رسـانہدخـتـــــ🦋ـــرانہمحمدآبـاد
-¹روزتــاعـیـدبـــزرگغـــدیـــــر🌺
تو ڪتابِ الغدیـرش،
گفـته علامـه امینی..
کہ فقـط تو کلِ عالم،
تو أمیرالمؤمنینی((:♥️
#فقطحیـــــــدرامیرالمؤمنیناست ✨
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
رسـانہدخـتـــــ🦋ـــرانہمحمدآبـاد
📜۱۰ دلیل مهم بودن عید سعید غدیرخم : 🕊💚۱. اهمیت شناخت ارزش غدیر حضرت امام رضا (ع): به خدا سوگند اگر
🕊️💚۵. روز چشم روشنی اهل بیت (ع)
در دعای عید غدیر به روایت شیخ مفید: بار الها! همانگونه که این روز را بزرگترین عید خویش قرار دادهای، آن را در آسمان «عهد بسته شده» و در زمین «پیمان گرفته شده» و «اجتماع مورد سؤال» نامیدی، بر محمد و خاندانش درود فرست و چشم ما را به آن روشن نما و ما را به آن سامان بخش و ما را از سپاسگزاران بر نعمتهایت قرار ده، ای مهربانترین مهربانها.
🕊️💚۶. شهرت آسمانی عید غدیر
حضرت امام رضا (ع): روز غدیر در آسمانها مشهورتر است تا زمین!
🕊️💚۷. سفارش پیامبران
امام صادق (ع) : پیامبر (ص) به امیرمؤمنان سفارش نمود این روز را عید قرار دهد؛ چنان که پیامبران به جانشینان خود سفارش میکردند که این روز را عید بگیرند.
🕊️💚۸. پاداش هشتاد ماه عبادت در روز عید غدیر
سید بن طاووس فرموده: شیخ صدوق، شیخ مفید و شیخ طوسی هر سه با سند از امام صادق (ع) نقل کردهاند که حضرت فرمود: عمل (کار نیک و عبادت) روز غدیر - هجدهم ذیالحجه برابر با عبادت هشتاد ماه است.
🕊️💚۹. پاداش خرج کردن در عید غدیر
امام صادق (ع): یک درهم خرج کردن در روز غدیر برابر است با صد هزار درهم - و بنا بر نقلی یک میلیون درهم - در بقیه اوقات است.
🕊️💚۱۰. گرامیترین روز سال
امام صادق (ع): شاید فکر کنی که خدا روزی محترم تر از عید غدیر دارد!؟ نه به خدا، نه به خدا، نه به خدا.
۲/۲
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
« 💚🕊»
عَلــــــــــےستسِرِّیَداللّٰھفوقَاَیدیهِم
ڪهاوستآیَتِعُظمایِحَقبہعالَمیاטּ..!
🕊¦↫#پـروفایـلغدیـری
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«💛🎉 »
بسمربعلـے"؏
مدحعلۍوآلِعلۍبرزبانِماسـټ
گویـازبانبراےِهمیندردهـانِماسٺ:)
💛¦↫#السلامعلیڪیاامیرالمومنین
🎉¦↫#عـیدغدیر
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
#رمان_محمد_مهدی🪴
#قسمت_شصتیکم🪴
🌿﷽🌿
💠 ساسان اومد کنارم نشست
من همچنان تو تعجب بودم
خیلی هم تعجب کرده بودم!!!
چطور ممکنه چنین جوابی داده باشه؟
واقعا از خودش بود یا کسی دیگه...
آخه پدرش که کلا خدا رو قبول نداره،
مادرش هم با اون چیزهایی که ساسان خودش تعریف میکرد، این طور جواب دادن ازش بعید بود
تو همین فکر و خیال ها بودم که دیدم یه مرتبه خانم معلم من رو صدا میکنه
🌀محمد مهدی جان ، محمد مهدی جان !
❇️ گفتم بله خانم معلم!
🌀 خب پسرم حالا شما بگو که جواب سوال رو پیدا کردی یا نه؟
❇️ گفتم بله خانم معلم ، پیدا کردم
با کمک پدرم
اما بیشترش رو خودم جواب دادم !
همون جوابی که با باباهادی مرور کرده بودم رو گفتم و خانم معلم خیلی خوشش اومد
اما یه مرتبه هممون تعجب کردیم!!!
⏺ خانم معلم دست تو کیفش کرد و یه جایزه بیرون آورد که کاغذ کادوی خیلی خوشگلی روی اون پیچیده شده بود !
همه دوست داشتیم بدونیم این کادو برای چی هست؟!
🌀 خانم معلم گفت این کادو رو میخوام بدم به کسی که بهترین جواب رو داده!
✅ دل تو دل بچه ها نبود!
خودم هم کلی استرس داشتم !
جایزه گرفتن اون هم جلوی بچه ها ، خیلی میتونست جالب باشه
🌀 خانم معلم گفت : بچه ها
به نظر شما کدوم جواب از همه بهتر بود؟
یکی گفت جواب ساسان!
یکی گفت نه ، جواب محمدمهدی قشنگ تر بود
یکی گفت جواب خودم از همه بهتر بود!!!
کل کلاس رو هم همه بچه ها گرفته بود
بعضی ها اسم های دیگه ای رو هم میگفتن
تا اینکه یه مرتبه خانم معلم اومد سمت من و ساسان !!!
ادامه دارد...
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
#رمان_محمد_مهدی🪴
#قسمت_شصتدوم🪴
🌿﷽🌿
🔰تا اینکه خانم معلم اومد سمت من و ساسان !
دیگه داشتم از هیجان می مردم، قلبم خیلی تند داشت می زد
زیر چشمی مراقب ساسان هم بودم ، دستپاچه شده بود...
خدایا ، یعنی میشه جایزه رو من بگیرم؟
اخه این جایزه یه لذت دیگه داشت از بقیه جایزه هایی که خانم معلم یا پدر و مادرم برای خریده بودن متفاوت تر بود
👌 جایزه ای که خود خدا به من داده!
چون سوال درباره خدا رو جواب داده بودم
🔰 یاد صحبتهای یکی از مشاورین دینی تو تلویزیون به معلم ها و خانواده ها افتادم که داشت می گفت یکی از بهترین راه های تشویق بچه ها به سمت خدا و دین ، تعیین یک سری وظایف از جمله پاسخ به سوال یا نمازخواندن یا هرچیز دیگه و بعد اون ، هدیه دادن به کسانی که خوب انجام دادن ، هست
با این راه بچه ها با ذوق و شوق مسائل دینی خودشون رو یاد می گیرن و یه انگیزه بالایی براشون پیدا میشه
بابا هادی هم همیشه برای من از این کارها میکنه
دوچرخه ای که خونه دارم رو به خاطر یاد گرفتن تفسیر سوره ناس و فلق طبق تفسیر حاج اقا قرائتی ، برام خریده بود
همه اینها داشت تو ذهن من مرور میشد و خانم معلم هم لحظه به لحظه داشت نزدیک تر میشد...
❇️ نگاه همه بچه ها اومد سمت ما
دیگه هرچی چشم تو کلاس بود ، داشت من و ساسان و کادوی داخل دست های خانم معلم رو نگاه می کرد...
یه کادو بیشتر نبود، یا می رسید به من یا ساسان
اما کدوم یکی از ما ؟
اصلا جایزه چی می تونست باشه ؟؟؟
به نظر نمی رسید اسباب بازی باشه
اما اصلا هرچی که باشه ، مهم این هست که جلوی جمع جایزه می گیرم
✅ خانم معلم اومد جلوی من و ساسان و ایستاد.
نگاهی به من کرد ،
پیش خودم و تو دل خودم گفتم آخ جااااااااااااااان
مال من شد!
✳️ یهو دیدم نگاه خانم معلم رفت سمت ساسان...
حالا این نوبت ساسان بود که بیشتر دست و پاش رو گم کنه...
یعنی جایزه داشت به ساسان می رسید؟؟؟
✳️ تا اینکه خانم معلم یک مرتبه اسم من رو صدا زد!
یعنی وااااااااااااااااااااااااای
جایزه برای من شد
ادامه دارد...
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad