🖤🕊🖤🕊🖤🕊🖤🕊🖤🕊🖤🕊🖤🕊🖤
«اے برادر، تو ڪشتہ روز جمعہ هستے یا دوشنبه؟»
#شب_دهم🕯️
(شب آخر)
لشکر کفر، نه شیعیان علی بودند و نه شیعیان امام حسین.
آنها شیعیان ابوسفیان بودند.
از بغضشان معلوم بود.
اساس آمدنشان نه برای خوشامد یزید بود و نه برای ترس از ابنزیاد.
بغض و کینه از آنها قاتل ساخته بود.
با کینه و بغض آمده بودند و مقابل بهترین مردم ایستاده بودند، کینه و بغضی که پیشینه تاریخی داشت و اساسش در تحریف بود.
۱۰ محرم ۶۱ هجری.
اصحابش که شهید شدند و او یکه و تنها شد، رو به لشکر کفر کرد.
فرمود:
«برای چه با من می جنگید؟ سنتی را تغییر دادهام؟ شریعتی را دگرگون ساختهام؟ حقی را ناحق کردهام؟».
کور و کر بودند. تنهایی او را میدیدند.
حتی برخیشان بر غربتش هم گریه کرده بودند، اما مال حرام شکمشان را پر کرده بود.
بغض، خون جلوی چشمشان شده بود.
گفتند:
«انا نقاتلک بغضا منا لأبیک و ما فعل بأشیاخنا یوم بدر و حنین؛
یعنی به خاطر کینهای که از پدرت داریم با تو میجنگیم، چرا که او در بدر و حنین و بزرگان ما را کشته است».
و چون از کار گذشت، خواهرش سر بر بدن برادر گذاشت و فریاد برآورد و شکایت پیش رسول الله برد.
فرمود:
« پدرم به فداى آن کسى که روز دوشنبه خیمههایش غارت شد».
ارباب ما، در روز دوشنبه به شهادت نرسید،
اما دوشنبه تاریخی بود که عاشورا را آفرید.
جایی دورتر از کوفه و کربلا.
در مدینه، در محلی که به سقیفه بنی ساعده معروف است.
در زمانی که هنوز پیامبر را دفن نکرده بودند،
عاشورا را آفریدند و امام ما را شهید کردند.
دقیقا روزی که بر دستور خدا و وصیت پیامبر نه آوردند و بنای تحریف را در امت او گذاشتند.
دقیقا همان روزی که حق را به ناحق دادند و داغی را بر دل شیعه گذاشتند.
آن روز، همان روز سیاه، روز دوشنبه بود...
شهادت او، بغضی تاریخی داشت.
بغضی که جز با تحریف تاریخ به دست نیامده بود و دشمنیای که اساسش بدعت و حسادت بود.
سلام بر او، بر او که کشته حسادت دنیا شد.
سلام بر او که بعد از هزاران سال همچنان غریب است.
سلام بر او که داغ او سرد نخواهد شد.
سلام بر او، سلام بر کشته روز دوشنبه...
🖤🕊🖤🕊🖤🕊🖤🕊🖤🕊🖤🕊🖤🕊🖤
🖤⃟⃟✨
-صاحب مڪیال المڪارم مینویسد:
یکـۍ از دوستان صالـح من در عالــم
خواب مولاصاحبالزمان "سلامﷲعلیه"
را دید ڪه فرمودنـــد:
من دعاگوۍ هر مومنی هستم ڪه پس
از ذكـــر مصائب حضرٺ سيدالشهدا
"سلامﷲعلیه" برای تعجیل فـرج و تایید
من دعــا ڪند..🥺!
•📚
مکیالالمکارم|بخش۶•╿الّلهُــــــمَّعَجِّــــــللِوَلِیِّکَـــــ الْفَـــــــــرَجْ╽ —————— ⋅ 𔘓 ⋅ —————— 🌼تعجیـلدرظـهـوروسلامتـۍمولا #پنجصلواٺ5⃣ 🌔بہرسـموفـاےهرشببخـوانیم #دعایسلامتـۍوفرجحضرٺ📜 🖤↝˹ @dokhtarane_Mohammadabad˼
رسـانہدخـتـــــ🦋ـــرانہمحمدآبـاد
قـــــــرارِعاشقـــــۍ♥(:
امسال با این مداحـۍ آقا نریمـان باید میمردیم
شرمندہایم حســین جــــان... 😔💔
33efb287-eaca-4209-90d7-e733c3269b31.mp3
5.53M
_آہ یحسینــي...
#اَلسَّلامُعَلَیْکَیااَباعَبْدِالله•°♡
•° شِعر دَر دَست ندارَم
وَلي از رویِ اَدَب
اَلسَلام اِۍ همِه ۍِ
دار و ندارِ زِینب (س)🖤🍃
" اَلسَّلامُعَلَیْڪَیاحُـسَـیْنبنِعَـلۍٖ"
#روزخـودراباقــرآنشـروعڪنید📒
#قــرارصبحگـــاهۍ☀️
-
« وأنَّاللهسيُعوِّضناعَمَّامَرَرْنـابِـه »
خـداآنچـهراڪہبهماگــذشت
جبــرانخواهدڪــرد❤️🩹 . .
-
#صبحتـــونمنــــوربہرحمـتپـرودگـــار(:
🖤↝˹ @dokhtarane_Mohammadabad˼
رسـانہدخـتـــــ🦋ـــرانہمحمدآبـاد
•🖤✨•
🪔دهـــممــــاہمحــــــرم
امام حسین علیه السلام:
مردم، بنده دنيايند و به ظاهر، دم از دين مىزنند و تا زمانى كه زندگیشان تأمين شود، از آن دفاع میكنند؛ امّا چون در بوته آزمايش قرار گيرند، ديندارانْ اندکاند.
📚 [تحف العقول، ص245]
🥀#حدیثانہ
-
🖤↝˹ @dokhtarane_Mohammadabad˼
رسـانہدخـتـــــ🦋ـــرانہمحمدآبـاد
اعمـــالروزعــاشـــــورا💔
عزاداریبر امامحسین(علیه السلام) وشهدای
کربلا،در این مورد از امام رضا(علیه السلام) نقل
شده است :
۱_هر کس کارو کوشش را در این روز، رها کند،
خداوند خواستههایش را برآورد و هر کس این
روز را با حزن و اندوه سپری کند،خداوند
قیامت را روز خوشحالی او قرار دهد.
۲ـ زیارت امام حسین(علیه السلام).
۳ـ روزه گرفتن در این روز کراهت دارد؛ ولی بهتر
است بدون قصد روزه، تا بعد از نماز عصر از
خوردن و آشامیدن خودداری شود.
۴ـ آب دادن به زائران امام حسین(علیه السلام) :)
۵ـ خواندن سوره توحید هزار مرتبه.
۶ـ خواندن زیارت عاشورا.
۷ـ گفتن هزار بار ذکر «اللّهمالعنقتلة الحسین(علیه السلام).»
#امامحسین❤️🩹
#ماهـِمحـــرم 🌙
-
رسـانہدخـتـــــ🦋ـــرانہمحمدآبـاد
_
اَعظَمَ الله اُجورَنا بِمُصابِنا بِالحُسَین 💔)))))):
1265311490_637916808.mp3
7M
یکــی تـــه گــودال !🖤...
شنیدنــۍ(:
-گفت یادمان باشد:
اول نماز حسین، بعد عزاۍ حسین. اول شعور حسینـۍ، بعد شـــور حسینـۍ❤️🩹.
کربلا یعنـۍ درس آموختن نـہ فقط اشڪ ریختـن ...
#تلـــــنگࢪانھ ✨
رسـانہدخـتـــــ🦋ـــرانہمحمدآبـاد
#سلامامـــامزمــانـــم🖤
✨ السَّلاَمُ عَلَيْكَ (ایها) اَلثَّائِرُ بِدَمِ اَلْمَقْتُولِ بِكَرْبَلاَءَ...
🏴سلام بر تو اۍ منتقــم داغ هاۍ ڪربلا...
این صداۍ اَینَ الثائر سرزمین ڪربلاست، ڪه گوش تاریــخ را پر ڪرده...
🥀برگرد واین دلهاۍِ داغــدار را التیام بخـش!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاے امــام زمـانـت واینستی، #عاشورا تکــــرار میشـه!!
استادرائفی پور
#امام_زمان
-
🖤↝˹ @dokhtarane_Mohammadabad˼
.🖤.
أعظَمَ اللهُ اجورَنا بمُصابِنا بِالحُسَینِ، وَ جَعَلَنا و ایّاکُم مِنَ الطّالِبینَ بِثارِهِ مَع وَلیّهِ الامامِ المَهدیِّ مِن آلِ مُحَمَّدٍ‹ع›
.✨.
رسـانہدخـتـــــ🦋ـــرانہمحمدآبـاد
#سلامامـــامزمــانـــم🖤
「💔🕯」
"در التهابِ زمین
در اضطرابِ زمان
یــادِ تــ♡ــو
چترِ امانِ من است
زیر بارانِ دردها....
‹ 🕯⇢ #السݪامعلیڪیابقیةاللہ ›
‹ 💔⇢ #سہشنبہهاےجمکرانۍ ›
16.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قصـــهۍمـــابـہســـــررسیـــد..😭💔
دانلود+زیارت+عاشورا+فرهمند+++متن.mp3
12.11M
🥀#چلهعاشقی|روزدهم🥀
🏝اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِالله
وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ
عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً
ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ
وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم
🖤اَلْسَّلٰام عَلَى ٱلْحُسَيْـن
🖤وَ عَلىٰ عَلِیِّ بْنِ ٱلْحُسَيْـن
🖤وَ عَلىٰ اَوْلادِ ٱلْحُسَيْـن
🖤وَ عَلىٰ أصْحاٰبِ ٱلْحُسَيْـن
🏴اَللّهُمَّ ارْزُقْنیٰ کَرْبِلٰاْ
اَللّهُمَّ ارْزُقْنیٰ شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَومَ الْوُرُود
#زیارتعاشورا
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
📆 شرو؏ چلہ : یکشنبہ¹⁷'⁴'¹⁴⁰³
رسـانہدخـتـــــ🦋ـــرانہمحمدآبـاد
.🕯. سلام و عرض ادب فــرا رسیـدن ایـام عاشقــۍ را خدمت شما عاشقــان اهل بیـت تسلیت عرض مینمایـیم.🖤 از
سلام همراهان رسـانـه دختــــرانہ(:
عزاداری هاتون مقبول درگاه حق ان شاءالله🖤✨
ادامه 👇👇
#رمان_برزخ_اما
#فصل_دو_رمان_آدم_و_حوا
⬇️⬇️
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍
🤍💚🤍
💚🤍
🤍
✨﷽...✨
#رمان_برزخ_اما📓
#فصل_دو_رمان_آدم_و_حوا📖
#قسمت_صد_و_بیست_و_پنجم
و من غافل بودم از حكمتش
که داره من رو برای چیزی فراتر از انتظارم آماده مي کنه!
خیلي آروم و تلنگر تلنگر من رو سوق مي داد به سمت جایي برای پرواز کردن و اوج گرفتن . همون جایي که بي شك اوج تجلي عشق من و امیرمهدی بود.
نیم ساعت زودتر جلوی در خونه ای بودم که یك روز فكر مي کردم خیلي زود ساکن طبقهی دومش مي شم.
زنگ رو زدم و با باز شدن در داخل شدم.
مامان طاهره و نرگس با روی باز به استقبالم اومدن .
وارد خونه که شدم ناخودآگاه چشمم به در اتاقش افتاد .
دلم پر کشید برای رفتن و خوابیدن رو تختي که بي شك هنوز بوی امیرمهدی رو یدك ميکشید.
اما با حرف نرگس پا روی خواسته ی دلم گذاشتم . با لبخندی گفت:
-تا تو یه چایي بخوری منم حاضر مي شم.
سرم رو تكون دادم:
-باشه . نمي خواد عجله کني . دیر که نميشه!
حین چرخیدن به سمت اتاقش جوابم رو داد:
-دیر نمي شه عوضش یه مقدار با هم قدم ميزنیم.
قدم زدن فكر خوبي بود . اینجوری ميتونستم باهاش سر صحبت رو باز کنم .
اگر قرار بود من عاقلانه فكر کنم
اونم باید عاقلانه فكر مي کرد . منتظر گذاشتن شوهرش
برای محضری کردن عقدشون کار درستي نبود.
مامان طاهره با یه سیني محتوی چای و میوه اومد و کنارم نشست .
چای رو بهم تعارف کرد و منم با تشكر فنجونم رو برداشتم.
پیشدستي میوه رو جلوم گذاشت و آروم پرسید:
-از دست ما که ناراحت نیستي ؟
لبخندی بهش زدم:
-نه . چرا ناراحت باشم ؟
-به خدا قسم که دلمون نمي خواد اینجوری ببینیمت.
سر تكون دادم و با اطمینان گفتم:
-مي دونم . برای همین دلگیر نشدم.
ابرویي بالا داد:
.......
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍
🤍💚🤍
💚🤍
🤍
✨﷽...✨
#رمان_برزخ_اما📓
#فصل_دو_رمان_آدم_و_حوا📖
#قسمت_صد_و_بیست_و_ششم
-مي دونم . برای همین دلگیر نشدم.
ابرویي بالا داد:
-کاش کاری از دستم بر میومد . اما غیر از دعا کردن ...
بدون اینكه حرفش رو تموم کنه اهي کشید و زیر لب "خدایا شكرت "ی گفت.
رو کرد بهم:
یه جایي که خودت باشي و خدای خودت . گاهي باید
_همیشه برای خودت یه خلوت دست نیافتني داشته باش . یه جایی که خودت باشي و خدای خودت.
بعضي اتفاقات زندگي رو فقط به خدا گفت.
دست هام رو گرفت و جلوی چشمم بالا آورد و بهش اشاره کرد:
_ببین . دستامون مثل همه . مال من یه مقدار چروکیده ست ولي هر دومون فقط یه سری کارها رو مي تونیم با
دستامون انجام بدیم .
هر چي از دست تو بر میاد از دست
منم بر میاد . با هم فرقي ندارن .
پس هر جا تو انجام
کاری موندی بدون از دست آدم های دیگه هم کاری بر نمیاد.
نفس عمیقي کشید:
-عقل و زبون همسن و سالای من یه مقدار حرف بیشتری داره . چون بیشتر از تو با سختي روزگار مواجه شده.
اما در هر صورت محدوده . اگر حرفای من هم نتونه گره از کارت باز کنه پس باید بری پیش کسي که هم حرفش و هم نظرش بالاتر از منه . همه ی ادما ذهن محدودی دارن .
باید بری سمت کسي که خودش بي کرانه . غیر از خدا هیچكس بي کران نیست.
دستام رو رها کرد و ادامه داد:
_ما آدما هر روز نماز مي خونیم .
غم که میاد نمازمون
طولاني و با تمرکز بیشتر مي شه .
دعا بهش اضافه مي شه.
غم که مي ره دوباره نمازمون کوتاه مي شه و دعا کردنمون محدود . قرار نیست فقط وقت اذان یا موقع نماز یاد خدا باشیم . هر وقت چیزی دیدی که جلوه ی ذات خدا رو
داشت بگو سبحان الله . اگر یه نسیمي اومد و روحت تازه شد زیر لب هم که شده اسمش رو ببر.
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍