eitaa logo
دختران آفتاب
219 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
113 ویدیو
15 فایل
بهانه جمع صمیمی مان فرزندان معصومی هستند که آینده دنیا در دستان کوچکشان موج می زند... راه های ارتباطی با کانون: ۰۹۱۳۵۱۶۴۳۵۸ @armankhah313
مشاهده در ایتا
دانلود
دختران آفتاب
متفکر یکی دیگر از عواملی که تأثیر قابل توجهی در متفکر شدن کودکان دارد(وقتی می گویم کودکان، شما نوجوانان هم در کنارش بخوانید) محیط و اعضای خانه است! تصور کنید خانه ای که در آن دائماً در کش و قوس و با یکدیگرند هر کدام می خواهند حالِ دیگری را بگیرند حوصله ی باهم بودن را ندارند و برای حرف های هم ارزشی قائل نیستند، چگونه می تواند فرزندانی خوش فکر و متفکر تربیت کند؟! . معضلی که امروزه به وفور در ها مشاهده میشود و متاسفانه روز به روز هم در حال گسترش است حرمت ها و توجهی اعضای خانواده به یکدیگر است که پایه آن را و مادر در خانه بنا می گذارند... . کاش بفهمیم وقتی باهم بد صحبت میکنیم و سر هم داد میزنیم و با هم دعوا میکنیم، فرزندمان از نظر به هم میریزد و لازم برای را ندارد... و زمانی که این مقدمه(یعنی آرامش) برود، بستر تفکر نیز در وجود رخت بر می بندد و می رود دنبال کارش... ☺️ لطفاً کمی به فرزندانتان بزنید 😊😉 تربیتی الاسلام فاطمی پور @dokhtaranyazd
دختران آفتاب
اندر احوالات شدن نان این متن را برای کسانی که عجله دارند و میخواهند متنی را سریع و کوتاه بخوانند و به نتیجه ای برسند و قضاوتی بکنند و رد شوند، نمی نویسم! روی صحبتم در این پیام با کسانی است که اهل دقت و تفکرند... 🌹 اوضاع و احوالمان در این سال ها کمی زیر و رو شده است! هر کسی هم مشکل را چیزی می داند. در صف نانوایی بودم که پیرمردی به اعتراض برای رعایت نکردن نوبت ها توسط شاگرد نانوا قیام کرد و چیزی جز توهین ها و بی ادبی های جوانکِ شاگرد نصیبی نبرد! پیرمرد دیگری که کنارم بود، هوس قدیم ها به سرش زد و گفت قدیم نان احترام داشت، حرمت داشت؛ چون مایه برکت شمرده میشد و با تمسخرِ کلوچه های امروزی از خوشمزگی نان های قدیم برایم گفت و اینکه نانوا کارش را با بسم الله و وضو شروع میکرد، جلوی مغازه را آب می پاشید، به مشتری احترام می گذاشت و... می گفت نانوایی که در حال نان پختن دائم ذکر بگوید، معلوم است که نان خوش طعمی هم دارد. یاد کودکی اش کرد و گفت یادم هست بچه بودم و نان گرفته بودم و کنار کوچه میرفتم که مأمور نظارت بر نانوایی ها از دور گوشه ی سوخته ی کنار نان من را دیده بود و با اصرار آدرس نانوایی ای که ازش نان خریده بودم، گرفت. چند روز بعد باز رفتم نان بگیرم اما با کرکره پایین کشیده شده ی مغازه نانوایی مواجه شدم! . اما الآن چه؟ هر نانوایی ساز خود را میزند و به هر گرم و قیمتی بخواهد می فروشد! . نگاه کاسب اهل احترام و برکت را به کاسبِ طمعِ سود بیشتر تبدیل کرده است... می گفت چند روز پیش مردی در نانوایی زنبیل آباد اعتراض کرد و شاگرد نانوا با میله ای که نان در می آورد، به فکِ آن مرد زد و دهان و چانه اش تا گردن را شکافت... امروز بارها به خود می گفتم کاش میت وانستیم مثل قدیم نان خودمان را در پخت کنیم... . امروز باز بیش از پیش دلم هوای زندگی های ساده و با آرامش و سالم و البته باعزت قدیم ها کرد... روزی تان ان شاءالله... تربیتی زندگی اسلامی الاسلام فاطمی پور @dokhtaranyazd