#داستان
#امام_حسن عسکری (ع)
عنوان داستان(نامه امام حسن عسکری"ع")
یکی ازدوستان حضرت نوشت که من طلبی ازکسی دارم نمیدهدتاخیرمی اندازد.حضرت درجواب نوشت دراین نزدیکی طلب تورامیدهدوعمراوتمام شده دراین حال دیددق الباب شده رفت پشت در،دیدمدیونش آمده دررابازکرد، برای چه آمدی؟
گفت:آمدم بدهی تورابدهم.
دوست امام گفت:پس چراتاحالا نیاوردی؟
گفت:دیشب امام عسکری(ع)رادرخواب دیدم فرمود:فلانی عمرت تمام شده پول فلانی راببرپرداخت کن.پول رادادبرگشت به منزل ازدنیارفت.دین مردم رابایدداد.
◾️ابوهاشم می گوید:من ازداخل زندان نامه ای برای امام عسکری(ع)فرستادم درآن نامه ازتنگی وسختی آن شکایت کردم.حضرت درپاسخ نامه ای نوشت که امروزنمازظهرت رادرمنزل میخوانی.
چیزی نگذشت که اززندان آزادشدم.
نمازظهرادرمنزل خواندم.خواستم نامه ای جهت فقردوباره بنویسم خجالت کشیدم.رفتم منزل دیدم صددینارپول به همراه نامه امام حسن عسکری(ع)فرستادونوشت هروقت نیازمندشدی نامه بنویس.
#امامت
@Dokhtarane_ayandehsaz
11.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حتی نوادههات زائر دارند اما تو نداری
اینجا ماذنهها گنبد دارند اما تو نداری...💔
#استوری
#امام_حسن
【♥️ @Dokhtarane_ayandehsaz】