روایت صبور ولایت مدار
نور آفتاب از میان پنجره ی کوچک اتاق،بی رمق روی گلهای چادر مادر میتابید،
مادرتنها ودلشکسته بر دوشک نشسته بود و هر ازگاهی یکی از فرزندان راصدا میزد تادست نوازشگرش را روی سرش بکشد وبادیدن جمال رویش،آمادهی خدا حافظی شود واز گلچهره اش،توشهای برای روزهای دلتنگی بردارد...
مرد به خانه آمد،همهی امید او.
وقتی آمد،زن میخواست مثل قبلترها به احترامش برخیزند وتا در به استقبالش برود،اما حالا نه که نخواهد،بدنش تاب برخاستن ونشستن نداشت..
لاجرم نشست تا مرد،به بالینش آمد؛:« سلام بر تو ریحانهی خانه ام،دختر رسول خدا!امروز بحمدلله بهتری؟»
«_سلام برتو ای روح من امیرالمومنین، انشاله بهترهم میشوم..»
سلام و خوش وبش پدر با بچه ها،لبخند را روی لبان مادر جاری میکند.لبخندی که درعمقش انگار یک بغض به بار نشسته است...
مرد میگوید:«فاطمه جانم!اجازه میدهید آن دو بیایند برای عیادت؟؟
فاطمه،انگار چیزی در قلبش فشرده میشود..
اشکش تا آستانهی مژه ها می آید وانجا پرده ای حریری تشکیل میدهد:«همان دوتن که میخواستند علی مرا در مسجد خدا بکشند؟
همان دو را که با دخت نبی چنین کردند که میبینی؟
آنها که محسنم را بی گناه،کشتند؟ هرگز نمیخواهم آن دورا ببینم»
اما بانوی من!اگر نیایند،باز فتنه ای دیگر به پا میشود بگذار بیایند تاحجت برهمه تمام شود.
_خانه،خانهی توست، ومن هم کنیز توام...
میخواهی بگو بیایند.اما من آن ها را نخواهم دید..
اشک شوق درنگاه مرد،غلطید؛«ممنونم فاطمه جان خدایت ازتو راضی باشد»
ویرخاست تا به آن دو،خبر دهد...
...
قلم لال میشود واشک اجازه ی رویت صفحه ی دیگری بهذدیده،نمی دهد.
اما تاریخ تعریف میکند،فاطمه یکی دو جمله بسخن نگفت ؛که قسم بخدا ازشماراضی نخواهم بود آیا نشنیدنید که رسول خدا فرمود رضای خدا دررضای من است ورضای من درررضای فاطمه.
سوگند بخدا هرگز ازشماراضی نخواهم بود..
تاریخ مینویسد فاطمه بخاطراطاعت علی مرتضی (علیهما السلام) از آخرین حقش هم گذشت ،وهربار رویش را به جانبی کرد که آندو را نبیند»
تاریخ هرگز نتوانست آنچه درعمق دل بانو،میگذشت را حکایت کند...
تاریخ دربرابر اطاعت فاطمه از مولایش؛قرنهاست،سرخم کرده است.
#فاطمیه
#فاطمه_شناسی
#دهه_فاطمیه
✍نجاتی
(طلبه سطح۲ حوزه علمیه جامعه الزهراء، نویسنده کانال دختر حوا)
@dokhtarehavva
🔅دختر حوا
📜 توصیههای سردار شهید حاج قاسم سلیمانی درباره عزاداری #حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
حاج #قاسم_سلیمانی منزل شخصی خود در کرمان را وقف عزاداری و ترویج سیره و .. آن حضرت کرده بود.
او در جلسات عزاداری حضور پیدا میکرد، و مقابل درب ورودی بیتالزهرا(س) میایستاد، به عزاداران خوشآمد میگفت.
✅ توصیههای صمیمی و پدرانه ای در باب آداب حضور عزاداران در جلسات عزاداری می فرمود که این توصیه ها از زبان این شهید بزرگوار به عزاداران فاطمی در بیتالزهرا(س) کرمان شنیدنی است:
▫️ مجلس حضرت زهرا علیهاالسلام جای عمه چطوره؟ عمو چطوره؟ همسایه چکار کرده؟ چیچی خریدی؟ نیست.
▫️ مجلس حضرت زهرا علیهاالسلام است.
▫️ باید به آن دقت کرد، باید احترام کرد، باید توجه کرد؛ همان جا که نشستی.
▫️ همه اصرار من در برگزاری این مجلس این است که مجلس عبادت و عبودیت باشد.
▫️ به همین دلیل باید به نماز اول وقت در این جلسات توجه شود، به همه موضوعاتی که در آن گفته میشود توجه شود ....
▫️ این جلسه، جلسه گوش دادن است.
▫️ این جلسه، جلسه توجه کردن، تفکر کردن و ذکر گفتن است
منبع: کانال رسمی جامعه الزهرا
#فاطمیه #فاطمه_شناسی. #سردار_دلها
@dokhtarehavva
🔅دخترحوا
۴۰روز، به تک تک نخبگان جامعه ، از هر طیف فکری یا گروهی(مهاجر و انصار) رجوع کرد تا شاید بتوانند در فضای غبار گرفته، پس از فوت پیامبر حق را بیابند، سخنرانی در مسجد برای عوام وخواص جامعه کرد تا #بصیرت ایجاد کند اما....
#فاطمه_شناسی #فاطمیه
@dokhtarehavva
🔅دخترحوا
#فاطمیه
⚫️ معنای القاب حضرت فاطمه الزهرا سلاماللهعلیها
https://eitaa.com/dokhtarehavva