eitaa logo
رسـانہ‌دخـتـــــ🦋ـــرانہ‌محمدآبـاد
226 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2.4هزار ویدیو
60 فایل
❇️این ڪانال جهٺ اطلاع رسانۍزیر میباشد: ✨برنامه‌کانون‌حاج‌سید‌احمد خمینۍ(ره)واحد‌بانوان ✨برنامه هاےنماز مسجد جامع ✨برنامه هاے کتابخانه ولیعصر(عج) ✨پست هاومسابقاٺ متنوع ✅جهت هرگونه انتقاد و پیشنهاد با ادمین کانال در ارتباط باشید 🆔 @Admin_resane_dokhtarane
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍 🤍💚🤍 💚🤍 🤍 ✨﷽...✨ 📓 📖 و خیره شدن تو چشمای همدیگه . یكي نبود بگه حالا وقت رد و بدل کردن عشقه ؟ سرم رو به تأسف براشون تكون دادم و گفتم: -خب حالا . این کارا رو بزارین برای خونه ی خودتون . بگین چرا این دوتا عقدشون رو رسمي نكردن ؟ مهرداد نگاهش رو به من داد و با ابروی بالا رفته گفت: -آفرین ! داری از اون مغزت کار مي کشي . تازه یادت افتاده هنوز عقدشون محضری نشده. -آره دیگه . اگر رفته بودن محضر که منم دعوت مي شدم دیگه . به جون خودم تازه یادم افتاده. مهرداد سری تكون داد: _امیدوارم دوباره مغزت رو بسته بندی نكني بذاریش یه کنار برای دکور . پشت چشمي براش نازك کردم: -تو نگران نباش . حالا بگین چرا نرفتن محضر! به جای مهرداد رضوان جوابم رو داد: -نرگس مي گه دلش مي خواد تو عقدش برادرش هم باشه متعجب گفتم: -خب اگه امیرمهدی... و ساکت شدم . خودشون مي دونستن چي مي خوام بگم. رضوان سرش رو کمي کج کرد: -فعلا رضا قبول کرده . ولي خب اینجوری... مهرداد نذاشت ادامه بده: -اونم حق داره . برادرشه ! ولي با حرفای دکتر اونا هم باید به فكر این باشن که زودتر به زندگیشون سر و سامون بدن . ابرویی بالا انداختم. چرا فكر مي کردم فقط زندگي من دستخوش تغییر و رکود شده ؟ اگر درست نگاه مي کردم مي دیدم زندگي همه یه جورایي با این تصادف و حال امیرمهدی تغییر کرده. اون شب مهرداد با تموم دلگیریش برام حرف زد . حرف زد و از چیزهایي که بهشون بي توجه بودم گفت. 💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍 🤍💚🤍 💚🤍 🤍 ✨﷽...✨ 📓 📖 حرف زد و از چیزهایي که بهشون بي توجه بودم گفت. نصیحتي در کار نبود فقط سعي داشت چشمام رو باز کنه. از آینده ای گفت که ممكن بود با کمای همیشگي امیرمهدی داشته باشم . اینكه زندگي یه زن تنها چه جوریه. نگفت برم دنبال زندگي خودم گفت حواسم باشه چي در انتظارمه ، که بي تفكر تو این راه پا بذارم خیلي زود ميبازم. رضوان خوابش برده بود که حرفای من و مهرداد تموم شد و من به اسم خواب به اتاقم پناه بردم . گرچه که تا یكي دو ساعت تو تختم از این پهلو به اون پهلو شدم. همه مي ترسیدن از خواب بي بازگشت امیرمهدی . چي باعث شده بود این ترس به جونشون بیفته رو نميدونستم . شاید حرفای دکتر و یا این خوابي که از نظر ما طولاني شده بود! گرچه که هیچكس خبر نداشت خدا برامون چي مي خواد. *** با مامان خداحافظي کردم . قرارم با نرگس ساعت یازده بود. از ساعتي که بیدار شدم همه طوری رفتار کردن انگار اتفاق خاصي نیفتاده . گویي روز قبل هیچكس با من حرفي نزده و همه چیز در آرامش پیش رفته. من هم چیزی به روم نیوردم شاید این هم نقش تازه ای از زندگي بود . گاهي باید برای تغییر رویه تو زندگي بدون کلامي فقط راهمون رو عوض کنیم مثل همون قطاری که در حین حرکت خط ریلش رو عوض مي کنه و هیچكس متوجه نقش اصلي سوزنبانش نمي شه. سوزنبان من هم اون بالا نشسته بود و با زیبایي در حال عوض کردن خط ریلم بود . و من غافل بودم از حكمتش که داره من رو برای چیزی فراتر از انتظارم آماده مي کنه! 💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺⃟⃟🌿 ڪـآش‌در‌صحـرآۍمحشر . . .! وقتی‌خدا‌بپرسید بنده‌ۍمن‌روزگارت‌را‌چـگونہ‌گذراندی؟! مـھدۍفآطمہ‌برخـیزد‌و‌گـوید: منتـظر‌من‌بود💔...!-"الّلهُــــــمَّ‌عَجِّــــــل‌لِوَلِیِّکَـــــ‌ الْفَـــــــــرَجْ" ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌—————— ⋅ 𔘓 ⋅ —————— 🌼تعجیـل‌درظـهـوروسلامتـۍ‌مولا ⃣ 🕊بہ‌رسـم‌وفـاے‌هرشب‌بخـوانیم 📜 ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📗 🌱 - خدابهترین‌شنونده‌ست نہ‌نیازۍبہ‌فریادزدن‌هست‌و نہ‌باصداۍبلندگریہ‌کردن.. زیرااوحتۍدعاۍبسیارخاموش یک‌قلب‌صادق‌رومۍشنوه'💛 :))🌼 - 🫂 ༺🦋 ¦⇢ @dokhtarane_Mohammadabad
🤩 🧬آیا به دنبال مهارت‌های پرستاری حرفه‌ای برای مراقبت از عزیزانتان در منزل هستید؟ 🩺 ما شما را به یک دوره آموزشی جامع دعوت می‌کنیم که توسط خانم قربانپور، دارای مدرک کمک پرستاری و تزریقات از دانشگاه تهران، ارائه می‌شود. - آموزش تزریقات: یاد بگیرید چگونه تزریقات وریدی و عضلانی را به صورت اصولی انجام دهید.💉 - داروشناسی: آشنایی با داروها و نحوه استفاده صحیح از آن‌ها.💊 - سرم‌تراپی: مهارت‌های سرم زنی با استفاده از اسکالپ و آنژیوکت.💉 - حجامت و فصد: آموزش انواع حجامت‌ها و فصد به روش‌های اصولی.🩸 - پانسمان و مراقبت از سوختگی‌ها: یادگیری تکنیک‌های پانسمان و مراقبت از زخم‌ها و سوختگی‌ها.🩹 ❤️‍🔥با ارائه گواهی پایان دوره❤️‍🔥 ❇️پشتیبانی نامحدود❇️ ✨این دوره فرصتی استثنایی برای تبدیل شدن به پرستاری ماهر در منزل است. ثبت‌نام کنید و مراقبت از خانواده‌تان را به سطح بالاتری ببرید!😎 🪄اگرسوالات خاصی داریدیانیازبه اطلاعات بیشتر دارید،خوشحال می‌شوم که کمک کنم😊 📞۰۹۱۳۵۶۱۴۶۶۸ 🏆🏆🏆🏆🏆🏆🏆🏆🏆🏆 ☺️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/3302228794C4aa733475b روبیکا https://rubika.ir/Sport_Home_Mohamadabad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙استاد الهی قمشه ای 🔸آرزو سند حقانیت ما رسول اکرم ص: آرزو، براى امت من رحمت است. و اگر آرزو نبود، هيچ مادرى فرزند خود را شير نمی‌داد و هيچ باغبانى درختى بر نمى نشاند. ( بحار الأنوار : ۷۷/۱۷۳/۸) 🌱 - ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
نماز آخرین روز ماه ذی‌الحجه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📘 💠عجایب آیت الکرسی 🔹«ابوبکر بن نوح» می گوید: پدرم نقل کرد: دوستی در نهروان داشتم که یک روز برایم تعریف کرد که من عادت داشتم هر شب آیة الکرسی را می خواندم و بر در دکان و مغازه ام می دمیدم و با خیال راحت به منزلم می رفتم. یک شب یادم رفت آیةالکرسی را به مغازه بخوانم، و به خانه رفتم و وقت خواب یادم آمد، از همان جا خواندم و به طرف مغازه ام دمیدم. فردا صبح که به مغازه آمدم و در باز کردم، دیدم دزدی در مغازه آمده و هر چه در آنجا بوده جمع کرده، بعد متوجّه مردی شدم که در آنجا نشسته. گفتم: تو که هستی و در اینجا چه کار داری؟ گفت: داد نزن من چیزی از تو نبرده ام، نگاه کن تمام متاع تو موجود است، من اینها را بستم و همینکه خواستم بردارم وببرم در مغازه را پیدا نمی کردم، تا اثاثها را زمین می گذاشتم در را نشان می کردم باز تا می خواستم ببرم دیوار می شد. خلاصه شب را تا صبح به این بلا بسر بردم تا اینکه تو در را باز کردی، حالا اگر می توانی مرا عفو کن، زیرا من توبه کردم و چیزی هم از تو نبرده ام. من هم دست از او برداشتم و خدا را شکر کردم. 📖شفا و درمان با قرآن ، ص 50 ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
رسـانہ‌دخـتـــــ🦋ـــرانہ‌محمدآبـاد
_
✨ . -میگفت‌: همه‌فکرمی‌کنندچون‌گرفتارند، به‌خدانمی‌رسند ؛ اما‌چون‌به‌خدانمی‌رسند،گرفتارند(:🫀 . -میرزا‌اسماعیل‌دولابی- ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
⭕️👌مدیرمسئولین محترم مراکز و کانونهای فرهنگی کاشان ♦️چنانچه در زمینهٔ و گروه و در بین اعضای کانون خود استعدادهای بالقوه و بالفعل دارید؛ جهت ☜آموزش و توانمندسازی و ارتقاء سطح کیفی آنان بصورت ؛ می‌توانید در رویداد نقّاره‌خانه ثبتنام و شرکت نمایید. (باحمایت ویژهٔ اتحادیه کانونهای فرهنگی و سازمان فرهنگی اجتماعی و ورزشی شهرداری کاشان) 💌جهت کسب اطلاعات بیشتر و ثبتنام با خانم حیدری هماهنگ نمایید: 📲
09139618166
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
13.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما‌چی‌بگیم‌آقاۍِ‌صفایی‌حائری):❤️‍🩹¡...
فَقُل حَسبیَ اللَّه🌿 بگــــو خـــداوند مـــرا کافیست. سوره توبه_آیه ۱۲۹ ✨ •• ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.❤️‍🩹. خـدایــا اگر در وجود من مانعـۍ از کسب فیض ابا عبدالله هست.... آن را برطرف بفرمـــا🥺... استقبال‌از‌مــــاهـ🌙عاشقـــۍ
❗️بعضی از مردم جلوی خونه یا پارکینگشون نوشتن «پارک = پنچری». به‌همین خاطر هم، اگه کسی اونجا پارک کنه، پنچرش می‌کنن تا درس عبرتی باشه برای دیگران. 📛 درحالی‌که این کار درست نیست. 🙈 ما حق نداریم ماشین دیگران رو پنچر کنیم یا خط بندازیم. اگه این کار رو کردیم، باید خسارت آسیبی رو که زدیم، بدیم. ⛔️ حتی حق نداریم تابلوی «پارک = پنچری» رو اونجا نصب کنیم (از نظر قانونی، مجازات حبس داره). ✅ البته اگه مانعی برای رفت‌و‌آمدمون ایجاد می‌شه (مثلاً دقیقاً جلوی در پارکینگ ما پارک کرده و نمی‌تونیم بیایم بیرون)، اشکالی نداره جلوگیری کنیم که کسی اونجا پارک نکنه. ⭕️ نکته: اگه عرفاً و شرعاً حقی نسبت به اون جای پارک نداریم، مثل کنار دیوار خونه‌مون، این‌جور جاها نه حق داریم مانع شیم و نه حق داریم کاری کنیم که طرف ماشینش رو برداره؛ خیابون برای همه است و هر کی زودتر بیاد، می‌تونه پارک کنه. ·—————··𑁍··—————· ⬅️ ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
چهار اصطلاح غلطی که نیاز به اصلاح دارد: ۱- خدا بد نده: این کلام بی معرفتی به پروردگار است. زیرا خدای تعالی در قرآن فرموده: هیچ خوبی به شما نمیرسد مگر از ناحیه خدا و هیچ بدی به شما نمیرسد مگر از ناحیه خود شما (که بخاطر اعمال خودتان است) ۲- عیسی به دین خود، موسی به دین خود: این جمله معنای صحیحی ندارد. زیرا بین پیامبران خدا، کوچکترین اختلافی نبوده و همه آنها مردم را به توحید و یکتاپرستی دعوت میکردند و عقیدۂ یکسانی داشتند. ۳- ولش کردی به اَمان خدا: این حرف کفر آمیز است. زیرا اگر کسی مال یا فرزند خود را به امان خدا بسپارد که غمی نیست. بهتر است بجای این کلام گفته شود: "ولش کردی به حال خودش" ۴- انسان جایز الخطاست: این حرف نیز غلط است، زیرا انسان برای خطا کردن جایز نیست. بهتر است بگوییم انسان "ممکن الخطا" است. یعنی ممکن است خطا کند و بهترین خطا کنندگان، توبه کنندگان هستند. 👤 ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم» به چه معناست و چه آثار و برکاتی دارد؟ _ ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
.🕯. سلام و عرض ادب فــرا رسیـدن ایـام عاشقــۍ را خدمت شما عاشقــان اهل بیـت تسلیت عرض مینمایـیم.🖤 از امشب به مدت ده شب پارت گذاری رمان متوقف خواهد شد و اتفاقات کوفه رو براساس اثرها و رفتارهای رسانه مرور می‌کنیم. هر شب این دهه اول در مورد یک مفهوم رسانه‌ای که در سال ۶۱ هجری قمری توی واقعه کربلا اثر داشت صحبت خواهیم کرد. ان‌شاءالله که توفیق داشته باشیم در این دهـہ به نحو احسن عزاداری بکنیم 😔 🥀🖤صلی‌الله‌علیک‌یا‌ابا‌عبداالله🖤🥀
🖤🕊🖤🕊🖤🕊🖤🕊🖤🕊🖤🕊🖤🕊🖤 «ڪوفه، جامعہ شبهہ» 🕯️ حسین (ع) در راه کوفه است. سیادت از کاروان امام می‌بارد. صبح‌ها زودتر حرکت می‌کنند که تا شب نشده، به منزل بعدی برسند و شبانه در میان بیابان‌ها نمانند. شترهایشان جهاز دارند که مبادا کسانی که سوار بر آن‌هایند، اذیت شوند. احتمالا در ذهن هرکدام، استقبال کوفی‌ها در ذهنشان آمده. کوفی‌ها گل بر آسمان می‌پاشند، هلهلهه می‌کنند، شادی می‌کنند و مسجد کوفه، بعد از علی (ع) مجدد مرکز فرمانروایی اهل بیت پیامبر می‌گردد. کوفه، جامعه شبهه و شایعه است، برای همین هم عینی‌ترین مسیر تطور انسان‌ها را می‌توان در میان کوفیان دید. کوفیانی که تا دیروز نامه می‌دادند و قسمت مهمی از این تصاویر اما و اگری که گفتیم نتیجه رفتار آن‌هاست، بازیچه دست شایعاتی شده‌اند که برای صحت سنجی آنها تلاشی نمی‌کنند و ترجیح می‌دهند آن را باور کنند. دشمن شبهه می‌کارد و شایعه درو می‌کند. کوفی‌ها ساکنین یکی از مهمترین نقاط تاریخی هستند و به خصائص مختلفی معروفند. آدم‌هایی که روزی علی را با شبهه «لا حکم الا لله» یاری نکردند، آدم‌هایی که روزی حسن ابن علی را به خاطر شایعه «حسن ابن علی به دنبال صلح با با معاویه است» تنها گذاشتند تا معاویه به قدرت برسد و حالا که نامه‌هایشان در دستان حسین ابن علی قرار گرفته و او با خانواده به سمت کوفه راه افتاده، با شایعه «لشکر یزید برای حمله به کوفه در راه است» برای جنگ با امام آماده می‌شوند. یکی از مهمترین مشکل مردم کوفه، ابهامات و گره‌های ذهنی آن‌هاست؛ ابهامات و گره‌های ذهنی‌ای که کوفیان هیچ‌وقت برای بازکردنش تلاش نکردند و همواره اولین روایت را صحت می‌پنداشتند. کوفیانی که حب و بغض‌های شخصی را در تحلیل مسائل راه می‌دادند، همیشه در مهمترین کارزارها غایب بودند و سیادتی بر تصمیمات و رفتارهایشان نداشتند. کوفی‌هایی که اجازه دادند آنقدر گره‌های ذهنی‌شان کور شود که روزی معاویه و عمروعاص و دیگر روزی یزید و و عبیدالله دست بر همین گره‌هایشان بگذارند که در بهترین حالت در مهم‌ترین رویدادهای تاریخ منفعل باشند و در بدترین حالت ممکن یا بر علیه حق شمشیر بزنند و یا حق را تنها بگذارند. مردمی بهانه‌جو، مغرور و منافق. همه چیز ده روز دیگر مشخص می‌شود. تاریخ ده روز دیگر مرز عمیقی بین گذشته و حال می‌یابد بین دایره واژگان و الفاظ معنی جدید می‌گیرند. ده روز دیگر، آدمی روزی را خواهد دید که تا پایان حیات بشر، هیچکس نمی‌تواند توصیف کند. 🖤🕊🖤🕊🖤🕊🖤🕊🖤🕊🖤🕊🖤🕊🖤