eitaa logo
دختران تراز❤️
159 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
40 فایل
امام خمینی(ره):زن یکتا موجودی است که می تواند از دامن خود افرادی به جامعه تحویل دهد که از برکاتشان یک جامعه بلکه جامعه ها به استقامت و ارزشهای والای انسانی کشیده شوند و می تواند بعکس آن باشد. صحیفه امام ،ج16،ص192 ارتباط با ما @f_m_taraz @F_meshkat_135
مشاهده در ایتا
دانلود
دختران تراز❤️
. 🌿حكايت شنيدني مرد خدايي كه يك شبه حافظ كل قران شد 📖 کربلایی کاظم در سال 1300 هجری قمری در روستای ساروق اراک بدنیا آمد و در همان روستا هم زندگی می‌کرد. سواد خواندن و نوشتن نداشت که داستان حافظ قرآن شدن او در دوران جوانیش اتفاق افتاد. او در روستا مشغول کار کشاورزی بود، در آن سال یک روحانی جهت تبلیغ و بیان احکام حلال و حرام به روستا آمده بود و در منبر و سخنرانی خود از خمس و زکات، مسائلی را گفت و توضیح داد که کسانی که گندم و جو و... آنها به حد نصاب برسد و زکات و حق فقرا را ندهند، مالشان مخلوط به حرام می‌شود و اگر با عین پول آن گندم‌های زکات نداده، خانه یا لباس تهیه کنند، با آن لباس و در آن خانه نمازشان باطل است، مسلمان واقعی باید به احکام الهی و حلال و حرام توجه کند و اهمیت دهد و زکات مالش را بدهد. (کربلایی) کاظم چون می‌دانست، صاحب زمینی که در آن کار می‌کند، مقید به پرداخت زکات و حق فقرا نیست، به این فکر فرو رفت که پس مال او مخلوط به حرام و زندگی او با پول حرام مخلوط یا شبهه‌ناک است. این مسئله را با صاحب زمین، در میان گذاشت و از او خواست تا او زکات مالش را پرداخت کند ولی او زیر بار نرفت. از این رو کاظم تصمیم گرفت از آن روستا هجرت کرده و درجای دیگر مشغول کار شود که اجرت او حلال و پاک باشد. چند سالی خارج از آن روستا به فعالیت پرداخت تا این که از او خواستند به روستای خود برگردد. به روستا برگشت و زمینی با مقداری گندم در اختیارش گذاشتند تا خودش مستقل کشاورزی کند، او همان سال اول نصف آن گندم را به فقرا داد و نصف دیگر را در زمین کاشت و خدا به زراعت او برکت داد، به حدی که بیش از معمول برداشت کرد و از همان سال بنا گذاشت که نیمی از برداشت خود را به فقرا بدهد و (با اینکه مقدار زکات یک دهم و یا یک بیستم است) هر ساله نصف محصول خود را به فقرا و مستمندان می‌داد. یک سال هنگام برداشت محصول، پس از چند روز که خرمنش را کوبیده بود که مشغول باد دادن خرمن شد تا کاه آن جدا شود. نزدیک ظهر شد، باد متوقف و هوا گرم شد و نتوانست به کار خود ادامه دهد، مجبور شد به خانه برگردد. در راه یکی از فقرای روستا به او می‌رسد و می‌گوید: امسال از محصولت چیزی به ما ندادی و ما را فراموش کردی! کاظم به او می‌گوید: خیر! فراموش نکردم ولی هنوز نتوانستم محصولم را جمع کنم. او خوشحال می‌شود و به طرف ده می‌رود اما کاظم دلش آرام نمی‌گیرد و به مزرعه برگشته، مقداری گندم با زحمت زیاد جمع آوری می‌کند تا برای آن فقیر ببرد. قدری علوفه برای گوسفندانش می‌چیند و گندم‌ها و علف‌ها را بر دوش می‌گذارد و روانه دهکده می‌شود. به باغ امامزاده مشهور به هفتاد و دو تن که محل دفن چند امامزاده است، می‌رسد. برای استراحت روی سکویی کنار درِ باغ امامزاده می‌نشیند و گندم و علوفه را گوشه‌ای می‌گذارد و به فکر فرو می‌رود. چند لحظه بعد دو جوان بسیار زیبا و جذاب را می‌بیند که به طرف او می‌آیند و وقتی به او می‌رسند، می‌گویند: کاظم! بیا برویم در این امامزاده فاتحه‌ای بخوانیم! کاظم می‌گوید: می‌خواهم به منزل بروم و این علوفه را به منزل برسانم. آنها می‌گویند: خیلی خوب، حالا بیا تا با هم فاتحه‌ای بخوانیم. آنها از جلو و کاظم دنبال آنها به سوی امامزاده روانه می‌شوند، ابتدا به امامزاده نزدیک‌تر می‌شوند و فاتحه‌ای می‌خوانند و آنگاه به امامزاده بعدی می‌روند و داخل می‌شوند. آن دو نفر مشغول خواندن ذکرهایی می‌شوند که کاظم نمی‌فهمد، ناگهان کاظم متوجه می‌شود که در اطراف سقف امامزاده کلمات روشنی نوشته شده است و یکی از آن دو به او می‌گوید: چرا چیزی نمی‌خوانی؟ او جواب می‌دهد: من سواد ندارم، آن جوان می‌گوید: باید بخوانی، آنگاه دست به سینه کاظم می‌گذارد و فشار می‌دهد و می‌گوید: حالا بخوان. کاظم می‌گوید: چه بخوانم؟ آن آقا آیه‌ای را می‌خواند و می‌گوید: اینطور بخوان! کاظم آیه را می‌خواند تا تمام می‌شود . بعد برمی‌گردد که به آن آقا حرفی بزند یا چیزی بپرسد که می‌بیند کسی همراهش نیست و خودش تنها در حرم ایستاده و ناگهان دچار حال خاصی می‌شود و بی‌هوش روی زمین می‌افتد. هنگامی که به هوش می‌آید، احساس خستگی شدید می‌کند و به این فکر فرو می‌رود، که اینجا کجاست و او در این جا چه می‌کند؟ آنگاه از امامزاده بیرون می‌آید و بار علوفه و گندم را برمی‌دارد و روانه دهکده می‌شود ولی در میان راه متوجه می‌شود که چیزهایی را می‌خواند و سپس داستان آن دو جوان را به خاطر می‌آورد و خود را حافظ تمام قرآن می‌یابد. *مرحوم آیت الله سید محمد تقی خوانساری که از مراجع بزرگ روزگار خود بود و نماز باران او مشهور است، از کربلایی کاظم آزمون مفصلی گرفت و در نهایت از وی خواست تا سوره بقره را از آخر به اول به طور معکوس بخواند. و او براحتي خواند. ‌ 🌸این جا پایگاه است🌸 @dokhtarane_taraz ‎‎‌‌‎‎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دختران تراز❤️
💠تفسیر آیه ۴ سوره نساء قسمت اول: مهریه 📚منبع تفاسیر؛ چکیده ای از تفاسیر؛میزان قمی٬ بیان٬ کاشف٬نمونه
💠تفسیر آیه ۴ سوره نساء قسمت دوم: 📚منبع تفاسیر؛ چکیده ای از تفاسیر؛میزان٬ قمی٬ بیان٬ کاشف٬نمونه و... 🌸این جا پایگاه است🌸 @dokhtarane_taraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دختران تراز❤️
♦️ادامه👆 ✅ #سلامت_روانی نیز باید دست کم در #سه_زمینه مشهود باشد: #شغل فرد , #ارتباطات اجتماعی و #ا
✅✅✅ و , عامل , و ملت است»(بیانات در دیدار نخبگان جوان، ۱۳۸۶. ۰۶. ۱۲). 🔷🔶«کشوری که دستش از علم است، نمی تواند , , و , و داشته باشد»🔷🔶 ✅ رهبری , را حتی در زندگی , مثل آرایش و پوشش نیز قلمداد می کنند: «من می خواهم بگویم اگر شما موی سرتان را می خواهید کنید , لباس , سبک را تغییر دهید , بکنید؛ اما انجام دهید از یاد نگیرید»(بیانات در دیدار جوانان همدان , 17 / 4 / 1383) 🌸این جا پایگاه است🌸 @dokhtarane_taraz
دختران تراز❤️
✅✅✅ #علم و #آگاهی #علم , عامل #عزت , #قدرت و #امنیت ملت است»(بیانات در دیدار نخبگان جوان، ۱۳۸۶. ۰۶.
✅✅✅ یکی از ترین دغدغه های رهبری, تلاش برای ساختن نسلی است که از دور باشند: (بیانات در دیدار جوانان، 23 / 7 / 1391) از برای کشورهایی که این تقلید را برای خودشان روا دانستند و عمل کردند، جز و به بار نیاورده؛... فرهنگ غرب , یک فرهنگ و ی فرهنگ هاست. هر جا غربی ها وارد شدند، فرهنگ های را کردند , بنیان های اساسی اجتماعی را از بین بردند. تا آنجایی که توانستند ها را دادند»(بیانات در دیدار مردم بیجار، 28 / 2 / 1388) ♦️ادامه دارد👇 🌸این جا پایگاه است🌸 @dokhtarane_taraz
دختران تراز❤️
✅✅✅ #پرهیز_از_تقلید یکی از #مهم ترین دغدغه های رهبری, تلاش برای ساختن نسلی است که از #تقلید_کورکور
🔶ایشان با تبیین ابعاد مختلف می فرمایند: من که می گویم تهاجم فرهنگی , عده ای خیال می کنند مراد من این است که مثلا پسری موهایش را بلند کند.... تهاجم فرهنگی این است که اینها در طول به و تزریق کردند که تو نمی توانی؛ باید و باشی , نمی گذارند خودمان را کنیم. 🔷الان شما اگر در یا , یک نظریه داشته باشید، خلاف نظریات رایج و نوشته شدۀ دنیا , عده ای می ایستند و می گویند حرف شما... با نظریۀ فلانی است؛ یعنی آن طوری که نسبت به و و الهی اعتقاد دارند، اینها به نظرات فلان دانشمند همان اندازه یا بیشتر اعتقاد دارند»(بیانات در دیدار جوانان همدان، 17 / 4 / 1383) آنگاه تفاوت و را این گونه بیان می کنند. ♦️ادامه دارد... 🌸این جا پایگاه است🌸 @dokhtarane_taraz
6.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑 زندگی پس از زندگی غافلگیری رمضان امسال! شبکه چهار ● با کارشناسی استاد محمدی ویژه برنامه ای بی سابقه و شگفت انگیز از تجربیات مرگ موقت افرادی که برای مدتی از کالبد تن خارج شدند و پس از ادراک و مشاهده ی جهان بیرون از ماده دوباره به جسم بازگشتند. شب های رمضان هر شب ساعت 19 تکرار ساعت 2 بامداد شبکه چهار سیما 🛑موسیقی زیبای تیتراژ برنامه: با صدای احسان خواجه امیری 🛑سفر به ده ها نقطه ی ایران و جهان در جستجوی یافتن تجربه گران مرگ موقت 🛑 تهیه کننده و کارگردان: عباس موزون فوق العاده عجیب و دیدنی است. از دستتون نره !
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا