#تلنگر
جوانے سر نماز براے #گناهش در حضور خدا گریہ می کند..
جوانے بخاطر اینکہ #دوست نامحرمش جوابش کرده گریہ مےکند..
جوانے تا صبح #قرآن میخواند و بہ تفکر میپردازد..
جوانے نامہ #نامحرمے را تا صبح نگاه میکند و تفکر میکند...
دخترے #چادرش را محکم میگیرد تا باد شرمگینش نکند..
دخترے جلوے #باد میرود تا دیگران بہ او بنگرند..
جوانے کسے بهش فحش میده , ولی در جوابش میگوید : من #روزه ام..
جوانے #مادرش را بخاطر دیر آوردن غذا فحش میدهد..
جوانے خونش در #دفاع از دین بر زمین خون میریزد..
جوانے سر #قاچاق مواد مخدر تیر میخورد و خون آلود میمیرد..
جوانے #ریش میگزارد تا سنتے را زنده کند..
جوانے #ابرو میگیرد تا فتنہ اے را زنده کند..
جوانے دست #مادرش را میبوسد..
جوانے دست روے #مادرش بلند میکند..
جوانے #پدر پیرش را کول میکند و بہ حج میبرد..
جوانے #پدرش را کول میکند و به خانه سالمندان میبرد..
👌و پروردگارمﷻ می فرماید :
هرگز اهل جهنم و اهل بهشت
یکسان نیستند، اهل بهشت رستگارانند.
اینوووو👆
انگار باور نداره آقا رو داره می بینه😂😭
خدااااا😂😂😂
دست می زنه ببینه واقعیه یا نه 🤣🤣
پ.ن:این عشق دخترها به #پدر را به خاطر بسپارید. ☺️
ملت ما این است. 🇮🇷❤️
از کوچهای عبور میکرد؛
کودکی را دید که سر به دیوار گذاشته بود،
و گریه میکرد!
نزدیک رفت،
کودک را روی دامن نشاند،
و اشکهایش را پاک کرد.
علت گریه ی بچه را پرسید؛
کودک گفت: بچههای اینجا
مرا از بازی طرد میکنند
و میگویند: چون #پدر نداری
ما با تو همبازی نمیشویم...
اشک از چشمان مولا جاری شد؛
مقداری اشرفی به کودک داد،
و فرمود: برو با بچه ها همبازی شو
و اگر گفتند پدر نداری؛
بگو بابای من #علیبنابیطالب است...
+ کتابامیرالمومنین ص ۱۲۷...
باباشو آورده بود دکتر
از خستگی خوابش برده بود ،عشق پدر رو تو دستاش میشد دید
#پدر
🆔 @eittwitter طوقی