eitaa logo
رسـانہ‌دخـتـــــ🦋ـــرانہ‌محمدآبـاد
229 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
61 فایل
❇️این ڪانال جهٺ اطلاع رسانۍزیر میباشد: ✨برنامه‌کانون‌حاج‌سید‌احمد خمینۍ(ره)واحد‌بانوان ✨برنامه هاےنماز مسجد جامع ✨برنامه هاے کتابخانه ولیعصر(عج) ✨پست هاومسابقاٺ متنوع ✅جهت هرگونه انتقاد و پیشنهاد با ادمین کانال در ارتباط باشید 🆔 @Admin_resane_dokhtarane
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۲ مهر ۱۴۰۲
12.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. ی ویدئوی جالب که چهار فصل عمر انسان رو نشون میده . خیلی زیبا و تامل برانگیزه 👌🌸 🎥 ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
۲۲ مهر ۱۴۰۲
⊰🍓🌱⊱ ❛ قال‌الصادق‌علیہ‌السلام : أثقَلُ‌ما یوضَعُ‌فی‌المیزانِ‌یَومَ‌القیامَةِ الصَّلاةُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ اهل بَیتِهِ.. سنگین ترین چیزے کھ روز قیامټ در ترازوےِ اعمال،قرار داده‌مےشود ،‌بر محمد و اهل‌بیٺ‌اوسټ💕 . 🌿وسائل الشیعہ ، ج ۷ ، ص ۱۹۷ .🌿 🍃 ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
۲۲ مهر ۱۴۰۲
۲۲ مهر ۱۴۰۲
13.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔖منبر کوتاه 🔖 🎥 🔅خدا اصلاً منو نمی‌بینه! انگار اصلاً وجود ندارم ... ولم کرده توی یه عالمه مشکل و بدبختی! باید چکار می‌کردم؟! 👤استاد شجاعی ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
۲۲ مهر ۱۴۰۲
زرنگ‌باشیم‌‼️ وقتی‌میخوایم‌به‌کسی‌کادو‌بدیم! ــ‌‌یه‌جا‌نماز‌کوچیک .. ــ‌یه‌تسبیح .. ــ‌یه‌کتاب .. وخلاصه‌از‌اینجو‌ر‌چیزایی‌که‌باهاشون‌ کار‌خیر‌میشه‌کرد‌هدیه‌بدیم.. اینجوری‌تا‌هروقت‌که‌با‌اون‌جانماز‌‌؛نماز‌بخونه .. با‌اون‌تسبیح‌ذکر‌بگه!- ‌واز‌اون‌کتاب‌بخونه‌و‌استفاده‌کنه .. ‌ یا‌هر‌وسیله‌ی‌دیگه‌که‌باها‌ش‌کار‌خیر‌کنہ برای‌ماهم‌خیر‌حساب‌میشه! 😇 ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
۲۲ مهر ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۲ مهر ۱۴۰۲
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍 🤍💚🤍 💚🤍 🤍 ✨﷽...✨ 📖 _منم گیر کردم. صندلی افتاده روی پام. بدتر از این نمی شد . به امید چه کسی بودم ! خودش بدتر از من جایی گیر کرده بود . باید وضعم رو براش شرح می دادم که بفهمه به هیچ عنوان نمی تونم از اونجا بدون کمک بیرون بیام . من – من اینجا بین دوتا صندلی گیر کردم . کتفم هم گیر کرده و نمی تونم یکی از دستام رو تکون بدم . پاهام هم یه جورایی بین زمین و آسمونه و یه چیزي افتاده روش که نمی تونم حرکتشون بدم . صداش باز پیچید . - تکون نخورین . ممکنه دست یا پاتون در رفته باشه . من سعی می کنم پام رو بیرون بکشم و بیام کمکتون . با این حرفش نور امیدي تو دلم زنده شد . اینکه یکی هست که اگر بتونه میاد کمکم . آروم گرفتم به امید اینکه شاید بتونه پاش رو به قول خودش بیرون بکشه . چند دقیقه اي گذشت . نه صدایی ازش میومد و نه خودش پیداش شده بود . ترسیدم نکنه مرده باشه یا از هوش رفته باشه ! از طرفی ترس از منفجر شدن هواپیما یه بار دیگه اومد سراغم . بلند گفتم . 💚🤍💚🤍💚🤍 ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
۲۲ مهر ۱۴۰۲
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍 🤍💚🤍 💚🤍 🤍 ✨﷽...✨ 📖 از طرفی ترس از منفجر شدن هواپیما یه بار دیگه اومد سراغم. بلند گفتم من– چی شد ؟ . تونستین پاتون رو بیرون بیارین ؟ صداي آخش بلند شد . - آخ . خ . خ . خ ........ با ترس صداش کردم . - آقا ! چی شد ؟ با مکث جوابم رو داد . با صدایی که پر از ناله بود . - چیزي نیست . پام زخمی شده . چند دقیقه ي دیگه میام کمکتون . خیالم بابت خودش راحت شد . البته بیشتر از این جهت که میاد کمکم . باز با یادآوري هواپیما با التماس گفتم . من – عجله کنید . ممکنه هواپیما منفجر بشه . با صدایی که نشون می داد در حال تلاش براي بلند کردن چیزیه جوابم رو داد . - منفجر ؟ نترسین . چیزی اتفاق نمی افته . حرصم گرفت . از کجا انقدر مطمئن بود ؟ . انگار از همه چیزخبر داشت . پر حرص گفتم . - جناب پیشگو ! مگه تو تلویزیون ندیدي هواپیما وقتی سقوط میکنه منفجر می شه . انگار از حرفم و لحنم حرصش گرفت که با حرص گفت .... 💚🤍💚🤍💚🤍💚 ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
۲۲ مهر ۱۴۰۲
۲۲ مهر ۱۴۰۲
ابالفضـل‌ابالفضـل یل‌اُم‌البنیـن‌ُبنۍالزهـــرا ابـالفضـل‌ابالفضـل
۲۲ مهر ۱۴۰۲
۲۲ مهر ۱۴۰۲