eitaa logo
دختر حوّا |
2.2هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
78 فایل
🔅دختر حوّا 🔸️تخصصی زن، خانواده و مسائل روز 🔹️ برای زنان تحوّل گر 🔸️برای تحوّل زنان 🟢 دبیر اجرایی: @yamahdi_313_59 🟡دبیر علمی : @M_Fatemi1 معصومه فاطمی. پژوهشگر مطالعات زنان 💬ارسال پیام ناشناس https://harfeto.timefriend.net/16906634861292
مشاهده در ایتا
دانلود
پرده اول: کاروان اسرای کربلا ، به کوفه رسید. در دروازه کوفه در این هیاهو و صدای طبل که صدای طبل ها را کسی نمی شنید حضرت زینب منتظر لحظه ای ماند تا سخنش را آغاز کند سخنش را که شروع کرد. سکوت همه جا را فرا گرفت و‌نفس ها در سینه‌ ها حبس شد. راویان یزیدی می گویند در او و و زنانه با شجاعت در هم تنیده بود 🔸🔸🔸 پرده دوم: . کاروان از تالارها و جلال و جبروت کاخ یزید گذشتند. شاید هفت تالار را طی کردند تا به تالاری که حضور داشت رسیدند. که یزید بر تختی مزین و مرصع تکیه داده بود به او فرمودند:تو خیال می کنی امروز ما را اسیر کردی و ما در مشت نوکر های تو هستیم، و این یک نعمت و موهبتی از طرف خدا بر توست؟ به خدا قسم تو الان در نظر من بسیار کوچک و حقیر و بسیار پست هستی و من برای تو یک ذره شخصیت قائل نیستم. را باید در شناخت ✍ @zandarislamvgharb کانال زن در اسلام و غرب
روایتی حقیقی از روزگار زنان فلسطین/۲ بسیاری در زندان بودند و نظامیان اسرائیلی عادت داشتند و مجوز های بزرگ یهود را هم داشتند تا با کردن یا تهدید به ، و نیروی زنان را خاموش کنند.... آنها میدانستند و برایشان ارزشمند است و مردان مسلمان ارزشمند تر. پس در دل خود خوشحال بودند که با این کارها هم اذیت میکنند و هم قطع نسل پس از آزادی کابوس شب های زندان بی خیال زنان نبود و زنان نه جایی برای شکایت داشتند و نه جراتی برای گفتن.. مادر خانواده که آزاد شد با وجود زخم های برتنش سوی خانه اش رفت . اما جای خانه ای انها خانه ای زیبا و پر زرق و برق جا خوش کرده بود و یکی از کلاه کوچک برسر ها صاحب خانه شده بود. و از پدر و پسر خانه هم اثری جز خون شهادت نبود. او زن بود مثل همه زن ها ولی حق آرامش.مادری در کنار خانواده را نداشت @zandarislamvgharb کانال زن در اسلام و غرب
روایتی حقیقی از روزگار زنان فلسطین/۲ بسیاری در زندان بودند و نظامیان اسرائیلی عادت داشتند و مجوز های بزرگ یهود را هم داشتند تا با کردن یا تهدید به ، و نیروی زنان را خاموش کنند.... آنها میدانستند و برایشان ارزشمند است و مردان مسلمان ارزشمند تر. پس در دل خود خوشحال بودند که با این کارها هم اذیت میکنند و هم قطع نسل پس از آزادی کابوس شب های زندان بی خیال زنان نبود و زنان نه جایی برای شکایت داشتند و نه جراتی برای گفتن.. مادر خانواده که آزاد شد با وجود زخم های برتنش سوی خانه اش رفت . اما جای خانه ای انها خانه ای زیبا و پر زرق و برق جا خوش کرده بود و یکی از کلاه کوچک برسر ها صاحب خانه شده بود. و از پدر و پسر خانه هم اثری جز خون شهادت نبود. او زن بود مثل همه زن ها ولی حق آرامش.مادری در کنار خانواده را نداشت https://eitaa.com/joinchat/683212834C1feea8e12e 🔅دخترحوا