eitaa logo
دختران زهرایی
414 دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
4.2هزار ویدیو
137 فایل
قرارگاه(حضرت زهرا سلام الله علیها) مسجد حیدریه ارتباط باما @HAFi313 @dokhtarane_zahrayi لینک کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥قدم به قدم با اغتشاشگران ▪️دوربین‌های نظارتی از صفر تا صد یک اغتشاش را به تصویر کشیدند. ـــــــــــــــــــــــ @dokhtarane_zahrayi
••سر بر شانه خدا بگذار تا قصه عشق را چنان زیبا بخواند که نه از دوزخ بترسی و نه از بهشت به رقص درآیی ؛ قصه عشق “انسان” بودن ماست . . .✨•• @dokhtarane_zahrayi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃میگفت: امام زمان وقتی بخوادت، وقتی بدونه که داری تلاشت رومیکنی پازل‌ها رو خیلی خوب کنار هم میچینه تابری به سمتش حتی شده با یه کتاب. ♥️ @dokhtarane_zahrayi
❣ 📖 السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا خَاتَمَ اَلْأَوْصِيَاءِ وَ اِبْنَ خاتَمِ اَلْأَنْبِيَاءِ... 🌱سلام بر تو ای آخرین نماینده خدا بر زمین. 🌱سلام بر تو و بر روزی که با آمدنت، جهان از عطر محمدی آکنده خواهد شد. 📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس @dokhtarane_zahrayi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚کتاب علویه نرگس ✍نوشتۀ خدیجه بازون 🔹روایت حوادث روزهای آغازین جنگ تحمیلی در خرمشهر و حال و روز مردم جنگ‌زده است. شخصیت‌های این داستان و سرگذشت آن‌ها ساخته‌ی ذهن نویسنده است. 🔸داستان علویه نرگس در واقع ادای دینی است به زنان و دخترانی که گرچه در خط مقدم جبهه نبودند و سلاحی به دست نگرفتند، به شکلی دیگر و در خاک‌ریزی متفاوت، در مقابل دشمن ایستادند و آنچه داشتند، در طبق اخلاص نهادند. 💠در بخشی از کتاب علویه نرگس می‌خوانیم: سکوت و آرامش شب جای خود را به صدای انفجارها و نگرانی و ترس داده بود. صدای رفت‌وآمد و صحبت همسایه‌ها از توی کوچه شنیده می‌شد. همه در حال خبر گرفتن و خبر دادن بودند. کشیده‌ شدن دمپایی‌ها و به‌ هم‌ خوردن درها و حرف‌ زدن‌هایی که گاه بلند و گاه نجواگونه بود، خبر از بیداری خانه‌ها می‌داد. نگرانی، خواب را از چشم‌ها گرفته بود. این نگرانی نه‌ فقط از صدای درگیری و انفجارها، بلکه تا اندازۀ زیادی، ناشی از بی‌خبری از اوضاع بود. بچه‌ای یکریز گریه می‌کرد. صدای اذان بلند شد و سادات برای وضو گرفتن کنار حوض رفتند. صدای گریۀ بچه قطع شد. علویه شیرینه گفت: - به‌ گمونم از حال رفت. - بچۀ اقوام شریفه ایناست. - خدا به دادِ دل مادرها‌شون برسه. اگه جای ام‌ جاسم بودم، با دعوا هم که شده، می‌آوردمشون خونه. تا صبح، دم در بیمارستان منتظر باشی! خدایا توبه توبه توبه! خدایا توبه! 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 @dokhtarane_zahrayi 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
✨✨از آوینی بیاموزیم که عشق فقط دربند دل نیست یک عاشق باید تارو پودش عاشق باشد .
🔰دوره آموزش مقدماتی نویسندگی 👤مدرس: استاد علی اصغر کاویانی 📆زمان: جمعه، ۱۳ آبان از ۸ صبح الی ۴ عصر ⏰مهلت ثبت نام تا ۱۲ آبان 🏢مکان: قم، خیابان هنرستان، پلاک ۲۴۵، مؤسسه رسانه‌ای استاد فرج نژاد 💥ظرفیت محدود است 📝جهت حضور در دوره، نام و نام خانوادگی و شماره تلفن همراه خود را به آیدی @Media_Institute ارسال کنید. @dokhtarane_zahrayi