یکی به میخ میکوبد و یکی به نعل!
معصومیت از دست رفته برای دختر ۱۷ سالهی مجرد که تحت تاثیر عواطف خطا میکند شاید برازنده بود اما برای مادری که پنج سال همسر بوده؛ نه!
انسان، انسان است و ممکن است در هفتاد سالگی هم پایش بلغزد اما میتوان با همین عینک به فعل قاتل هم نگریست؟
راست میگویند که خیلی ها چاقو تیز کن های این واقعه بودند اما نشنیدم و ندیدم کسی از قبل آن حرفی بزند! قبلی که مرد باید تمام حواسش را به عروس جوانش میداد طوری که ناسازگاری اش را درمان کند، طوری که قلبش را مسخر کند، طوری که اگر میدانست چارهای ندارد به بهترین شکل رهایش کند!
غزل وقتی سر بریده شد که جوابی برای سوالش پیدا نکرد. من کی هستم؟ چرا هستم؟ چه باید باشم؟ چه میتوانم باشم؟
من یک زنم و میدانم گذشتن از این راه یعنی نداشتن هیچ! غزل تهی بود از معنایی که زندگیاش به آن نیاز داشت.
معنایی که از غریبه دریافت کرد و برای بهدست آوردنش رفت.
این جامعه پر است از غزل هایی که باید برای سوال هایشان جواب داشت و جواب داد...
کمی دقت کافیست آن هم نه از سوی قانون بلکه خانوادهی غزلها.
✍فاطمه عرب زاده
#مونا_حیدری
#مادر
#غزل
#معنای_زندگی
https://eitaa.com/joinchat/683212834C1feea8e12e
🔅دخترحوا(تخصصی زن و خانواده)