دختران آفتاب
🔸 ذاکر و غافل 🔸
... پدر با فرزند برخورد نفسانی میكند و برای سبك شدن و رفع خستگی كنار طفل مینشیند و بازی میكند! بازی با بچهها به آنها شخصیت میدهد؛ بازی كه در آن نشاط باشد، اما لغو نباشد، جمع بین دو ظریف است. گاهی ما بازی میكنیم ولی افسار گسیختگی است.
تفریح رسول اكرم صلی الله علیه و آله با بچهها، منتهای شخصیت و روح دادن به آنها است؛ میرود توی بچهها و بچهها را با خود به عالم بالا میآورد. ولی وقتی ما با بچهها بازی و تفریح میكنیم، بازی و تفریح ما، بازی و تفریح غافل است. در حالی كه بازی و تفریح رسول صلی الله علیه و آله بازی و تفریح ذاكر است.
پدر اگر بداند چه مأموریتی دارد، با تفریح و بازی با فرزند خود، نه تنها پایین نمیرود، بلكه طفل هم بالا میآید.🔹
#نکته تربیتی
#آیت الله حائری شیرازی (رحمة الله علیه)
@dokhtaranyazd
قابل توجه شرکت کنندگان در دوره تربیتی شمعدانی های خانه ما: امروز از ساعت 17-21 در حسینیه ام الائمه واقع در چهارراه فاطمیه، ابتدای بلوار بسیج ثبت نام حضوری دوره انجام می شود. لطفاً برای تکمیل ثبت نام خود در این ساعت مراجعه نمایید.
🍃🌸🍃🌸🍃
💐 نقش زنان و همسران در انقلاب
از اول انقلاب، زنان یکی از برجسته ترین نقش ها را در این انقلاب ایفا کردند. هم در خود حادثه بزرگ انقلاب، هم در حادثه بسیار بزرگ هشت سال دفاع مقدس، نقش مادران، نقش همسران، از نقش مجاهدان اگر سنگین تر و دردناکتر و تحمل طلب تر نبود، یقیناً کمتر نبود. مادری که جوان خودش را، عزیز خودش را، دسته گل خودش را هجده سال، بیست سال ـ کمتر، بیشترـ پرورش داده، با آن محبت مادرانه او را به ثمر رسانده، حالا او را به طرف میدان جنگ می فرستد، که معلوم نیست حتی جسد او هم بر خواهد گشت یا نه. این کجا، رفتن خود این جوان کجا؟ که خب، این جوان با شور و هیجان جوانی، همراه با ایمان و روحیه انقلابی گری، حرکت میکند و میرود. کار این مادر، از کار آن جوان اگر بزرگتر نباشد، کوچکتر نیست. بعد هم که جسد او را برمیگردانند، افتخار میکند که بچه من شهید شده . اینها چیز کمی است؟ این حرکت زنانه ، حرکت زینب گون در انقلاب ما بود. ۱۳۸۹/۲/۱
بچه انسان سرما میخورد، دو تا سرفه میکند، چقدر نگران میشویم؟ یک بچه انسان برود کشته بشود، دومی برود کشته بشود، سومی برود کشته بشود، شوخی است ؟ و این مادر با همان احساسات مادرانه سالم و جوشان و پرفوران، آن چنان نقشی ایفا کند که صد تا مادر دیگر تشویق بشوند و بچه هایشان را بفرستند میدان جنگ. اگر این مادرها آن وقتی که جنازه بچه هایشان می آمد یا حتی نمی آمد، آه و ناله می کردند، گله میکردند، یقه چاک میزدند، اعتراض به امام و اعتراض به جنگ می کردند، مطمئناً جنگ در همان سالهای اول و در همان مراحل اول زمینگیر میشد. نقش مادران شهدا این است.
همسران صبور شهدا، زن های جوان، شوهران جوان خودشان را در آغاز زندگی شیرین خانوادگی مورد آرزو از دست بدهند. اول راضی بشوند این شوهر جوان بلند شود برود جایی که ممکن است برنگردد، بعد هم شهادت او را تحمل کنند، بعد هم افتخار کنند، سرشان را بالا بگیرند. اینها آن نقش های بی بدیل است. بعد آنچه که تا امروز ادامه دارد همسری با جانبازان است. خانم هایی رفتند همسر جانبازان شدند. یک مرد ناقصِ معیوبِ احیانا بد اخلاق به خاطر وضع جسمی یا اختلالات ناشی از موج گرفتگی و غیره را انسان به عنوان یک متعهد و یک مسئول ، داوطلبانه و بدون هیچ اجباری برود و پذیرایی اش را به عهده بگیرد ، خیلی فداکاری کرده است . یک وقت شما می گوید من می آیم روزی دو ساعت از شما پذیرایی می کنم . خب هر روزی که شما میروید او از شما تشکر می کند . یک وقت هست که نخیر، شما خودتان را به عنوان همسر او توی خانه او میگذارید، شدید بدهکار! یعنی طبیعت کار این است که باید شما این کار را بکنید. اینها این فداکاری را کردند. اصلاً نمی شود نقش زنان را محاسبه کرد و من اقرار کنم، اعتراف کنم، اول کسی که این نقش را فهمید، امام بزرگوار ما بود.(۱۳۹۰/۱۰/۱۴)
قسمت پنجم
بخشی از کتاب #خانواده به سبک ساخت یک جلسه مطول مطوی در محضر مقام معظم رهبری / صهبا
🌷منتظر قسمت های بعدی از این کتاب باشید
@dokhtaranyazd
🌸📖
🍃🌸🍃🌸🍃
💐 جهاد زن، همراهی با کار خدایی شوهر
فرمودهاند: «جِهادُ المَراَهِ حُسنُ التّبَعُّل؛ جهاد زن نیکو شوهر داری است.» (کافی/کتاب الاجتهاد/باب جهاد الرجل و المراة) حُسنِ تَبَعُّل یعنی چه؟ (۱۳۸۱/۷/۱۸) در دوره رژیم طاغوت، (۱۳۸۱/۷/۱۱) وقتی بنده و امثال بنده در میدان مبارزه بودیم، دستگاه دیر یا زود ماها را شناسایی و پیدا میکرد و مزدورهای خودش را سراغ ما میفرستاد. میآمدند ما را از توی خانههایمان بیرون میکشیدند و جلوی چشم زن و بچه به شکنجهگاههای ساواک میبردند. زندانی را من میکشیدم، شکنجه را من تحمل میکردم، اما میدانستم که رنج بیشتر را خانم میبرد؛ نگرانی، ترس، دلهره، اضطراب و غصه به او مجال لحظهای آرامش نمیدهد؛ این را من میفهمیدم. حتی در زندان و در سلول انفرادی، وقتی فکر میکردم، میدیدم وضع اینها از وضع من دشوارتر است؛ دلم به حال آنها میسوخت. بعد هم که بیرون میآمدم، وقتی سؤال و جستجو میکردم، با اینکه نمیخواستند بگویند، اما میفهمیدم که بر آنها چه گذشته است. آدم چند تا بچه کوچک را تر و خشک کند؛ نه درآمدی، نه پولی، نه یک وسیله تأمین راحتی، نه امنیتی؛ چهار نفر هم دربیایند شماتت کنند که دیگر بدتر، توی خانه تنها، بدون مرد؛ پدر بچهها هم معلوم نیست در چه وضعی است؛ آنها بیشتر زجر میکشیدند. (۱۳۸۳/۷/۲) بعضی زنها به ملاقات زندانیها که میآمدند، شوهر زندانی از آنها میپرسید: خب، چطوری؟ میگفت: خیلی خوبه مشکل مالی نداری؟ میگفت: نه خیلی هم خوب است. بچهها کسالتی، چیزی ندارند؟ چرا نیاوردیشان؟ میگفت: داشتند بازی میکردند، خوش بودند، گفتم اذیتشان نکنم، بعد معلوم میشد که بچه یک ماه ناخوش بوده است. این زن نمیگذاشت شوهر داخل زندان حتی ناخوشی بچه را بفهمید که مبادا نگران شود. شوهر میپرسید: خودت چطوری؟ و زن جواب میداد، خیلی خوب و سر حالم در حالی که خود زن احتیاج به مراقبت داشتند، ما این طوری هم داشتیم. اینها همه کمک است. بعضی زنها این طور نبودند. به ملاقات که میآمدند، بنا میکردند به آه و ناله تو که نیستی، ما پول که نداریم، نان که نداریم، کسی که به ما محل نمیگذارد، بچهها بابایشان را میخواهند، مدرسه اینطور گفته. آن بیچاره خودش هزار تا مشکل داخل زندان داشته، دلش را از قضایای بیرون پر از خون میکردند و طبعاً ارادهاش سست میشد. اگر همانجا هم تصمیم نمیگرفت که به گونهای خودش را با نوشتن توبهنامه از گیر زندان خلاص کند، مطمئناً برای نوبت بعد که میخواست اقدام مهمی بکند، دست و پایش میلرزید. (۱۳۸۷/۷/۱۱)
خانمها، سختیهایی که شما از ناحیه شغل همسرتان متحمل میشوید، یک ذرهاش هدر نمیرود؛ پای خدا حساب کنید و پاداش آن را از خدا بخواهید و خدا پاداش خواهد داد. من همیشه گفتهام؛ در این قضایا، اجر خانمها حداقل نیمی از مجموع اجر است. از من میپرسند چرا میگویید حداقل؛ عادلانه، پنجاه درصد، پنجاه درصد، زن و شوهر اجر خدا را تقسیم کنند، چرا اجر زنها بیشتر باشد؟ من میگویم به خاطر اینکه وقتی مرد کاری انجام میدهد، جلوی چشم قرار دارد و همه آن را میبینند؛ لذا مقداری ستایش و جانبداری و تحسین را از مردم دریافت میکند، این میشود یک مقدار از اجرش، اما خانمی که در خانه است، کسی نمیداند او چه کشیده و چه دارد میکشد. ستایش و کف زدن و هورا کشیدن و صلوات فرستادن، دیگر برای او نیست؛ پس همین اندازه، اجر او بیشتر میشود. (۱۳۸۳/۷/۲) اگر زن در خانه با فعالیت شوهر موافق باشد، شوهر امکان فعالیت و تلاشش چند برابر میشود. (۱۳۶۱/۱۱/۱۴) هر تلاشی که یک مرد در میدانهای مختلف انجام میدهد، به میزان زیادی مرهون همکاری، همراهی، صبر و سازگاری همسر اوست. همیشه همین طور بوده است. (۱۳۸۱/۷/۱۸)
اینکه از پیغمبر نقل شده است که فرمودند: «جِهادُ المَرأةِ حُسنُ التَّبَعُّلِ» جهاد زن این است که خوب شوهرداری کند؛ خوب شوهرداری کردن، یعنی این. یعنی زمینه را طوری فراهم کند که آن آقا بتواند کار خودش را با راحتی انجام دهد، (۱۳۷۲/۱/۱) عدهای خیال میکنند جهاد زن این است که فقط وسایل راحتی مرد را فراهم کند. حُسن تَبعّل فقط این نیست؛ این جهاد نیست؛ جهاد این است که زنان مبارز، مؤمن و فداکار، وقتی شوهرانشان مسئولیتهای سنگینی دارند، بار آن سنگینی به میزان زیادی روی دوش آنها میافتد. وقتی مرد خسته میشود، اثر خستگی او در خانه ظاهر میگردد. وقتی به خانه میآید، خسته، کوفته و گاهی بداخلاق است و این بداخلاقی و خستگی و بیحوصلگی ناشی از محیط کار، به داخل خانواده منعکس میشود. حالا این خانم اگر بخواهد جهاد کند، جهاد او این است که با این زحمتها بسازد و آنها را برای خدا تحمل کند؛ این می شود حُسن تَبعّل.
🌸قسمت ششم
📖بخشی از کتاب #خانواده به سبک ساخت یک جلسه مطول مطوی در محضر مقام معظم رهبری / صهبا
🌷منتظر قسمت های بعدی از این کتاب باشید.
@dokhtaranyazd