eitaa logo
دختران زینبی
391 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
2.4هزار ویدیو
176 فایل
✨️ ڪانال دختران نوجوان محلہ زینبیہ پردیسان قم ✨ پایگاه بسیج حضرت زینب سلام الله علیہا حوزه حضرت نرجس سلام الله علیہا ️🍓ڪپۍ مطالب با ذڪر صلوات😊
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
107571_760.mp3
3.62M
❤️ صوت دعای فرج با صدای علی فانی @dokhtaranzeynaby
❤️ هر شب رأس ساعت ۲۲ دعای فرج را به نیابت از همه دوستان و اموات، به نیت تعجیل در فرج آقامون، 💗صاحب الزمان (عج)💗 قرائت می‌کنیم. @dokhtaranzeynaby
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_363232510.mp3
8.07M
با صدای مهدی سلحشور 🖤اَلّلهُمَّـ عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرج🖤 @dokhtaranZeynaby
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ‍ ‍ 🌹 (ع)🌹 📣 : قسمت دو امام حسین علیه السلام فرمود: - پس چه می بینید؟ عرضه داشتند : - قسم به خدا نیزه های دشمن و گوش های اسب هایشان را می بینم. امام حسین(ع) فرمود: - قسم به خدا که من هم آن را می بینم. در این هنگام بود که حر با هزار سوار نمایان شد و امام (ع) به استقبال آنان رفت. وقت نماز ظهر شد، امام حسین(ع) به حجاج بن مسروق امر فرمود که اذان بگوید. زمان اقامه نماز شد، امام (ع) به حر فرمود: - آیا می خواهی با اصحابت نماز بخوانی؟ حر عرض کرد: - نه! شما نماز بخوانید و ما نیزبه شما اقتدا می کنیم. امام حسین(ع) با ردا و عبا و نعلینی که به تن داشت جلو ایستاد. به همراه دو لشکر نماز خواند، زمانی که وقت نماز عصر فرا رسید، امام حسین(ع) دستور فرمود و اذان و اقامه گفتند. امام (ع) جلو آمد و ایستاد و نماز را با حاضرین خواند. از نماز که فارغ شد، به سرعت بر روی پا ایستاد. خدا را حمد و ستایش نمود و مدح اورا گفت، آن گاه فرمود: - ای مردم! من فرزند دختر رسول خدا (ص) هستم و ما به زمامداری امور سزاوارتریم از این مدعیانی که ادعای چیزی را دارند که برای آنان نیست و درمیان شما به ظلم و دشمنی حکم می رانند. ص80 ☘️ در جهت انتشار این پیامها لتعجیل الفرج بشتابید ان شاءالله @dokhtaranZeynaby
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ‍ ‍ 🌹 (ع)🌹 📣 : قسمت سه اگر به خدا اعتماد کنید و حق را برای صاحبانش بدانید، رضایت خدارا در پیش خواهد داشت و اگر زمامداری ما را خوش ندارید و به حق ما آگاه نیستید و نظر شما خلاف نامه هایی است که از شما رسیده است و خلاف فرستادگانی است که فرستاده اید، من باز می گردم. حربن یزید میان امام علیه السلام و اصحابش شروع به سخن کرد و گفت: - اباعبدالله! ما این نامه ای که گفتی و قاصدانی که نام بردی، نمی شناسیم. ای اباعبدالله! ما از کسانی که این نامه ها را به سوی تو نوشته اند نیستیم. ما وظیفه داریم تو را زیر نظر بگیریم و از تو جدا نشویم تا تو را به نزد امیر ببریم. امام حسین علیه السلام لبخندی زد و فرمود: - ای حر! آیا نمی دانی که مرگ به تو نزدیک تر از این کار است؟ سپس امام حسین علیه السلام امر فرمود که: - زنان را کمک کنید تا سوار شوند، می خواهم ببینم این حر با اصحابش چه خواهند کرد؟ امام حسین علیه السلام سوار بر مرکب شد. زنان اهل حرم را پیش روی کاروان قرار دادند؛ لشکر حر جلو آمدند و راه را بر امام حسین علیه السلام بستند، امام دست به شمشیر برد و بر سر حر فریاد کشید: - مادرت به عزایت بنشیند! می خواهی چه کنی؟ حر در جواب گفت: ص 81 ☘️ در جهت انتشار این پیامها لتعجیل الفرج بشتابید ان شاءالله @dokhtaranZeynaby