eitaa logo
🇮🇷دختران سلیمانی🇮🇷
576 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
619 ویدیو
63 فایل
اجتماع دخترانہ#دختران_سلیمانی شهرستان دارالصابرین بم🍃 تولد کانال:جمعه ۹ خرداد ۱۳۹۹ [تنها کانال رسمی دختران سلیمانی شهرستان بم]
مشاهده در ایتا
دانلود
🏷 🍂گردش‌خون‌در رگ‌هاۍزندگۍ شيريـــن‌استـــ؛ اماريختن‌آن‌در پاۍمحبوب‌ شيريـــن‌تراستـــ؛ ونگوشيريـــن‌تر، بگو"بسياربسيارشيريــــــن‌تر" ✨🕊 🥀 🚩 😷 🌼✨ ⚜کانال رسمی دختران سلیمانی بم @dokhtaransoleymani_bam
⚓️ 🍃میدونیدآدماچرا ریا میکنن؟'🔍'..͜ چون‌ازمتن لذت نَبُردن‌میخوان‌ ازحاشیه ها لذت‌بِبَرن'🕳'..͜ 🍂ازخودِقرآن‌📖خواندن‌لذت‌ببرید نه‍‌ازتشویق‌مردم‌که‍‌'📡'..͜ داری‌خوب‌قرآن‌میخونی‍'📓'..͜ ☘ازخودِنمازخوندن‌ لذت‌ببرید'🔭'..͜ نه ‍‌ازتعریف‌دیگران!'🎥'..͜ 🌱 🌙 🏴کانال رسمی دختران سلیمانی بم🏴 @dokhtaransoleymani_bam
•○ ⃟🌸•⠀ این‌روز‌ها‌ڪہ‌میگذرد لحظہ‌بہ‌لحظہ دل‌نگࢪانم... ڪہ‌نڪند شما‌ࢪا‌نبینم‌وبࢪوَم 💫 @کانال رسمی دختران سلیمانی بم🍃 @dokhtaransoleymani_bam
باز دلم یاد تو افتاد و شکــــــ💔ــــست هر کجاے اتاقم را می نگرم عکس تو را میبینم باورم نمیشود که رفته اے برای من هنوزم هم زنده اے و زنده خواهے ماند این رسم شهادت است جاودانه گے...💔 💠کانال رسمی دختران سلیمانی بم @dokhtaransoleymani_bam
🌼 وقتی به تو سلام میکنم وجودم سرشار از امید می‌شود. و زندگی،شروع به لبخند زدن می کند 🍃 🌼 وقتی به تو سلام میکنم روزم پر از برکت می‌شود، پر از روزی 🍃 🌼 وقتی به تو سلام میکنم جانم لبریز از بوی نسیم و بهار و شادمانی می‌شود 🍃 🌼🕊 🕊🌼 🥀 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ 🥀 ◾▪◾▪ 🍃 اَللّهُــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَــرَج 🍃 . @dokhtaransoleymani_bam
مـــــــاه را گم نکنــی بین چراغانی ها 🌙 . . . . کانال رسمی دختران سلیمانی بم @dokhtaransoleymani_bam
28.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
که هر نفس با یاد تو زنده‌ایم، بی‌تو جهان معنای انتظار است.🌱 . . . . کانال رسمی دختران سلیمانی بم @dokhtaransoleymani_bam
ای از نگاه و نظر ،غایب و نهان بیا پنهان زچشم و دیده اهل جهان بیا خلق جهان بدون تو با هم غریبه اند درمان درد غربت این مردمان بیا کانال رسمی دختران سلیمانی بم @dokhtaransoleymani_bam
هدایت شده از خیمه حسین
خدمت به زائران اربعینِ امام حسین علیه السلام تمام تصورات و ذهنیت من از مردم پاکستان رو تغییر داد. از همان سالهای اول، وقتی در موکب ابوالفضل العباس علیه‌السلام، کنار گلزار شهدای گمنام باغدشت بم، میزبان کاروان‌های زائران پاکستانی بودیم، فهمیدم چقدر می‌شود عاشق شد... عاشق مردمی که زبان‌شان را نمی‌فهمی، اما دل‌شان را خوب می‌خوانی. ما و بچه‌ها، در دل آن روزها و شب‌ها، دوستان پاکستانی زیادی پیدا کردیم. کودکانی که با یک لبخندشان، خستگی چند روز خادمی را از تنمان در می‌کردند. کلی دوستای کوچیک و بزرگ پاکستانی پیدا کردیم که در این چند مدت خادمی دلبسته و وابسته هم شدیم. ▫️▫️▫️ هیچ وقت فکرشو نمی‌کردم انقدر دلتنگ کودکان پاکستانی بشوم. انقدرررر مهربون و دوست داشتنی و بامحبت و شیرین بودند که حد نداشت خصوصا از ذوق گرفتن هدیه کوچیک ... از انرژی خوب کودکان انرژی می‌گرفتیم و پرقدرت ادامه می‌دادیم ... ▫️▫️▫️ لحظات آخر موقع خداحافظی با بغض و گریه میگفتند تا سال بعد اربعین منتظریم که به این موکب بیاییم . ولی در واقع این ماییم که باید منتظر بمانیم.. منتظر بمانیم که آیا دوباره اذن خدمت داریم.. ▫️▫️▫️ وبعد از گذشت سالها امسال…اما.... موکب ابوالفضل العباس علیه‌السلام، باز هم برپا شد. میزبان زائران ایرانی بود، عزیزانی که آمدند برای استراحت و ... و گاهی چند کلمه هم‌صحبتی… اما جای خالی زائران پاکستانی، جای خالی همان دل‌های پاک، در دل‌مان ماند… مرز پاکستان بسته بود… و زائران عاشق و مومن پاکستانی، از حرکت به سوی کربلا و پابوسی آقا امام حسین علیه‌السلام بازماندند. و ما هم، از توفیق خدمت به آن دل‌های آسمانی محروم شدیم… ▫️▫️▫️ توفیقِ خدمت به آن کاروان‌های عاشق، امسال نصیبمان نشد... و ما، ماندیم با دل‌هایی که هنوز گوشه‌ی موکب، دنبال ردّ نگاه کودکانه‌ای می‌گردند... جای خالی‌شان، از کتیبه ها عکس‌نوشته ها، از هدیه‌ ها ی بی‌صاحب، از فرش‌های پهن‌شده و موکبی که حال و هوای زائرین پاکستانی و جای خالییشون، داد می‌زند... موکب برپا بود... غذا پخته می‌شد... صدا می‌پیچید... اما انگار چیزی نمی‌لرزید در دل‌مان... انگار آن تکه‌ای که باید روشن می‌کرد قلب‌مان را، امسال نیامده بود... و زودتر از همیشه، موکب را جمع کردیم... نه از خستگی… از دلتنگی... از دلسردیِ بی‌صدایی که جایشان را پر نکرد... دل‌مان سوخت... هنوز هم می‌سوزد... برای آن نگاه‌های پر از اشتیاق، آن پاهای تاول‌زده، آن لب‌های خندان و زبان‌های بی‌زبانی که با «چشم» و «دل» با ما حرف می‌زدند… ما ماندیم و خلوتمان... ما ماندیم و اشک‌هایی که بی‌صدا ریخته شدند... و حالا فقط می‌توانیم بگوییم: به امید باز شدن مرزها… به امید سلامتی و حضور دوباره‌ی زائران بی‌ادعای پاکستانی… به امید روزی که دوباره خستگیِ شیرین خدمت، جان‌مان را تازه کند... به امید اذن دوباره‌ی خدمت… اگر لایق باشیم… و بیشتر از همه… به امید آن روزی که این همه خدمت، این همه اشک، این همه دلتنگی، ثمر بدهد… به امید روزی که موکب‌داری و خادمیِ اربعین، ما را آماده کرده باشد برای خدمت در آن کاروان بزرگ نجات… «کاش ما را کاروانی باشد که یوسف زمان را از ته چاه غربت و تنهایی نجات دهد» کاروانی که قرار است یوسف زمان، حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه را از چاه غربت و تنهایی بیرون بیاورد… کاش ما را هم راهی در این مسیر باشد… کاش ما هم جزء همان کاروان باشیم… و کاش… این، آخرین اربعینِ بی‌حضورِ مهدی باشد... --- ---الهــــــــــــــــــــــــــــــــــــ🤲ـــــــــــــــــــــــــــــــی آمـــــــــــــــــــــــــــــ😭ــــــــــــــــــــــــــــــین ✍🏽 دل‌نوشته‌ای از سرکار خانم ف:م از مربیان و خادمان موکب ابوالفضل العباس علیه السلام بم 🚩 به کانال "خیمه حسین" بپیوندید🇮🇷 @kheimehussain
🇮🇷دختران سلیمانی🇮🇷
کانال رسمی دختران سلیمانی بم @dokhtaransoleymani_bam
به نام خدای حسین(علیه السلام)، برای یاری مهدی(عجل الله)… سال‌هاست که جامانده‌ام از پیاده‌روی اربعین، و هر بار که صدای قدم‌های عاشقان به سمت کربلا بلند می‌شود، دلم چنان می‌سوزد که گویی تکه‌ای از جانم را جا گذاشته‌ام. 😔 سال‌هاست جامانده از این مسیر، امسال هم موکب‌مان، باز بود، اما آن شور و صفای همیشه را نداشت… 🕯️ دلمان خوش بود به همین خدمت به زائران حسینی، اما این توفیق هم نصیبمان نشد… زائران پاک و مؤمن پاکستان که هر سال برای رسیدن به مسیر عشق رهگذر از موکب ما بودند، امسال جا ماندند… 🇵🇰 کاش ما را موکبی بود، که غم را از دل مهدی بردارد… 🌟 دلم می‌خواست امسال در این مسیر باشم، در میان دریایی از عشق و ایمان، همراه با همه زائران، یکصدا فریاد بزنیم: «نابودی اسرائیل، نجات مردم غزه، و ظهور آقا، امام زمان(عجل الله)…» ✊🕊️ اما این سال هم من ماندم و حسرت، مثل کسی که دست و پا می‌زند، ولی نمی‌تواند به سمت آن نور الهی راهی پیدا کند… 🙇‍♂️ و من هم، مثل رهبر عزیزمان و همچون حضرت رقیه سلام الله، جامانده‌ام… حال و روزم را رقیه خوب می‌فهمد🥺💔 حسین (علیه السلام) مانده‌ام در گوشه‌ای، با دلی پر از شور و آرزو، که روزی راه خود را به سوی آن جاده‌ی نور بیابم… اما در همین دل شکسته و جانکاه، یک شعله‌ی کوچک امید روشن است؛ 🌙 شاید این ماندن، همان راهی باشد که خدا برای من رقم زده، شاید بیاید آن روز که صدایم را بشنود، و بگوید: «منتظرت بودم، بیا😭.» 🤲 تا آن لحظه، با دلی شکسته و چشمی پر از اشک 😢💔، می‌مانم و می‌سوزم 🔥، که شاید این درد ماندن، رسالت من باشد… 🌙 و شاید خدا در این دوری، دوست دارد آماده‌ام کند 🤲، برای روزی که راهی به سوی آقا پیدا کنم… 🌹✨ و کاش… این، اربعینِ با حضورِ مهدی باشد… ---الهــــــــــــــــــــــــــــــــــــ🤲ـــــــــــــــــــــــــــــــی آمـــــــــــــــــــــــــــــ😭ــــــــــــــــــــــــــــــین ✍🏽 دل‌نوشته‌ای از سرکار خانم ف:م از مربیان و خادمان موکب ابوالفضل العباس علیه السلام بم 🚩 کانال رسمی دختران سلیمانی بم @dokhtaransoleymani_bam
22.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای بهار عمر من طراوت چمن خزان نبینی‌ام ای مرا ببخش اگر نداده ام ثمر😭 که تو بچینی‌ام💔 به حال خود مرا رها نکن مراز بی کران جُدا نکن به شبنم قنوتت ای سحر تو بی نصیبم از دعا نکن شاخه شاخه شکسته‌ام اما به تو وابسته‌ام طردم نکن جانا که من از روزگارم خسته‌ام🥀 کانال رسمی دختران سلیمانی بم @dokhtaransoleymani_bam