eitaa logo
هیأت دختران حیدری
414 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
950 ویدیو
22 فایل
حیدری ام حیدری، مدافع رهبری💚 ✋بچه های بابا حیدر دور هم جمع شدیم که انشاالله سکوی پروازی باشیم برای یاری مولامون 😍❤️ شیعه به دنیا اومدیم که موثر در تحقق ظهور مولامون باشیم ✨ ارتباط بامدیر♾ @yazahral_313
مشاهده در ایتا
دانلود
رقابت در عین خوب بودن خیلی راحته😍 تمومش کنیم یا کسی این رکوردو میشکنه؟😃
سلااااااااام دوستان حاضرین این چند شب باقی مانده تا 🏴🥀 رو به نیت حضرت رباب برای سلامتی و تعجیل در فرج مولایمان قرائت کنیم...👌🙂 پس یا علی ✋🏼
مداحی آنلاین - برای رسیدن به تو - رسولی.mp3
7.73M
من یه قدم اومدم... 🥺🥺 آبروم و خریدی... یا رحمت الله الواسعه یا حسین... 🥺🥺 💔 @dokhtarane_heydary
ای عهده دار مردم بی دست و پا حسین...😭😭 شبتون پر از نور حسینی 🤲✨
هدایت شده از هیأت دختران حیدری
بسم رب مادرمون حضرت زهرا💚✨ سلام الله علیها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦋☀️☀️☀️☀️☀️🦋 ❤️بزرگی می‌گفت ( حیّ‌ ) است‌ در بیـن ماست بـه صبح بنشینید دست به سینـه بگذارید و به‌ آن‌حضرت اظهار ارادت بکنید 🌟امام خوب زمانم هر کجا هستید 🌟با هزاران عشق و ارادت سلام 🌸السـلام‌ علیک یا‌ بقیـة الله @dokhtarane_heydary
شهید برنامه رو که یادتونه...🙂 حالا بریم سراغ خلاصه آنچه از شهید 🤍✨ در جلسه گفته شد... ⬇️⬇️ به روایت 🎤کمیته شهدا📿🌷 @dokhtarane_heydary ⬅️کسانیکه مایل اند همراه با این کمیته، در هیأت فعالیت داشته باشن به آیدی مسئول کمیته،پیام بدین👈 @Vaezii84
آرمان علی‌وردی متولد ۱۳ تیر ۱۳۸۰ش در تهران است.🌺 او در رشته مهندسی عمران در دانشگاه پذیرفته شد و به‌گفته پدرش پس از یک سال تحصیل، به دلیل علاقه به درس‌های حوزه، از دانشگاه انصراف داد و وارد حوزه علمیه گردید..•🕊⃝⃡❤️•. . . _زبان_مادر🧕 . خیلے‌ جاها گزینش رفت، حتے‌ ارتش گزینش زده بود و قبول شده بود... در همون حین ڪنڪور📚 هم قبول شد، براے‌ مهندسے‌ عمران؛ گفتیم خب دانشگاه💼 رو برو...🌱 تو دانشگاه ڪہ میخوند، یه روز اومد گفت: _مامان من دانشگاه میرم با روحیات من سازگارے‌ نداره، اصلا نمیتونم، احساس میڪنم من براے‌ اینجا ساختہ نشدم... +پس میخواے‌ چیڪار ڪنے‌؟! _مامان اگہ یہ چیزے‌ بگم ناراحت نمیشے‌؟ +نہ مامان _میخوام برم حوزه :) +خب پسرم تو دانشگاه هم برے‌ میتونے‌ همہ جوره فعالیت ڪنے‌، مثلا مهندس شدے‌ برو یہ‌جور دیگہ خدمت ڪن...‼️ گفت: نہ، ســرباز امــام زمــان شدن براے‌ مــن یہ افتخــاره...❤️🕊🌱  وی قبل از شهادت، تحصیلات حوزوی را در مدرسه علمیه آیت‌الله مجتهدی در تهران در پایه سوم می‌گذراند . @dokhtarane_heydary
علی‌وردی در ۴ آبان ۱۴۰۱ش در شهرک اکباتانِ تهران، در جریان ناآرامی‌ها از سوی برخی معترضان ربوده شد و پس از شکنجه و ضرب و شتم با ضربات چاقو🗡 و سنگ🪨 در کنار خیابان رها شد.او به بیمارستان بقیةالله منتقل شد و به دلیل شدت خون‌ریزی در ۶ آبان ۱۴۰۱ش در ۲۱ سالگی درگذشت.🕊⚘  علی‌وردی هنگام حضور در ناآرامی‌ها سلاح گرم یا سردی به همراه نداشت.گفته شده در حین شکنجه از او خواستند به رهبر اهانت کند، ولی او نپذیرفت. 💙👈یڪے‌ از صفات‌ بارز آرمان،این‌ بودڪہ‌ هرگز این‌ اجازه‌ رابہ‌ خودش‌ نمی‌داد ڪہ‌بہ‌ ڪسے‌ توهین‌ ڪند👉 این‌موضوع‌ درحدے‌ بودڪہ‌ اگرجلوے‌ آرمان‌حرف‌ زشتے‌ زده مے‌شد🗣، صورتش بہ شدت‌سرخ مے‌شد وخجالت‌ مے‌ڪشید. شایداگر اغتشاش‌گران‌از این‌ موضوع باخبر بودند،دیگر از آرمان‌ نمے‌خواستند بہ حضرت‌آقا توهین‌ ڪند؛ چون‌ آرمان حتے‌ بہ خود آنها نیز توهین‌ نمے‌ڪرد... 💔 وی در ۸ آبان ۱۴۰۱ش در تهران تشییع و در قطعه پنجاه بهشت زهرا دفن شد🇮🇷🕊 @dokhtarane_heydary
یکی از دوستان قدیمی‌اش می‌گفت: «از دوران ابتدایی وارد مسجد شد🕌 و به حضور شبها و نماز مغرب خیلی مقید بود.به محض اینکه به سنی رسید که فهمی از اهل بیت و از ائمه پیدا کرد در هیات‌مان بود. ⚘ . در محل ما هیاتی هست که مدتی در مسجد محل و بعد از مدتی در منزل پدر شهید عبدالله باقری برگزار می شد. آرمان دو سال به صورت مداوم خادم این مراسم بود.💚 مسئولیت اجرای این جلسه را به عهده داشت. ما که از قدیمی‌های این جلسه بودیم همیشه خیال‌مان راحت بود که آرمان هست و جلسات منظم برگزار می‌شود. مهم‌ترین ویژگی‌اش👈 ادبش👉 بود، به نماز اول وقت خیلی تاکید داشت و مهم‌تر از همه غیرت دینی خیلی بالایی داشت. هم در احکام عبادی و هم در چارچوب‌های اعتقادی این غیرت را می‌دیدیم. چه در کلام و چه در رفتار و زندگی‌اش.در جمع‌های ما که حضور پیدا می‌کرد اگر کوچکترین بی‌احترامی یا حرفی می خواست زده شود یا تذکر می‌داد🕊 که صحبت نکنیم. یا جمع را ترک می کرد. خیلی برایش مهم بود که نقدها و شوخی‌های‌مان سمت بی‌ادبی برود و کسی خدای نکرده به بزرگان و بالاخص مقام رهبری اساعه ادبی نکند.✨‌🕊 . .علاقه شدیدی به اهل بیت داشت.💚 در کربلا و مشهد رفتن‌هامان خیلی این ارادتش را می‌دیدیم. حتی بعضی اوقات تکرار می‌کرد که «در هیات نباید بعضی از حرف‌ها زده شود. هیات حرمت دارد.»  @dokhtarane_heydary
هدیه به روح همه شهدا صلوات... ❤️✨ 🌸اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خوش اومدین اعضای جدید💛😉 شما نمیخواین شانستونو امتحان کنین احیانا؟🤭
48.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 می‌گویم از کنار نرفته‌ها 🔸 بالاگرفته کار زیار‌ت نرفته‌ها... 💔💔😭 من جاموندم... 🥺🥺 @dokhtarane_heydary
عضویت فقط برای اشنایی شما با یه جمع دخترونه و فعال مذهبیه عزیزای دلم💕وگرنه ممبر بدرد ما نمیخوره انشالله بمونین تو این راه و تو جمع ما و عضو فعال ما بشین تا روز به روز جمع دخترای حیدری شهرمون بیشتر بشه به مدد مولا✨ فارغ از بحث هدیه هرکس حتی یک نفر رو دعوت کنه و اون یه نفر تو این جمع فقط یه یاحسین بگه ثوابش به شما هم میرسه و این صدقه جاریه هست😅💜 انشالله همه ما دغدغه انقلابی و حیدری شدن جوون هامون رو داشته باشیم✌️🏻 @dokhtarane_heydary
اینو حتما چک کنین برای عضویت فعال شما مهربونا🙃🌸
چه قدر نام تو زیباست اباعبدالله... 🥺🥺 💔 حرمت عرش معلی است اباعبدالله
هدایت شده از هیأت دختران حیدری
بسم رب مادرمون حضرت زهرا💚✨ سلام الله علیها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يا عَديلَ الْخَيْرِ... 🌿سلام بر تو ای مولایی که هرکس تو را یافت به تمام خیر و خوبی ها رسیده. 🌿سلام بر تو و بر روزی که با آمدنت، زمین از خیر و خوبی لبریز خواهد شد. @dokhtarane_heydary
بی حرف و حدیث دوست دارمممم:)) ❤️✨ @dokhtarane_heydary
یه اتفاق قشنگ برای یه خانواده شهید🙂 ⬇️⬇️
دردانه سه ساله ❤️✨ فاطمه به دوسالگی که رسید .قصد داشتم جشن تولدی را برایش بگیرم. اما زخم زبان هایی از اطراف به گوشم رسید.😔 تصمیم گرفتم تولد دوسالگی را همانند سال پیش با جمع چهار نفری در کنار مزار جلیل برای فاطمه بگیرم. خیلی دلم گرفته بود. به گلزار شهدا رفتم و خودم را روی سنگ مزارش انداختم و گفتم : جلیل تحمل زخم زبانهای مردم را ندارم...😭😭 برای من شاد کردن دل فاطمه مهم است و هدایای مردم برایم اصلا مهم نیست . خیلی گریه کردم و به او گفتم :روز تولد فاطمه کیک تولد می خرم و به خانه می روم و تو باید به خانه بیایی.🤔 روز بعد در بانک بودم که گوشی تلفنم زنگ خورد . جواب دادم . گفتند: یک سفر زیارتی سوریه به همراه فرزندان در هر زمانی که خواستید...🥺😍 از خوشحالی گریه کردم.در راه برگشت به خانه آنقدر در چشمانم اشک بود که مسیر را درست نمی دیدم. یک روزه تمام وسایل ها را جمع کردم و روز بعد حرکت کردیم. از هیجان سوریه تولد فاطمه را فراموش کردم. ﺭﻭﺯ ﺗﻮﻟﺪ ﺩﺧﺘﺮﻡ, بدون اینکه به من بگویند حرم رقیه (س) را تزئین کردند و با حضور تمام خانواده شهدای مدافع حرم جشن گرفتند . شروع سه سالگی فاطمه خانم در کنار سه ساله امام حسین (علیه السلام ) یک آرزوی بزرگی برای من بود. ﺁﺭﺯﻭﻳﻲ ﻛﻪ ﺣﺘﻤﺎ ﺑﺎ ﻧﻆﺮ ﭘﺪﺭﺷﻬﻴﺪﺵ ﺑﻮﺩﻩ اﺳﺖ 🌷 @dokhtarane_heydary