💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍
🤍💚🤍
💚🤍
🤍
✨﷽...✨
#رمان_آدم_و_حوا📖
#قسمت_صد_و_پنجاه_و_دوم
نگاهش کردم .
چرا حرفش انقدر شماتت بار بود ؟
منظورش چی بود ؟
طعنه زد یا خواست قدر خودم رو بدونم ؟
چرا انقدر آروم و با طمأنینه ؟
چرا لحنش بد نبود ؟
چرا هزار تا حرف ناجور بهم نزد ؟
کاش یه چیزي می گفت تابهم بربخوره و گریه م بگیره .
کاش یه حرفی می زد که دلم آتیش
بگیره ولی این همه ساکت و آروم نبود !
دلم می خواست زمین دهن باز کنه و برم داخلش .
بغض کردم .
دلم نمی خواست ازم ناراحت باشه و لحنش این حس رو بهم منتقل کرد .
وقتی ادم کسی رو دوست داشته باشه هیچوقت دلش نمیاد ناراحتش کنه !
و من نا خواسته این کار رو کردم .
حالا چه طوري می تونستم از دلش در بیارم ؟
دوست داشتم لب باز کنم و بگم " ازم شاکی نباش .
در موردم بد فکر نکن .
که به خاطرت روي خیلی چیزها دارم پا
می ذارم امیرمهدي .
تو و خدات بدجور تو دلم ریشه کردین .
بهم سخت نگیرین .
گاهی یادم میره باید چیکار کنم .
اینجوري راه نرو .
اینجوري با دلگیري ازم رو نگیر.
نگاهت رو بهم قرض بده .
بذار با تکیه بهت راه درست رو یاد بگیرم "
انقدر غرق در افکارم بودم که نفهمیدم کی رسیدیم تو خونه !
کی اون رفت و کنار پدرش نشست !
کی من رفتم تو آشپزخونه و به مامان و رضوان ، بی صدا خیره شدم !
هر دو پشتشون بهم بود .
وقتی مامان برگشت تا دیس رو برداره و
عدس پلو بکشه ، نگاهی به صورتم انداخت .
مامان – چی شده مارال ؟
چرا اینجوري شدي ؟
با این حرفش رضوان هم برگشت و نگاهم کرد .
نالیدم .
من – گند زدم .
مامان – چیکار کردي ؟
من – حواسم نبود ، جلوي امیرمهدي با کامران دست دادم .
دستاي مامان شل شد و افتاد کنار بدنش . وا رفته نگاهم کرد . مثل
کسی بود که منتظر چیز با ارزشی باشه و
بهش بگن اون چیز با ارزش دزدیده شده .
چشماش پر از ملامت بود .
رضوان هم دست کمی ازش نداشت .
با دستی که جلوي دهنش گرفته بود با
چشماي گشاد شده نگاهم می کرد .
حالت هر دو جوري بود که بیشتر بغض کردم .
لبم لرزید .
من – حالا چیکار کنم ؟
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
🌺⃟⃟🕊
#امامزمانﷺبهشیعیانشمیفرمایند:
اگـر دُعا ڪُنید ، بـَرای دُعایـتــان آمین میگویم
و چِنانچِہ دُعا نڪنید،مَن برایـتــان دُعا میڪنم
بـَرای لغـزشهایٺـان اسٺغفـار میڪنم
وَ حتـۍ بوے شُمـا را دوسٺ دارم:)🥺❤️🩹
🍃°•
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج•°🍃 °⋅ —————— ⋅ 𔘓 ⋅ —————— ⋅° ✨تعجیـلدرظـهـوروسلامتـۍمولا #پنجصلواٺ🖐 🌾بہرسـموفـاےهرشببخـوانیم #دعایسلامتـۍوفرجحضرٺ📖 ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
رسـانہدخـتـــــ🦋ـــرانہمحمدآبـاد
+💔🙂
عٰاقِبَتنوکرِخود را
بِه حَـرَمـ خواهـیبُرد
شَک نَدآرم
بِخُدا اَزکَرَمَتمَعلوماَست...
ـ ـ ـ ـ ــــــــــ✾ــــــــــ ـ ـ ـ
#امـــامحسینمن❤️🩹
#شبزیــارتــۍ🌙
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
17.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«✨♥»
" نوحہ خـون ڪربـلا باشید "
مۍبــاره بـــارون🥺
روے ســر مجنــون💔
توے خیـابــونِ رویــایـۍ((:
━━━━━━━✿━━━━━━━
#صلیاللهعلیكیااباعبدالله ♥
#شبجمعہحرمتآرزوسټ✨
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
حلالم کن.mp3
2.02M
اشـڪمدونہدونہمیریـزهروگــونــه🥺❤️🩹
دنیـــااینـجــورحیـــدرنمیـمونـهنمیـمونـه((:
- #مداحیِآرومِاستودیویی .
- #حضرتِ213 .
- #فاطمیه .
[ پلی لیست روح!. ]
رسـانہدخـتـــــ🦋ـــرانہمحمدآبـاد
اشـڪمدونہدونہمیریـزهروگــونــه🥺❤️🩹 دنیـــااینـجــورحیـــدرنمیـمونـهنمیـمونـه((: - #مداحی
علۍکهدیدولیڪاشبعدازایندیگر میانشعلهنبیندکسینگــارشرا(:💔 .
#قرارصبحگاهۍ📿
•••
وما در هیاهوی روزگار اگر آرامیم
،دلمان به خدا گرم است😍،
صبح را با نام و یادش آغاز میکنیم،
بسم الله الرحمن الرحیم🌱
#صبحتون_پرخیر_وبرکت🌻🍂|
༺🦋 ¦⇢
@dokhtarane_Mohammadabad
«✨🖤»
#هذایومالجمعہ°🌻°
-ما منتظــر منتقم فاطمہ(س) هستیـم...
-اےمنتقــم مـــادر پهلــو شڪستـه کجایۍ؟🥺
✨|↫#جمــعــہهــاےدلتـنگـۍ
🖤|↫ #اللهمعجݪلولیڪالفرج
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad