رسـانہدخـتـــــ🦋ـــرانہمحمدآبـاد
•☕️🌿•
« هُوَ رَبُّ المُستَحِیل
و أنت تبكي علـۍ الممكن. »
او خــــداوندِ ناممڪنهاست
درحالیڪه تو بر ممڪنها گریه میکنــۍ(((:
‹✨⇢#درگوشـۍباخــــــدا
#تلـــــنگࢪانھ ✨
دیروز به پدرم زنگ زدم، هر روز زنگ میزنم و حالش را میپرسم.
موقع خداحافظی حرفی زد که حسابی بغضی شدم
گفت: "بنده نوازی کردی زنگ زدی".
وقتی که گوشی را قطع کردم هق هق زدم زیر گریه که چقدر پدر خوب و مهربان است.
دیشب خواهرم به خانهام آمده بود، شب ماند، صبح بیدار شدم و دیدم حمام و دستشویی
را برق انداختهاست.
گاز را شستهاست، قاشق و چنگالها و ظرفها را مرتب چیده است و...
وقتی توی خیابان ماشینم خاموش شد اولین کسی که به دادم رسید برادرم بود...
و منو از نگاه ها و کمک های با توقع رها کرد..
امروز عصر با مادرم حرف میزدم ,
برایش عکس بستنی فرستادم .مادرم عاشق بستنیست گفتم بستنی را که دیدم یادت افتادم
برایم نوشت: "من همیشه به یادتم...چه با بستنی...چه بی بستنی".
و من
نشستهام و به کلمهی "خانواده" فکر میکنم،
که در کنارِ تمامِ نارفاقتیها،
پلیدیها و دوروییها و بى معرفتى آدمها و روزگار،
"خــانــــواده" تنها یک کلمه نیست،
بلکه یک دنیا آرامش و امنیت است....!❤️🫂:)))
🖤↝˹ @dokhtarane_Mohammadabad˼
[ #حالخوب ☺️ ،]
گذشته رو فراموش کن🌸✨૪
ذهنت رو از نگرانیها پاک کن🍒🗑૪
شکر گزار باش🥡💿૪
در لحظه زندگی کن🎒🌿૪
ببخش و رها کن🧚🏻♀💗૪
لبخند زدن رو فراموش نکن🥤🌤૪
به جای مشکلات نعمتهارو بشمر🦩✨૪
مثبت فکر کن و مثبت عمل کن👶🏻🌥૪
🖤↝˹ @dokhtarane_Mohammadabad˼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زیباییهایخلقت😍
-
طبیعت برای کسانی که گوش شنیدن دارند موسیقی می نوازد
📍آبشار بیدکان،هارونی،شهرکرد
-
🖤↝˹ @dokhtarane_Mohammadabad˼
#یڪبــــرگازکتــــاب📒
هر یک از ما چیزی را از دست میدهیم که برایمان عزیز است. فرصتهای از دست رفته، امکانات از دست رفته، احساساتی که هرگز نمیتوانیم برشان گردانیم. این قسمتی از آن چیزی است که به آن میگویند زنده بودن.
📗کافکا در کرانه
🖋️#هاروکی_موراکامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روزگـــــار مثل گردباده...🌪
💎صحبتای تأمل برانگیز استاد کاکاوند در برنامه کتاب باز👌
#اندکی_تأمل❕
🖤↝˹ @dokhtarane_Mohammadabad˼
رسـانہدخـتـــــ🦋ـــرانہمحمدآبـاد
غروب جمعـہ که می شود مرغ عشق قلبم چه مشتاقانه هوای پرواز دارد.. 🌅
دلش میخواهد قفس بشکند .. پر باز کند و
تا بیکران آسمان را یک نفس برود..
دلش میخواهد تا نوک قله های مغرب بال بال کند و غم و غصه های این قلب وامانده را به دریای نارنجی پشت آن ، واگذارد..
افسوس که نمیگذراندم..
افسوس که سنگ های ظالمان بالهای مرغ عشقم را شکسته اند..💔
شوق پرواز را که خیلی وقت است از یادم برده اند ...قفس دنیا مجال نفس نمیدهد ..
تورا به خـــــدا قسمت میدهم ..
مهدۍ جــان بیا...🥺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شگفتیهایجهان🪐
-
🦅 سقوط اعتماد عقابها 🦅
یکی از جذابترین و هیجانانگیزترین رفتارهای اجتماعی عقابها به نام "سقوط با اعتماد" یا "مرگ چرخشی" شناخته میشود. در این رفتار، عقابهای نر و ماده در حین پرواز به هم نزدیک شده و پنجههای خود را به هم قفل میکنند و سپس در حال سقوط به صورت چرخشی به زمین نزدیک میشوند.
🔻 این رفتار بیشتر در زمان جفتگیری عقابها دیده میشود. عقابهای نر و ماده با قفل کردن پنجههای خود و انجام چرخشهای هوایی، قدرت و تواناییهای خود را به هم نشان میدهند. این نمایش هوایی به تقویت پیوند و ارتباط بین آنها کمک میکند.
🔻 قفل کردن پنجهها و سقوط به زمین نشاندهنده اعتماد و هماهنگی بین دو عقاب است. این نمایش از قدرت، چابکی و هماهنگی به معنای واقعی، پیوند عمیقی بین دو عقاب ایجاد میکند و به آنها کمک میکند تا به عنوان یک زوج موفق در طبیعت بقا پیدا کنند.
🔻 با وجود هیجان و خطرات این رفتار، عقابها در آخرین لحظه قبل از برخورد با زمین پنجههای خود را آزاد کرده و دوباره به پرواز در میآیند. این رفتار نه تنها به عنوان یک نمایش جذاب و هیجانانگیز در طبیعت شناخته میشود، بلکه نمادی از تعهد و اعتماد بین دو موجود زنده است.
🖤↝˹ @dokhtarane_Mohammadabad˼
_ _ _ ___
- ✅#معرفۍکتــاب
-📗#پشتدرهایبهشت
✍به قلم:رضا کاشانی اسدی
🖨ناشر:انتشارات جمکران
🖋📓🖋📓🖋📓🖋📓🖋📓
📝مــعــــرفـــــی:
پشت درهای بهشت" رمانی است دویست و یازده صفحهای به قلم "رضا کاشانی اسدی" که با قلم گیرای خود، خوانندگان را به یکی از وقایع تاثیرگذار تاریخی خواهد برد. این کتاب که به تازگی توسط انتشارات کتاب جمکران منتشر شده است، پیرامون وقایع منتهی به عاشورا و اتفاقات پس از آن حادثه و همچنین جامعهی کوفه در آن زمان میباشد.
"رضا کاشانی اسدی" در "پشت درهای بهشت"، خوانندگان خود را به کوفه میبرد، جایی که امام حسین (علیه السلام) پس از دریافت ده هزار نامه که او را برای امامت به کوفه دعوت میکرد، راهی آن دیار شد. اما هنگامی که عبیدالله بن زیاد وارد کوفه میشود، بازی زیر و رو میگردد و کوفه و مردمش در سمت مقابل قرار میگیرند. نتیجه این شد که ابن زیاد اختیار کوفه را در دست گرفت و مردم شهر و قبیلههای مختلف برای بیعت با او و پشت کردن به پیمان قبلی خود، شتاب ورزیدند.
داستان "پشت درهای بهشت" پیرامون زندگی پسر جوانی است که "موقع" نام دارد. در بحبوحهی این اتفاقات، موقع در برابر پدرش ایستاده و آرزو دارد به سپاه امام حسین (ع) بپیوندد. وی در عین حال یکی از شاگردان خاص حبیب بن مظاهر (ع) است و زمانی که حبیب برای ملحق شدن به امام حسین (ع) تصمیم به ترک کوفه می گیرد، موقع با واقعیت رو به رو میگردد.
🖋📓🖋📓🖋📓🖋📓🖋📓
🖤↝˹ @dokhtarane_Mohammadabad˼
دانلود+زیارت+عاشورا+فرهمند+++متن.mp3
12.11M
🥀#چلهعاشقی|روزبیستوهفتم🥀
🏝اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِالله
وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ
عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً
ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ
وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم
🖤اَلْسَّلٰام عَلَى ٱلْحُسَيْـن
🖤وَ عَلىٰ عَلِیِّ بْنِ ٱلْحُسَيْـن
🖤وَ عَلىٰ اَوْلادِ ٱلْحُسَيْـن
🖤وَ عَلىٰ أصْحاٰبِ ٱلْحُسَيْـن
🏴اَللّهُمَّ ارْزُقْنیٰ کَرْبِلٰاْ
اَللّهُمَّ ارْزُقْنیٰ شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَومَ الْوُرُود
#زیارتعاشورا
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
📆 شرو؏ چلہ : یکشنبہ¹⁷'⁴'¹⁴⁰³
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍
🤍💚🤍
💚🤍
🤍
✨﷽...✨
#رمان_برزخ_اما📓
#فصل_دو_رمان_آدم_و_حوا📖
#قسمت_صد_و_پنجاه_و_نهم
_ گفتم شاید برای تولدت برنامه ای داشته باشین.لبخندی زدم دوم آبان روز تولدم بود که با عید غدیر یكي شده بود.
آروم پرسیدم:
-تو از کجا تولد من رو مي دوني ؟
لبخند زد:
-از تو شناسنامه ت دیدم.
لبخندم جمع شد . دو روز بعد از تصادف امیرمهدی شناسنامه هامون به همراه عقدنامه حاضر شده بود که من
حتي حاضر نشدم نگاهشون کنم.
به یاد حال اون روزا آهي کشیدم و پرسیدم:
-شناسنامه ها هنوز خونه ی شماست ؟
-نه . بابا همه رو اون روزی که اومدیم خونه تون تحویل آقای صداقت پیشه دادن
سرم رو زیر انداختم .
باید یه نگاهي بهشون مي نداختم .
کدوم عروسي تو دنیا بود که تا دوماه نه شناسنامه ش رو دیده باشه و نه عقدنامه ش رو ؟
صدای پر بهت نرگس نذاشت به افكارم اجازه ی پیشروی بدم:
-اِ .. محمدمهدی و مائده اینجا چیكار ميکنن ؟
سر بلند کردم و دیدمشون .
کنار ماشینشون ایستاده بودن و انگار منتظرمون بودن .
چون با دیدنمون مائده برامون دست تكون داد.
بعد از سلام و احوالپرسي ، نرگس پرسید:
-منتظر ما بودین ؟
مائده سری تكون داد و گفت:
-آره . زنگ زدم و از داداشم پرسیدم کلاستون کي تموم مي شه . آخه محمدمهدی با مارال جون کار داشت.
متعجب برگشتم به سمت محمدمهدی که سرش پایین بود خودش قبل از اینكه من چیزی بپرسم گفت:
-مگه منتظر نتیجه ی پرس و جوی پدرم نبودین در مورد نذرتون ؟
سرم رو تكون دادم و گفتم:
-چرا .. بودم.
-خب .. من جوابش رو براتون آوردم
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍
🤍💚🤍
💚🤍
🤍
✨﷽...✨
#رمان_برزخ_اما📓
#فصل_دو_رمان_آدم_و_حوا📖
#قسمت_صد_و_شصتم
سرم رو تكون دادم و گفتم:
-چرا .. بودم.
-خب .. من جوابش رو براتون آوردم.
در حالي که به ماشینش اشاره کرد ادامه داد:
-بفرمایید . تو راه براتون مي گم.
کابوسي که در طول چهار روز گذشته ازش فراری بودم ، بر سرم نازل شد.
برای اولین بار حسرت بار تو دلم گفتم "که کاش اونجوری نذر نكرده بودم .. کاش نذری مي کردم که بتونم از پسش بر بیام ... "کسي در درونم بانگ زد که مگه
برگشت امیرمهدی ارزش اون نذر رو نداشت ؟
چرا داشت ... حتي بیشتر از اون هم ارزش داشت .
یه لحظه یاد اون روز و حالي که این نذر رو کردم ، افتادم.
اون روز حتي حاضر بودم جونم رو هم بدم اما امیرمهدی سالم برگرده ، زنده برگرده.
نگاهي به محمدمهدی انداختم تا شاید بتونم بفهمم قراره چي بشنوم . خوب یا بد ! اما چهره ی خنثي ای که داشت مانع بزرگي برای برداشتم بود.
یعني ممكن بود که خوش خبر نباشه ؟ ممكن بود به خاطر بدی خبر ترجیح دادن از زبون محمدمهدی همه چیز رو
بشنوم ؟
کسي که نزدیك ترین دوست و یار شوهرم بود ؟
دلشوره ی شنیدن نتیجه ی اون نذر ، دلم رو زیر و رو کرد . دست کشیدن از امیرمهدی آسون نبود و من قول
داده بودم به خاطر بیداریش هم شده اگر لازم بود ازش دست بكشم.
احساس کسي رو داشتم که تو فضای یك متری زندانیش کردن و اون چاره ای نداره غیر از تحمل و ادامه ی زندگیش مي دونستم که برای امیرمهدی هر کاری مي کنم ... هر
کاری...
فقط نمي دونستم اگر قرار باشه جای خودم رو به کسي بدم
چه طور مي تونم حضورش رو کنار امیرمهدی تحمل کنم!
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 ⃟🕯
هر چند که غم سرآمده درجــانم
تا آخــــــر عمـــر منـــتظر میمانم
بیصبرم و هرلحظه برايش يارب
عجـــــــللوليـــک الفـرج میخوانم
╿الّلهُــــــمَّعَجِّــــــللِوَلِیِّکَـــــ الْفَـــــــــرَجْ╽
—————— ⋅ 𔘓 ⋅ ——————
🌼تعجیـلدرظـهـوروسلامتـۍمولا
#پنجصلواٺ5⃣
🌔بہرسـموفـاےهرشببخـوانیم
#دعایسلامتـۍوفرجحضرٺ📜
🖤↝˹ @dokhtarane_Mohammadabad˼
Jannat_alhosein313 (1).mp3
10.83M
و رجــائۍڪربــلا...
امیــد و خـواستــۀ مـــن ڪربلاست🥺
قـــــــرارِعاشقـــــۍ♥(:
#مسابقه | #فـرخـوانچـاۍِروضــه
↫❍بِسْـمِرَبِّسَقّاےحُـسین°🖤°
ضمن درود واحترام خدمت همراهان عزیز و باآرزوے قبولی عــزادارۍ شما عاشقان سیــدالشہـــدا(ع)💔✋
✍به اطلاع میرساند این رسانه قصد دارد مسابقه اے بهمناسبت مـــاه محــرم، تحتِ عنــوان #فـرخـوانچـاۍِروضــه در سه محـــور
🎥-کلیپ
📝-خــاطـــره
📜-شعـــر
با ردهسنـۍ #آزاد برگزار نماید.
✅شرایــط شرکت در فراخـوان ⇣
1⃣عضویـت در رسـانـهدختـــرانــہ
2⃣آثار ارسالــۍ از خودتان باشد.
3⃣همراہ با اثــــر؛ نامونام خانوادگـۍ، نام پــدر و سن خود را ارسال کنید.
⌛️مهلت ارسال آثــار تا
"۴شهریورماہمصـادفبااربعیـــنحسینـۍ"
🔗 به آیدے زیر در پیامرسان ایتــا
🆔@Admin_resane_dokhtarane
🎁به برگزیدگــان در سه محـــور مسابقــه جایزهاۍ تقدیم خواهد شد.
🖤↝˹ @dokhtarane_Mohammadabad˼
#روزخـودراباقــرآنشـروعڪنید📜
#قــرارصبحگـــاهۍ🌿
-
از قشنگترین آیـههاۍ قرآن
اونجاییه ڪه حضرت موسی‹ع› به خـــدا میگـہ خدایـــا میترسم🥺...
خــــدا میگـہ نترس، من باهاتم، همـہ چیز رو میشنوم و میبینم..🤍🫂
[طه۴۶]
-
#صبحتــونمنــوربہنــــورالـهــۍ✨
🖤↝˹ @dokhtarane_Mohammadabad˼
رسـانہدخـتـــــ🦋ـــرانہمحمدآبـاد
-
•🖤✨•
🪔بیستوهـشــتمــــاہمحــــــرم
مردی از امام حسین "علیه السلام" پرسید:
مولای من؛ بفرمایید خیر دنیا و آخرت چیست؟
حضرت فرمود:
هرکس جویای رضای خدا باشد، خداوند به جای مردم کارهای او را اصلاح می کند و هر که جویای رضای مردم باشد (رضای مردم را بر رضای خدا ترجیح دهد) خداوند او را به مردم واگذار می کند و مردم او را وا می گذارند.
⚜️ مَن طَلَبَ رِضَی النّاسِ بِسَخَطِ اللهِ وَکَلَهُ اللهُ اِلَی النّاسِ؛
📚 بحارالانوار/ج17
✍🏼 از قدیم گفته اند:
رضایت همه را نمی توان به دست آورد.
هر کار کنید، برخی خوششان می آید و بعضی ناراحت می شوند، پس باید به فکر جلب رضای کسی بود که رضایت او کارساز است و آخرت و عاقبت و بهشت و جهنم انسان به دست اوست؛ یعنی خدا.
هیچ سزاوار نیست که برای خشنود کردن مردم، خدا را به خشم آوریم.
🥀#حدیثانہ
-
🖤↝˹ @dokhtarane_Mohammadabad˼
رسـانہدخـتـــــ🦋ـــرانہمحمدآبـاد
-
کــاش امسال خـدا رزق مرا بنویسد،
پاۍ پیاده سفر ڪرب و بلا اربعین (:
#امامحسین❤️🩹
#ماهـِمحـــرم 🌙
-
رسـانہدخـتـــــ🦋ـــرانہمحمدآبـاد
🌸🍃
-
-
میدونم داری روزایِ سختی میگذرونی .
میدونم دنبالِ پناهــۍ ، واسه تنهاییات .
شاید .. شاید اصلاً به تہ رسیدے . خیلــی
سخته براٺ ، درڪت میکنم ..
ولـــی به حڪمتِ خدا ایمان داشته باش .
آخرِش قشنگــــه :))🪴
‹✨⇢#درگوشـۍباخــــــدا