💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍
🤍💚🤍
💚🤍
🤍
✨﷽...✨
#رمان_آدم_و_حوا📖
#قسمت_هشتاد_و_نهم
ولی باور کنین براي این بازي ؛ من ، بازیگر خوبی نیستم
یه لحظه از حرفش جا خوردم .
یعنی فهمید دارم اذیتش می کنم ؟
کمی خودم رو جمع و جور کردم .
خیره به نیم رخش گفتم .
من – کدوم بازي ؟
لب باز کرد جوابم رو بده که با صداي یکی از مرداي محلی هر
دو سرمون رو چرخوندیم .
- مهندس !
باید بمونید تا گروه امداد برسه .
اگر امکانات نداشتن
می بریمتون روستاي خودمون .
مرد نزدیکمون شد .
اسمش فتاح بود .
خودش اینجوري گفته بود .
امیرمهدي سري تکون داد .
امیرمهدي – ممنون .
صبر می کنیم .
آقا فتاح که لهجه ي جنوبی خاصی داشت گفت .
فتاح - فکر کنم گرسنه باشین ، نه ؟
امیر مهدي نیم نگاهی به من انداخت و جواب داد .
امیرمهدي – از دیشب چیزي نخوردیم .
آقا فتاح سري تکون داد .
فتاح - الان بچه ها رو می فرستیم براتون چیزي بیارن .
گرچه که طول می کشه .
ولی بهتر از گرسنگیه .
امیرمهدي لبخندي زد .
امیرمهدي – نیازي نیست .
می تونیم بازم صبر کنیم .
فتاح - راه دور نیست مهندس .
تا رسیدن گروه امداد باید جون
بگیرین .
و رفت سمت سه تا مردي که باقی مونده بودن .
می خواستم امیرمهدي رو بزنم .
من که شب قبل به لطفش غذاي
چندانی نخورده بودم .
از لحظه اي هم که
گرفتار گرگا شدیم به قدري انرژي از دست داده بودم که ناي ایستادن نداشتم .
فقط به لطف اذیت کردن
امیرمهدي جون تو تنم مونده بود .
زیر چشمی نگاهی بهم انداخت .
منم همچین چپ چپ نگاهش
کردم که باعث شد کامل نگاهم کنه .
امیرمهدي – چیزي شده ؟
پشت چشمی نازك کردم .
من– نباید ازم بپرسی گرسنه هستم یا نه ؟
ابرویی بالا انداخت .
امیرمهدي – ببخشید .
حواسم نبود .
اخمی کردم.
امیرمهدي – گفتم که ببخشید .
کافی نبود ؟
لبخندي زدم .
کافی بود .
💚🤍💚🤍💚🤍💚
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍
🤍💚🤍
💚🤍
🤍
✨﷽...✨
#رمان_آدم_و_حوا📖
#قسمت_نودم
دو تا از مردا راه افتادن .
می خواستن برن برامون چیزي بیارن .
آقا فتاح موند که تنها نباشیم .
دوتا مرد هنوز ازمون دور نشده بودن که صداي " آخ " یکیشون
بلند شد .
آقا فتاح سریع رفت سمتشون .
فتاح – چی شد ؟
مرد در حالی که دولا شده و با دست مچ پاش رو چسبیده بود گفت
.
مرد – فکر کنم بازم پیچ خورد .
فتاح – الله اکبر .
چرا مواظب نیستی ؟
این بار چندمه ؟
مرد سري تکون داد .
از اخمش معلوم بود درد داره .
با دست مچ پاش رو می مالید .
مرد کناریش هم روي دو پا نشست
و با دست مچ پاش رو گرفت .
فتاح – می تونین تنها برین یا نه ؟
مردي که پاش درد می کرد گفت .
مرد – می تونیم .
مرد دوم بلند شد و رو به اقا فتاح گفت .
مرد – اگر کمک کنی این تیکه رو رد کنیم بقیه ش رو خودمون می ریم .
آقا فتاح سري تکون داد و رو کرد به ما .
فتاح – مهندس من کمک کنم اینا این گردنه رو رد کنن .
زود بر می گردم .
امیرمهدي سري تکون داد .
امیرمهدي – شما برو .
امیرمهدي سرش رو پایین انداخت وبه سمت مرد
مجروح که از روز پیش انگار تو کما بود.
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
🌺⃟⃟🕊
#امامزمانﷺبهشیعیانشمیفرمایند:
اگـر دُعا ڪُنید ، بـَرای دُعایـتــان آمین میگویم
و چِنانچِہ دُعا نڪنید،مَن برایـتــان دُعا میڪنم
بـَرای لغـزشهایٺـان اسٺغفـار میڪنم
وَ حتـۍ بوے شُمـا را دوسٺ دارم:)🥺❤️🩹
🍃°•
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج•°🍃 °⋅ —————— ⋅ 𔘓 ⋅ —————— ⋅° ✨تعجیـلدرظـهـوروسلامتـۍمولا #پنجصلواٺ🖐 🌾بہرسـموفـاےهرشببخـوانیم #دعایسلامتـۍوفرجحضرٺ📖 ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
«💚🕊»
آنقدر کردۍ کرم، کردۍ کرم، کردۍ کرم
تا گدایت آخرش از اغنیا شد یا حسن!🌱
-
امامحسنیام- 💚¦↫#السلامعلیڪیاحسنبنعلی 🕊¦↫#دوشنبههاۍامامحسنۍ ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
رسـانہدخـتـــــ🦋ـــرانہمحمدآبـاد
[✨🤍] #شبتــونلبریــزازنگــاهخــــدا #خداۍخوبِمن (:
فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ اَلدّٰاعِ إِذٰا دَعٰانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا .
- مَن نزدیکم
وَ دعای دعاکننده را هنگامۍ
کہ مَرا بخواند اجابت میکنم💕:)
[ سورهبقره آیه ۱۸۶ ]
#آیههایعشق🕊
#قرارصبحگاهۍ📿
•••
وما در هیاهوی روزگار اگر آرامیم
،دلمان به خدا گرم است😍،
صبح را با نام و یادش آغاز میکنیم،
بسم الله الرحمن الرحیم🌱
#صبحتون_پرخیر_وبرکت🌻🍂|
༺🦋 ¦⇢
@dokhtarane_Mohammadabad
💚نحوه سلام کردن به امام زمان(علیهالسلام)
امام باقر(عليهالسلام) فرمودند :
[هر کس از شما قائم ما اهل بيت را درک نمايد وقتي او را ديد بايد به او چنين عرض کند:
🌺 اَلسَّلامُ عَلَيْکُمْ يا أَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ وَمَعْدَنَ الْعِلْمِ وَمَوْضِعَ الرِّسالَةِ]
📚بحارالأنوار.ج۵۱.ص۳۶
[☁️هࢪچقدࢪهمبلندوطولانی
شبْسࢪانجامبہسپیدهمےࢪِسَدَش]
#مهدویت_وانتظار
اللهمعجللولیڪالفرج🌾
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
◖🤍🌼◗
هرروز بنشینید یک مقدار
با امامزمان درددل کنید.
خوب نیست شیعه روزش
شب شود و شبش روز شود
و اصلا به یاد او نباشد..💔(:
‹ 🌼⇢ #السݪامعلیڪیابقیةاللہ ›
‹ 🤍⇢ #سہشنبہهاےجمکرانۍ ›
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
رسـانہدخـتـــــ🦋ـــرانہمحمدآبـاد
-
استـٰادرائفیپوریہحرفقشنگیزدمیگفت :
توروزقیـٰامتازتنمیپرسنسینوسزاویہ⁹⁰درجہ چندمیشہ؛ولیقطعاًمیپرسنواسہظهورچیکـٰار کردی؟؟
بـٰاشہقبول...!💔
تولیدکنندهنیستی،توزیعکنندهکهمیتونیباشی.
همینالانازخودمونبپرسیم
برایظهورمَهدیفـٰاطمہچہکردیم.؟🥺
#صاحبنـا 🍃
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad