزمہ‌ڪردم‌ڪــه‌امـــام‌ .. میشناسدمگراین‌بی‌سروبۍسامان‌را !؟❤️‍🩹 وشنیدم‌فـــرمود : تــوهمانۍڪه «فـــرج» میخواندۍ ((:😊 🕊°•
أللَّھُـمَ ؏َ
ـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج
•°🕊 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌°⋅ —————— ⋅ 𔘓 ⋅ —————— ⋅° ✨تعجیـل‌درظـهـوروسلامتـۍ‌مولا 🖐 🌾بہ‌رسـم‌وفـاے‌هرشب‌بخـوانیم 📖 ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@zekrroozane ذڪـر روزانہ - تحدیرجزء22(معتزآقائی).mp3
4.06M
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌♥️🖇 بسم‌الله‌رفقا:) {ختم‌قرآن‌ڪریم📖} جزءبیست‌و‌‌دوقرآن‌ڪریم🌱 باصداے‌دلنشین:استادمعتزآقایی🎙 زمان:۳‌‌۳دقیقہ🕜 [هروزیڪ‌جزء‌عشق^ـ^🌸] 🤲🏻
📷 🌙 آموزش مفاهیم قرآنی همراه با برنامه های متنوع 📆مورخ : --› ۱۴۰۳/۰۱/۱۳ 🏡خانه سلامت_قسمت‌خواهــران هیئت‌ کودڪ‌ یاران حسین‹ع› ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad