eitaa logo
رسـانہ‌دخـتـــــ🦋ـــرانہ‌محمدآبـاد
229 دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
2.6هزار ویدیو
63 فایل
❇️این ڪانال جهٺ اطلاع رسانۍزیر میباشد: ✨برنامه‌کانون‌حاج‌سید‌احمد خمینۍ(ره)واحد‌بانوان ✨برنامه هاےنماز مسجد جامع ✨برنامه هاے کتابخانه ولیعصر(عج) ✨پست هاومسابقاٺ متنوع ✅جهت هرگونه انتقاد و پیشنهاد با ادمین کانال در ارتباط باشید 🆔 @Admin_resane_dokhtarane
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▫️ وقتی همسرتان 🧔🏻اشتباه می‌کند بلافاصله به او نگویید: "دیدی گفتم؟" ▫️ اگر از اشتباه كردن در حضور شما داشته باشد شک نكنيد به تدريج از شما دورتر 🚶🏻‍♂️مي‌شود. ▫️ و به مرور، احساس آرامش و لذتِ با شما بودن برایش کمرنگ می‌شود! ▫️ این هراس، زمینه‌ی مخفی‌کاری، دروغگویی و کم شدن ارتباط کلامی همسرتان با شما خواهد شد. ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadaba
💳✨🌸💳✨🌸💳✨🌸💳 ✔️ده روش برای به‌دست‌آوردن دل زنان! - به حرفاش گوش بده -کارت بانکی‌ت رو دراختیارش بذار😄 - بهش محبت کن - گاهی براش یک شاخه گل بگیر -کارت بانکی‌ت رو بهش بده😄 - چندروز یک‌بار بهش بگو دوستت دارم - تولدش رو فراموش نکن - کارت بانکی‌ت رو بهش بده😄 - جلوی جمع بهش احترام بذار -کارت بانکی‌ت رو بهش بده😄 - کارت بانکی‌ت رو حتما بهش بده😄 - ای بابا! این کارت رو بهش بده دیگه🤨🙄 ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadaba
⚜️در زندگی مشترک یک رابطه ی خوب اینجوری ساخته میشه : 🔹️با دید مثبت به مشکلات و ناراحتی ها نگاه کنید. 🔸️نوع گفتار و رفتار خودتون رو در جهت بهبود رابطه تغییر بدید و بهم احترام بذارید. 🔹️روی لحن گفتار خودتون کار کنید. 🔸️قهر نکنید اگه قهر کردید نذارید طولانی بشه. 🔹️کمال گرا نباشید چون هیچکس کامل کامل نیست پس تفاوت های همدیگرو بپذیرد و باهم کنار بیاید. 🔸️سعی کنین همدیگر‌ را بهتر بشناسید. 🔹️درمورد نگرانی ها و موقعیت های اضطراب آور با همدیگر صبحت کنید و با همدیگر همدلی کنید. 🔸️همدیگر را دوست داشته باشید و برای همدیگر وقت بگذارید. ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadaba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍 🤍💚🤍 💚🤍 🤍 ✨﷽...✨ 📖 امیرمهدي رو کرد به بابا و محکم گفت . امیرمهدي – من اومدم براي عذرخواهی . بابا هم محکم و جدي گفت . بابا – کار درستی نکردین . اینبار ساکت نموندم . من – تقصیر من شد . خیلی ترسیده بودم . بابا با اخم برگشت به طرفم . بابا – مگه چی شده بود ؟ نگاهی به امیرمهدي انداختم . وقت گفتن بود . اینجا از پویا و کارهاش خبر داشتن . امیرمهدي همه چی رو دونه به دونه تعریف کرد . حتی دلخوري خودش و بی خبریمون از هم تو سه روز گذشته رو . بابا تو سکوت گوش کرد . وقتی هم که حرفاي امیرمهدي تموم شد باز ساکت بود . انگار می خواست عمق دلخوریش از کارمون رو با سکوت نشون بده . مامان حین حرف زدن امیرمهدي خیلی آروم پذیراییش رو انجام داده بود و بعدش هم نشست کنارمون . اونم سکوت کرده بود و بر خلاف بابا که به امیرمهدي نگاه می کرد خیره بود به صورت بابا . منم که نگاهم بینشون می چرخید . سکوت که طولانی شد و امیرمهدي از نگاه بابا معذب ، آروم گفت امیرمهدي – اجازه می دین این هفته با خونواده ... بابا نذاشت ادامه بده . . بابا – فعلا نه و به ظرف میوه ي جلوش خیره شد . و این یعنی تنبیه مون کرده . که یه مدت از هم دور باشیم . امیرمهدي – هر جور شما صلاح می دونین . می خواستم بهش التماس کنم که کوتاه بیاد ولی از ترس اینکه نکنه تندي کنه چیزي نگفتم . چشم بستم و با خدا راز و نیاز کردم . خدا که می دونست چی ازش می خوام ! بازم دنبال چتر حمایتش بودم . دعا کن براي من و آرزوهام ... من این حس خوبو فقط از تو میخوام .... من و زیر سایه ت نگه دار که خستم ... هنوز چشم امید رو به مهر تو بستم ... امیرمهدي نگاه کوتاهی بهم انداخت . رو به بابا گفت . امیرمهدي – پس اجازه می دین یه صحبته .. بابا سریع نگاهش کرد . امیرمهدي – کوتاه .. خیلی کوتاه داشته باشیم ؟ 💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍 🤍💚🤍 💚🤍 🤍 ✨﷽...✨ 📖 بابا نفس عمیقی کشید و با مکث چند ثانیه اي ... سرش رو تکون داد . به طرف اتاقم اشاره کرد . بابا – بفرمایید . خوشحال شدم که با این یکی مخالفت نکرد . سریع بلند شدم و جلوتر از امیرمهدي به سمت اتاقم رفتیم. وارد که شدیم در اتاق رو نیمه باز گذاشت . برگشتم به سمتش من – امیرمهدي .. لبخندي زد . امیرمهدي – من ناراحت نشدم . خیلی با ملایمت باهامون رفتار کردن . من براي یه دعواي حسابی خودم روآماده کرده بودم . تو اهل زمین وجودت فرشته .... تو هر جا که باشی همونجا بهشته لبخندي زدم . من – بابا مهربونه . فقط الان یه مقدار ناراحته که ... خودت که می دونی ؟ امیرمهدي – آره . حق دارن . خوشحال شدم که درك می کنه . که ناراحت نشده . اگر پویا بود به بهش بر میخورد بازم پویا ؟ چرااین دو تا رو با هم مقایسه می کردم ؟ در حالی که امیرمهدي اصلا یه دونه بود و مطمئن بودم خدا مثلش رو نیافریده . سرش رو کمی کج کرد . امیرمهدي – یه سري توضیح بهم بدهکاری که الان اصلا وقت مناسبی براش نیست . پس باشه براي یکی دو روز دیگه . هر وقت که آقاي صداقت پیشه صالح دونستن . سري تکون دادم . من – باشه . امیرمهدي – خب من برم . هم خیلی خسته‌م و هم گفتم یه صحبت کوتاه . به ناچار قبول کردم . رفت سمت در اتاق . ولی ایستاد . نفس عمیقی کشید . برگشت سمتم و گفت امیرمهدي _مواظب خودت باش. 💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
11.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«🤍🌿» ﷺ فرمودند : هر کس به نوشته‌اۍ بنگرد که فضائل در او نوشته شده است،خداوند گناهانۍ را که بیننده آن فضیلت با چشمانش مرتکب شده مۍ‌بخشد. ✍️بحار_ج۳۸_ص۱۹۶ 📥 برای‌ِ‌شنیدن‌ِصوت؛کلیک‌نمایید👉 🤍¦↫ 🌿¦↫ ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
🌼⃟⃟🍃 ڪاش‌روزےبرسد ،کہ‌به‌هـم‌مژده‌دهیم .. یوسف‌فـاطـمہ‌آمـــد ، دیدے؟! من‌سلامش‌ڪردم ؛🥺 پاسخم‌دادامــام ، پاسخش‌طورۍ‌بود باخودم‌زمزمہ‌ڪردم‌ڪــه‌امـــام‌ .. میشناسدمگراین‌بی‌سروبۍسامان‌را !؟❤️‍🩹 وشنیدم‌فـــرمود : تــوهمانۍڪه «فـــرج» میخواندۍ ((:😊 🕊°•
أللَّھُـمَ ؏َ
ـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج
•°🕊 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌°⋅ —————— ⋅ 𔘓 ⋅ —————— ⋅° ✨تعجیـل‌درظـهـوروسلامتـۍ‌مولا 🖐 🌾بہ‌رسـم‌وفـاے‌هرشب‌بخـوانیم 📖 ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad