💖🌸💖🌸💖
🌸💖🌸💖
💖🌸💖
🌸💖
💖
#قصه_دلبری
#قسمت_چهل_دوم
فقط کمی ریز بود..
دو کیلو و نیم وزن داشت و چشم های کوچک معصومانه اش باز بود😍
بخیه های روی شکمش را که دیدم ، دلم برایش سوخت ..
هنوز هیچ چیز نشده ، رفته بود زیر تیغ جراحی 😞
دوبار ریه اش را عمل کردند ، جواب نداد .
نمی توانست دوتا کار را هم زمان انجام بدهد : اینکه هم نفس بکشد و هم شیر بخورد .
پرسنل بیمارستان می گفتند :« تا ازش دل نکنی ، این بچه نمی ره!»
دوباره پیشنهاد و نسخه هایشان مثل خوره افتاد به جانم!
_با دستگاه زنده س . اگه دستگاه رو جدا کنی میمیره! 😭
_رضایت بدین دستگارو جدا کنیم . هم به نفع خودتونه هم به نفعه بچه . اگه بمونه تا آخر عمر باید کپسول اکسیژن ببنده به کولش !
وقتی می شد با دستگاه زنده بماند ، چرا باید اجازه می دادیم جدا کنند !
۲۴ساعته اجازه ملاقات داشتیم ، ولی نه من حال و روز خوبی داشتم ، نه محمد حسین!
هر دو مثل جنازه ای متحرک خودمان را به زور نگه می داشتیم..
نامنظم میرفتیم و به بچه سر می زدیم😍
عجیب بود برایم ، یکی دوبار تا رسیدیم آن ای سی یو ، مسئول بخش گفت :
«به تو الهام می شه؟ همین الان بچه رو احیا کردیم !»😢😱
ناگهان یکی از پرستار ها گفت :« این بچه آرومه و درست قبل رسیدن شما گریه ش شروع میشه !» می گفت :«انگار بو می کشه که اومدین!» 😍
می خواست کارش را ول کند ، روز به روز شکسته تر می شد..!
رفت کلی پرچم و کتیبه از هیئت آورد و خانه پدرم را سیاهی زد و شب وفات حضرت ام البنین (ع) مجلس گرفت ..🥀
مهمان ها که رفتند ، خودش دوباره نشست به روضه خواندن..
روضه حضرت علی اصغر (ع ) و روضه حضرت رباب (س) ..
خیلی صدقه دادیم و قربانی کردیم!
همه طلا ها و سکه هایی را که در مراسم عقد و عروسی به من هدیه داده بودند ، یکجا دادیم برا عتبات..
می گفتند :« نذر کنین اگه خوب شد ، بعد بدین!»
قبول نکردیم ..
محمد حسین گذاشت کف دستشان که :« معامله که نیست!»
در ساعات مشخصی به من گفتند بروم و به بچه شیر بدهم.
وقتی می رفتم ، قطره ای شیر نداشتم.......
تا کمی شیر می آمد ، زنگ می زدم که « الان بیام بهش شیر بدم ؟»
می گفتند :« الان نه ، اگه می خوای بده به بچه های دیگه!»
محمد حسین اجازه نمی داد ، خوشش نمی آمد از این کار ...
بچه دو دفعه رفت و آن دنیا احیا شد، برگشت ..
مرخصش که کردند همه خوشحال شدیم که حالش روبه بهبودی رفته است😍
پدرم که تا آن روز راضی نشده بود بیاید، با دیدنش در خانه، تا نگاهش به او افتاد یک دل نه صد دل عاشقش شد!😁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوشبختی یعنی در مسیر زندگیت
انسان های خوب قرار بگیرن..!
#حرف_حق👌
♥️͜͡🎊
#۹روزتانیمهشعبان
⊹
مردم زمان غیبت حضرت قائم عجلاللهفرجه که معتقد به امامت او و منتظر ظهورش هستند، از مردم هر زمانی برترند.
زیرا خداوند عقل و درک و معرفتی به آنها عطا فرموده است که غیبت برایشان به منزلهٔ مشاهده است. آنها مخلصان حقیقی و شیعیان واقعی ما هستند...
انتظار فرج، خودش بزرگترین گشایش است.
⊹
🔗تعجیـلدرظـهـوروسلامتـۍمولا
#پنجصلواٺ🖐
✨بہرسـموفـاےهرشببخـوانیم
#دعایسلامتـۍوفرجحضرٺ🤲
┈──• ⸼࣪ ⊹🦋⊹ ⸼࣪ •──┈
「 𝐉𝐨𝐢𝐧 ➳@dokhtarane_Mohammadabad 」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•💛✨•
نامهی امـــام رضــــا به تو...
💛¦↫#السلامعلیکیاعلۍابنموسۍالرضآ
✨¦↫#چهارشنبـههاےامــامرضایـۍ
┈──• ⸼࣪ ⊹🦋⊹ ⸼࣪ •──┈
「 𝐉𝐨𝐢𝐧 ➳@dokhtarane_Mohammadabad 」
˼ بِـسْمِ رَبِّ الحُسِینْ ˹
اَلسَّلامُعَلَیْڪَیااَباعَبْدِاللّھ...♥️'!
💌پنجشنبــــه، ۱۸بهمـــنمــــاه¹⁴⁰³
===========================
◗پیـامـی براۍِ امــــروز ◖
همه چیز را رها میکنم
همه چیز را
و هر آنچه هست را
به قدرت ِ اراده ی الهی واگذار میکنم.
من به تمامی ِ توان ِ خویش
عالی و درست خواهم زیست
و نتیجه را
و هر آنچه هست را رها میکنم
آرام میگیرم
که تو تواناترینی
که دستان ِتو بالاترین است...
🖌-#معصومه_صابر
032-baghare-ar-afshar.mp3
3.29M
😇|#روزخودراباکــلامالهــۍشروعکنید
🎙| صوٺعربیصفحه{³²}قـــرآن
•📖✨•
#تفسیرصفحه_۳۲قرآنڪریـــم
𓂃˒𓂃˒𓂃˒𓂃˒𓂃˒𓂃˒𓂃˒𓂃˒𓂃˒
دلت که گرفت قرآن رو بردار،
بسم الله بگو و یه صفحهاش
رو باز کن،بگو خدایا یکم باهام
حرف بزن تا آروم شم(:❤️
🦋⸾↜رسانهدختــرانهمحمدآباد
رسـانہدخـتـــــ🦋ـــرانہمحمدآبـاد
┅┄ ❥❥
خــدایـاآرامشِبیآرامبخشنصیبهممونکن🥲🤲🏻
------------------
‹✨⇢#درگوشـۍباخــــــدا