eitaa logo
رسـانہ‌دخـتـــــ🦋ـــرانہ‌محمدآبـاد
228 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
62 فایل
❇️این ڪانال جهٺ اطلاع رسانۍزیر میباشد: ✨برنامه‌کانون‌حاج‌سید‌احمد خمینۍ(ره)واحد‌بانوان ✨برنامه هاےنماز مسجد جامع ✨برنامه هاے کتابخانه ولیعصر(عج) ✨پست هاومسابقاٺ متنوع ✅جهت هرگونه انتقاد و پیشنهاد با ادمین کانال در ارتباط باشید 🆔 @Admin_resane_dokhtarane
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍 🤍💚🤍 💚🤍 🤍 ✨﷽...✨ 📖 رضوان – ولی اگر مدرك داشتیم و شکایت می کردیم هم تاوان اون همه هول و سکته ي ناقص ما رو می داد و هم مطمئن میشدیم دیگه این کار رو تکرار نمی کنه . الآن باید هر لحظه نگرانت باشیم . من – نگران نباشین . بلدم مواظب خودم باشم . رضوان – دیشب دیدیم چقدر مواظبی ! شونه اي بالا انداختم . من – حالا که اتفاقی نیفتاده . آهی کشید . رضوان – آره . البته به لطف نرگس و امیرمهدي و البته تغییرمسیر ماشین . من – چطور ؟ بلند شد و رو به روم دست به سینه ایستاد . رضوان – تو که مات و مبهوت ماشین پویا شده بودي . تکون هم نمی خوردي . ما هم داشتیم جیغ می زدیم . مهردادمی خواست بیاد طرفت که دید اونا لباست رو گرفتن کشیدن . براي همین کمی عقب کشیده شدي و ماشین هم یه مقدار مسیرش رو کج کرد که بهت نخورد . کمکم کرده بودن ؟ یا بهتر بگم کمکم کرده بود ! اونم کی ، امیرمهدي ! لبخندي روي لبام نشست . با توجه به اینکه می دونستم طرز فکر و اعتقاداتش چه جوریه باید اعتراف می کردم خیلی پیشرفت کرده ! لباسم رو گرفته و کشیده بود . واي خدا ! امیرمهدي اي که تو هواپیماي سقوط کرده حتی حاضر نبود لباسم رو بگیره کجا و این امیرمهدي کجا ؟ براي خطر از سرم گذشته باید شکرانه می دادم یا این پیشرفت قابل ملاحظه و دور از انتظار امیرمهدي ؟ رضوان – به چی می خندي ؟ لبخندم ناخواسته بیشتر شد .یعنی نمیدونست به چی فکر می کنم ؟ رضوان – مثل اینکه خوشت اومده طرف ، دست زده به لباست ؟ من – می شه نخندید ؟ رضوان – خداییش نه . من – من و این همه خوشبختی محاله .. رضوان – چیکار کردي این بنده ي خدا انقدر جهش داشته ؟ من – من که هیچی . ولی اتفاقات پیش اومده به شدت روش تأثیرداشته . لبخندي زد . رضوان – به هر حال تو هم بی تأثیر نبودي . یه لحظه لبخندش جمع شد . رضوان – اگر دیشب ...... لبهام رو روي هم فشار دادم و سرم رو کج کردم . 💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍 🤍💚🤍 💚🤍 🤍 ✨﷽...✨ 📖 رضوان – به هر حال تو هم بی تأثیر نبودي . یه لحظه لبخندش جمع شد . رضوان – اگر دیشب ...... لبهام رو روي هم فشار دادم و سرم رو کج کردم . من – اگر دیشب مرده بودم الان به جاي زیارت رفتن تو فکر مراسم کفن و دفنم بودین . اخمی کرد . رضوان – زبونت رو گاز بگیر . بعد خیره شد به زمین . رضوان – مرگ بهترین حالتش بود . من – مگه بدتر از مرگ هم هست ؟ رضوان – صد در صد . اگر ماشین می خورد بهت و پرتت میکرد ، می افتادي رو ماشین دیگه و استخونات خرد می شد ؛ از درد و رنجش که بگذریم ، مشکالت نخاعی و شکستن گردن و کمرت فجیع ترین اتفاق ممکنه بود نفسم تو سینه حبس شد . راست می گفت . من در کمال سادگی فقط به مرگ فکر کرده بودم نه اتفاق هایی که می تونست تموم زندگی من و اطرافیانم رو عوض کنه . اگر صدبار هم شکر خدا رو به جا می آوردم باز هم کم بود . دوبار من رو از بدترین حادثه ها بدون اینکه خراش کوچیکی هم بردارم نجات داده بود . اگر هر مشکلی که برام به وجود می اومد می شد باري روي زندگی پدر و مادرم . ممکن بود همه چیز به هم بریزه و اینجوري نشده بود ! یاد اون حرف امیرمهدي تو کوه افتادم که گفته بود " خدا اگر بخواد می تونه سلامتیمون رو بگیره و باید همیشه بابت سلامتیمون شکرگذارش باشیم ." چه سري بود که راه به راه ، داشتم به درستی حرفاش درباره ي خدا می رسیدم ؟ قرار بود به چی برسم ؟ به شناخت درست خدا یا به شناخت درستی از افکار امیرمهدي ؟ رضوان – بلند شو دیگه . دیر می شه . متفکر نگاهش کردم و با تأخیر ، سري تکون دادم . ** صدای هق هق مامان بلند بود . یک لحظه هم آروم نمی شد . دوبار نماز شکر خونده بود و چند بار پول داخل ضریح انداخته بود . همه ش هم به شکرانه ي سلامتی من . وقتی بی قراریش و اون همه شکرش رو دیدم ، حس کردم اوضاع می تونست خیلی خراب تر از تصورات من باشه . انقدر مامان " شکرت خدا " گفت که من هم به دنبالش چندین بار این جمله رو تکرار کردم . به سختی چادر رضوان رو روي سرم نگه داشته بودم . 💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚 ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
🌼⃟⃟🍃 ڪاش‌روزےبرسد ،کہ‌به‌هـم‌مژده‌دهیم .. یوسف‌فـاطـمہ‌آمـــد ، دیدے؟! من‌سلامش‌ڪردم ؛🥺 پاسخم‌دادامــام ، پاسخش‌طورۍ‌بود باخودم‌زمزمہ‌ڪردم‌ڪــه‌امـــام‌ .. میشناسدمگراین‌بی‌سروبۍسامان‌را !؟❤️‍🩹 وشنیدم‌فـــرمود : تــوهمانۍڪه «فـــرج» میخواندۍ ((:😊 🕊°•
أللَّھُـمَ ؏َ
ـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج
•°🕊 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌°⋅ —————— ⋅ 𔘓 ⋅ —————— ⋅° ✨تعجیـل‌درظـهـوروسلامتـۍ‌مولا 🖐 🌾بہ‌رسـم‌وفـاے‌هرشب‌بخـوانیم 📖 ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
4_5931625018625625867.mp3
3.96M
دعــاۍِ ام‌البنین‌ِ ۜ کہ شدم نوڪرِ عبـــاس‌'ع' .. تمومِ مادراے ما فــداۍ مــادرِ عبــاس‌'ع'!🥺❤️‍🩹 ✋ ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📿 ••• ‹
اِللهْم نّوُر قّلَوْبناوْقلوب
أُحًبُاْبناُ بْالقرِآَن‌وأجعل
ِصٌدٌوُرِناُ مُضَيُئة بٍذڪرڪ🌱
خدایا‌دلهاۍما‌و‌عزیزانمان را‌با‌قرآن‌نورانۍکن‌و قلب‌هاۍما‌رابہ‌یاد‌ خود‌روشن‌کن✨🤍 ••• 🌼🍂| ༺🦋 ¦⇢ @dokhtarane_Mohammadabad