#شرح_حکمت۱۷۰
❣️امير المومنين _عليه السلام _مى فرمايد :
✨تَرْكُ الذَّنْبِ أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِ التَّوبةِ✨
💠 ترك گناه از تقاضاى توبه آسان تر است
✍🏻ممكن است انسان پس از ارتكاب گناه توفيق توبه نيابد و از دنيا برود به خصوص اگر توبه را به تأخير بيندازد آن گونه كه سيره بسيارى از غافلان است
از سويى نبايد فراموش كرد كه عموماً گناه رسوباتى در روح انسان از خود بجاى مى گذارد كه برطرف ساختن آن بسيار مشكل است و درست به اين مى ماند كه به كسى بگويند مراقب باش بدنت مجروح نشود و دست و پايت نشكند. او بگويد مهم نيست اگر مجروح شد مداوا مى كنم و اگر شكست به شكسته بند مراجعه مى نمايم
در حالى كه بعد از مداواى جراحات و جبران استخوان هاى شكسته آثارى از آن در ظاهر يا در باطن باقى مى ماند كه گاه تا آخر عمر همراه انسان است.
#دختران_بهشتی
@dokhtaranebeheshtiy
#شرح_حکمت ۲۴۴
❣امیرالمومنین علیهالسلام مى فرماید:
✨إِنَّ لِلّهِ فِي كُلِّ نِعْمَةٍ حَقّاً، فَمَنْ أَدَّاهُ زَادَهُ مِنَها، وَمَنْ قَصَّرَ عَنْهُ خَاطَرَ بِزَوَالِ نِعْمَتِهِ
💠خداوند در هر نعمتى حقى دارد. كسى كه حق آن را ادا كند، آن نعمت را بر او افزون مىكند و كسى كه در آن كوتاهى نمايد آن نعمت را در خطر زوال قرار مىدهد»؛
✍منظور امام عليه السلام از حق نعمت، همان شكر است؛ نه تنها شكر زبانى و قلبى بلكه اساس شكر، شكر عملى است؛ يعنى از آن نعمت خداداد به نفع مظلومان استفاده كردن، صله رحم بهجا آوردن، آلام بيماران را تخفيف دادن، تعظيم شعائر نمودن، به فكر يتيمان بودن و امثال اينها. شكر نعمتهايى مانند چشم و گوش و عقل و هوش، اين است كه آنها را در مسير اهدافى كه براى آن آفريده شدهاند به كار بگيريم و مطابق تعبير معروف علماى اخلاق، «الشُّكْرُ هُوَ صَرْفُ الْعَبْدِ جَميعَ ما أنْعَمَهُ اللهُ فيما خُلِقَ لاِجْلِهِ؛ شكر عبارت از اين است كه انسان، تمام آنچه را خدا به او روزى داده براى آن اهدافى كه آفريده شده است صرف كند
✔️همچنين شكر قلبى نيز جايگاه خود را دارد كه انسان واقعاً از خداوند به سبب نعمتهايى كه به او ارزانى داشته راضى باشد؛ ولى به هر حال شكر در صورتى كامل مىشود كه جنبههاى عملى آن آشكار گردد.
═══✙❆♡❆✙═══
#شرح_حکمت ۲۷۲
❣امیرالمومنین علیهالسلام مى فرماید:
✨لَوْ قَدِ اسْتَوَتْ قَدَمَاىَ مِنْ هذِهِ الْمَدَاحِضِ لَغَيَّرْتُ أَشْيَاءَ
💠اگر گامهايم در اين لغزشگاهها استوار بماند امورى را تغيير خواهم داد.
✍ مى دانيم پس از پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله در زمان خلفا انحرافى چه در مسائل عقيدتى وچه در احكام روى داد كه غالباً منشأ سياسى يا عدم آگاهى به تعليمات اسلام داشت و امام علیه السلام مترصد بود مسلمانان را از آن انحرافات بازگرداند و به اسلام خالص و راستين زمان پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله سوق دهد؛ ولى متأسفانه جنگهاى داخلى كه يكى پس از ديگرى واقع شد و بى وفايى كوفيان و فعاليت شديد منافقان به آن حضرت مجال نمى داد. ازاينرو فرمود كه اگر اين لغزشگاهها برطرف گردد و آرامش پيدا شود ـ كه متأسفانه تا آخر عمر مبارك آن حضرت حاصل نشد ـ امورى را تغيير خواهم داد.
👌شاهد اين سخن ما خطبه اى است كه حضرت ضمن آن مى فرمايد: «قَدْ عَمِلَتِ الْوُلاةُ قَبْلِي أَعْمَالاً خَالَفُوا فِيهَا رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله مُتَعَمِّدِينَ لِخِلافِهِ نَاقِضِينَ لِعَهْدِهِ مُغَيِّرِينِ لِسُنَّتِهِ وَلَوْ حَمَلْتُ النَّاسَ عَلَى تَرْكِهَا وَحَوَّلْتُهَا إِلَى مَوَاضِعِهَا وَإِلَى مَا كَانَتْ فِي عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله لَتَفَرَّقَ عَنِّي جُنْدِي حَتَّى أَبْقَى وَحْدِي أَوْ قَلِيلٌ مِنْ شِيعَتِي؛
👈زمامداران پيش از من كارهايى انجام دادند كه برخلاف سنت رسول خدا صلی الله علیه و آله بود. عامدانه راه خلاف رفتند و نقض عهد آن حضرت كردند و سنتش را تغيير دادند و اگر من مردم را وادار به ترك آنها كنم و آنها را به حال اول و به همان چيزى كه در عهد رسول خدا صلی الله علیه و آله بود بازگردانم، لشكرم از اطراف من پراكنده مى شود تا آنجا كه تنهاى تنها مى مانم و يا كمى از شيعيان من با من مى مانند».
🔻اين بدعتها زياد بودند كه به بخشى از آنها اشاره مى شود:
🔹تبعيض ميان عرب و عجم كه در زمان عمر واقع شد و بيت المال را ميان مسلمانان يكسان تقسيم نكرد.مخالفت با حج تمتع و ازدواج موقت كه در عبارت معروف از او نقل شده است: «مُتْعَتانِ كانَتا في عَهْدِ رَسُولِ اللهِ صلی الله علیه و آله وَأنا أنْهي وَأُعاقِبُ عَلَيْهِما» كه با تعبيرات متفاوتى در كتب زيادى نقل شده است.خواندن نماز تراويح (نمازهاى مستحب شب ماه رمضان كه بايد فرادى خوانده شود و او دستور داد به صورت جماعت بخوانند).
🔹گفتن «الصَّلاةُ خَيْرٌ مِنَ النَّوْمِ» در اذان صبح كه به گفته ابن ابى شيبه در كتاب مصنف خود، عمر شنيد كه مؤذن او به هنگام اذان صبح مى گويد: «الصَّلاةُ خَيْرٌ مِنَ النَّوْمِ»، عمر از اين جمله خوشنود شد و به مؤذن خود گفت: «أقِرّها في أذانِکَ؛ آن را در اذان (صبحِ) خود همواره بگو».
همچنين حذف «حَىِّ عَلى خَيْرِ الْعَمَلِ» از اذان به بهانه اينكه اگر مردم نماز را بهترين كار بشمرند ممكن است به جهاد اهميت ندهند.
ادامه تفسیر.....👇