107571_760.mp3
3.62M
#قرار_عاشقی❤️
صوت دعای فرج با صدای علی فانی
@dokhtaranzeynaby
#قرار_عاشقی❤️
هر شب رأس ساعت ۲۲
دعای فرج را به نیابت از همه دوستان و اموات،
به نیت تعجیل در فرج آقامون، 💗صاحب الزمان (عج)💗
قرائت میکنیم.
@dokhtaranzeynaby
1_363232510.mp3
8.07M
#زیارت_عاشورا
با صدای مهدی سلحشور
🖤اَلّلهُمَّـ عَجِّللِوَلیِّڪَ الفَرج🖤
@dokhtaranZeynaby
بسم الله الرحمن الرحیم
🌹 #چهل_منزل_با_حسین(ع)🌹
📣 #منزل_چهارم: قسمت دو
امام حسین علیه السلام فرمود:
- پس چه می بینید؟
عرضه داشتند :
- قسم به خدا نیزه های دشمن و گوش های اسب هایشان را می بینم.
امام حسین(ع) فرمود:
- قسم به خدا که من هم آن را می بینم. در این هنگام بود که حر با هزار سوار نمایان شد و امام (ع) به استقبال آنان رفت. وقت نماز ظهر شد، امام حسین(ع) به حجاج بن مسروق امر فرمود که اذان بگوید. زمان اقامه نماز شد، امام (ع) به حر فرمود:
- آیا می خواهی با اصحابت نماز بخوانی؟
حر عرض کرد:
- نه! شما نماز بخوانید و ما نیزبه شما اقتدا می کنیم.
امام حسین(ع) با ردا و عبا و نعلینی که به تن داشت جلو ایستاد. به همراه دو لشکر نماز خواند، زمانی که وقت نماز عصر فرا رسید، امام حسین(ع) دستور فرمود و اذان و اقامه گفتند. امام (ع) جلو آمد و ایستاد و نماز را با حاضرین خواند.
از نماز که فارغ شد، به سرعت بر روی پا ایستاد. خدا را حمد و ستایش نمود و مدح اورا گفت، آن گاه فرمود:
- ای مردم!
من فرزند دختر رسول خدا (ص) هستم و ما به زمامداری امور سزاوارتریم از این مدعیانی که ادعای چیزی را دارند که برای آنان نیست و درمیان شما به ظلم و دشمنی حکم می رانند.
ص80
☘️ در جهت انتشار این پیامها لتعجیل الفرج بشتابید ان شاءالله
@dokhtaranZeynaby
بسم الله الرحمن الرحیم
🌹 #چهل_منزل_با_حسین(ع)🌹
📣 #منزل_چهارم: قسمت سه
اگر به خدا اعتماد کنید و حق را برای صاحبانش بدانید، رضایت خدارا در پیش خواهد داشت و اگر زمامداری ما را خوش ندارید و به حق ما آگاه نیستید و نظر شما خلاف نامه هایی است که از شما رسیده است و خلاف فرستادگانی است که فرستاده اید، من باز می گردم.
حربن یزید میان امام علیه السلام و اصحابش شروع به سخن کرد و گفت:
- اباعبدالله!
ما این نامه ای که گفتی و قاصدانی که نام بردی، نمی شناسیم.
ای اباعبدالله!
ما از کسانی که این نامه ها را به سوی تو نوشته اند نیستیم. ما وظیفه داریم تو را زیر نظر بگیریم و از تو جدا نشویم تا تو را به نزد امیر ببریم.
امام حسین علیه السلام لبخندی زد و فرمود:
- ای حر!
آیا نمی دانی که مرگ به تو نزدیک تر از این کار است؟
سپس امام حسین علیه السلام امر فرمود که:
- زنان را کمک کنید تا سوار شوند، می خواهم ببینم این حر با اصحابش چه خواهند کرد؟
امام حسین علیه السلام سوار بر مرکب شد. زنان اهل حرم را پیش روی کاروان قرار دادند؛
لشکر حر جلو آمدند و راه را بر امام حسین علیه السلام بستند،
امام دست به شمشیر برد و بر سر حر فریاد کشید:
- مادرت به عزایت بنشیند! می خواهی چه کنی؟
حر در جواب گفت:
ص 81
☘️ در جهت انتشار این پیامها لتعجیل الفرج بشتابید ان شاءالله
@dokhtaranZeynaby
بسم الله الرحمن الرحیم
🌹 #چهل_منزل_با_حسین(ع)🌹
📣 #منزل_چهارم: قسمت چهار
- اگر کس دیگری جز تو از مردان عرب با من چنین سخن می گفت و در این وضعی که تو قرار داشتی بود، من نیزمادرش رااینگونه نفرین میکردم،هرکه میخواست باشد،اماقسم به خدا که دربردن نام مادرت راهی برایم نیست جزبه نیکوترین وجهی که بتوانم،
به هرصورت بایدتورابه نزدعبیدالله بن زیادببرم.
امام حسین علیه السلام به اوفرمود:
-دراین صورت تاجان دربدن دارم ازتوتبعیت نخواهم کرد.
حرگفت:
-من واصحابم نیزتاجان دربدن داریم دست ازتوبرنخواهیم داشت.
امام حسین علیه السلام فرمود:
-اصحاب توبااصحاب من بجنگدوتونیزبامن مبارزه کن. اگر مرا کشتی، سر مرا به نزد ابن زیاد ببر
واگرمن توراکشتم،خلق را ازوجودتوراحت میکنم.
حرگفت:
-اباعبدالله!
من مأموربه جنگ تونیستم ودرحقیقت فقط مأمورم ازتوجدانشوم تاتورابه سوی ابن زیادببرم وبه خداسوگنددوست ندارم
خدابه خاطرتوچیزی ازمن بستاند،درحالی که می دانم هیچ یک ازاین امت درصحنه ی قیامت حاضرنخواهدشد،مگراین که امیدبه شفاعت جدت محمدصلی علی علیه وال وسلم داشته باشد،میترسم اگه باتوبه مقاتله برخیزم دنیاواخرتم رابربادبدهم.
ص 82
☘️ در جهت انتشار این پیامها لتعجیل الفرج بشتابید ان شاءالله
@dokhtaranZeynaby