احکام طنز و شیرین، روز دوم ماه مبارک رمضان ١٤٠٠ روزی در حضور ناصرالدین شاه از انواع عبادات گفتگو می شد وهرکس از محسنات عبادتی سخن می گفت؛ وقتی نوبت به کریم شیره ای رسید، او گفت: قربان! بنده روزه را بیشتر دوست دارم؟ ناصرالدین شاه پرسید، چرا؟ گفت: برای این که روزه را می توان خورد، ولی سایر عبادات را نمی شود خورد. 😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁 ⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜ دفتر مقام معظم رهبری 💢 اگر روزه‌دار عمداً و آگاهانه چیزی بخورد یا بیاشامد روزه‌ی او باطل می‌شود، خواه آن چیز از خوراکیها و آشامیدنیهای معمول باشد و خواه از چیزهای غیر خوراکی مانند کاغذ یا پارچه و امثال آن، و خواه زیاد باشد یا کم، مانند قطره‌های بسیار کوچک آب یا خرده‌ی کوچکی از نان. 🌸خوردن و آشامیدن از روی سهو و فراموشی روزه را باطل نمی‌کند و تفاوتی هم بین اقسام روزه از واجب و مستحب نیست. ———————————————— @Dokhtaronehmazhabi

اگه سر سفره افطار به کسی که کنارمان نشسته بگوئیم : روزه ات قبول باشه ، اون چی جواب میده ؟ حتما میگه: ازشمام قبول باشه و ممنونم و کلی بهمون محبت میکنه . حالا اگه سر افطار سرمون رو بالا بگیریم و به امام زمان (عج) عرض کنیم : آقاجون روزه تون قبول ، مطمئن باشید آقا هر جوابی بدهند ، دعاشون در حقمون مستجابه . من سر سفره افطار میگم: آقاجون روزتون قبول باشه و امید دارم به اینکه آقا بفرمایند: از شمام قبول باشه ، عاقبت بخیر بشی . این پیام رو اینقدر منتشر کنین که همه سر افطار با امام زمان (عج) حرف بزنن و به یاد حضرت مهدی(عج) باشن و برای ظهورش دعا کنن. یاصاحب الزمان 🍃🌺 دختران مذهبے 🌺🍃 @Dokhtaronehmazhabi

🌺🦋 می‌گفت‌وجو‌دبعضی‌آدما نعمته...! اینُ‌تاوقتی‌حاج‌قاسم‌بین‌مون بو‌د،درک‌نکردم😔 به همین خاطرهمیشه افسوس می خوریم که چرا انقدر دیر شناختیمت سردار....💔🇮🇷🥀 #حاج_قاسم ♥️

قابل توجه مدیر😑 تسکین به دل غمزده ی یار ندادی بر بیخبران وعده دیدار ندادی بی معرفتی کردی و با ما ننشستی دیدی رمضان آمد و افطاری ندادی😕 .

🔴🔵 فضیلت شگفت انگیز خواندن ۱۰۰ مرتبه سوره قدر در عصر جمعه 🌺 امام کاظم علیه السلام درباره قرائت این سوره در روز جمعه می فرماید: 🌹برای خداوند در روز جمعه هزار نفحه رحمت است که هر بنده ای به اندازهای از این رحمت عطا می کند و هر کس این سوره را بعد از ظهر جمعه صد بار قرائت نماید خداوند همه آن هزار نفحه رحمت را به او خواهد داد. 📚 الامالی، صدوق، ص ۷۰۳ 🔷 البته در مفاتیح الجنان آمده است که خداوند آن هزار رحمت را مضاعف میکند( دو هزار رحمت ) و به او عطا میکند. 🔴 همچنین حاج آقا رحیم ارباب می گوید : آسيد جمال گلپایگانی نامه‌اي براي من نوشته و درآن نامه سفارش كرده که : ♦️در طول هفته هر عمل مستحبي را يادت رفت، اين را يادت نرود كه عصر جمعه صد مرتبه سوره قدر را بخوانی.

جوان‌گفت؛ امام‌زمانت‌را‌میشناسی؟ پیرمرد؛ بله‌میشناسم!(: جوان؛ پس‌سلامش‌کن! پیرمـرد؛ السلام‌علیک‌یاصاحب‌الزمان🖐🏻 جوان‌لبخندی‌زدو‌گفت : #وعلیکم‌السلام....!🙃🌸 _ _ _ _ _ _ _ _ رَبــََّنا‌آتـنا‌نگاهِ‌مـهدی #یااباصالح‌ادرکنی🍃 #امام‌زمان 🍃🌸دختران مذهبے 🌸🍃 @Dokhtaronehmazhabi

#شهیدانه از شهید بابائی پرسیدند: +عباس چخبر چکار میکنی!؟ _گفت: "به نگهبانی دل مشغولیم تا کسی جز خدا وارد نشود". شهید عباس بابایی🌱 #کپی_ممنوع @Dokhtaronehmazhabi

ادمیڹ ࢪرمان میگیریم @Mahdavi_1

°▪ ماه خدا آمد ماه خدا نمی‌آیی..؟ #بقیه‌الله 💙 • @Dokhtaronehmazhabi

بسم اللّٰه الرحمن الرحیم سلآم بر اهالی دختران مذهبی 🌸 دعای روز چهارم رو د تصویر میبینید🌺 نماز روزه هاتون قبول انشاءاللّٰه صبحتون بخیــــــر💐 @Dokhtaronehmazhabi

توصیه های ورزشی براے ماه مبارڬ رمضان 🌙 🍃🌺دختران مذهبے 🌺🍃 @Dokhtaronehmazhabi

ٺند خوآنے جزء چہآرݥ قࢪآن کریݥ💌 حجݥ:7.6مگ زمآݩ:33دقیقہ قارے:احمد دباغ #قراࢪ_روزآنہ #درخواستی #استاد_داوود #گاندو @Dokhtaronehmazhabi

🔴•••❁❁ داستان امروز ✍❁❁•••🔴 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 دیشب خواب پریشونے دیده بودم داشتم دنبال ڪتاب تعبیر خواب می‌گشتم ڪه مامان صدا زد: امیر جان مامان بپر سه تا سنگک بگیر! اصلاً حوصله نداشتم گفتم من ڪه پریروز نون گرفتم. مامان گفت خوب دیروز مهمون داشتیم زود تموم شد، الان هیچے نون نداریم. گفتم چرا سنگگ، مگه لواشے چه عیبے داره؟ مامان گفت می‌دونے ڪه بابا نون لواش دوست نداره گفتم صف سنگگ شلوغه، اگه نون می‌خواهید لواش می‌خرم مامان اصرار ڪرد سنگک بخر، قبول نڪردم. مامان عصبانے شد و گفت بس ڪن تنبلے نڪن مامان حالا نیم ساعت بیشتر تو صف وایسا این حرف خیلے عصبانیم ڪرد آخه همین یه ساعت پیش حیاط رو شستم، دیروز هم ڪلے براے خرید بیرون از خونه علاف شده بودم، داد زدم من اصلاً نونوایے نمیرم، هر ڪارے می‌خواے بڪن! داشتم فڪر می‌ڪردم خواهرم بدون اینڪه ڪار ڪنه توے خونه عزیز و محترمه اما من ڪه این همه ڪمک می‌ڪنم باز هم باید این حرف و ڪنایه‌ها رو بشنوم. دیگه به هیچ قیمتے حاضر نبودم برم نونوایے، حالا مامان مجبور میشه به جاے نون برنج درسته ڪنه، این طورے بهترم هست. با خودم فڪر ڪردم وقتے مامان دوباره بیاد سراغم به ڪلے می‌افتم رو دنده لج و اصلاً قبول نمی‌ڪنم. اما یک دفعه صداے در خونه رو شنیدم. اصلاً انتظارش رو نداشتم ڪه مامان خودش بره نونوایی آخه از صبح ده ڪیلو سبزے پاک ڪرده بود و خیلے ڪارهاے خونه خسته‌اش ڪرده بود، اصلاً حقش نبود بعد از این همه ڪار حالا بره نونوایی راستش پشیمون شدم ڪاش اصلاً با مامان جر و بحث نڪرده بودم و خودم رفته بودم، هنوز هم فرصت بود ڪه برم و توے راه پول رو ازش بگیرم و خودم برم نونوایے اما غرورم قبول نمی‌ڪرد. سعے ڪردم خودم رو بزنم به بی‌خیالے و مشغول ڪارهاے خودم بشم اما بدجورے اعصبابم خورد بود. یک ساعت گذشت و از مامان خبرے نشد، به موبایلش زنگ زدم صداے زنگش از تو آشپزخونه شنیده شد، مامان مثل همیشه موبایلش رو جا گذاشته بود. دیر ڪردن مامان اعصابمو بیشتر خورد می‌ڪرد، نیم ساعت بعد خواهرم از مدرسه رسید و گفت: تو راه ڪه می‌اومدم تصادف شده بود. مردم می‌گفتند به یه خانم ماشین زده، خیابون خیلے شلوغ بود، فڪر ڪنم خانمه ڪارش تموم شده بود. گفتم نفهمیدے ڪے بود؟ گفت من اصلاً جلو نرفتم دیگه خیلے نگران شدم، یاد خواب دیشبم افتادم، فڪرم تا ڪجاها رفت. سریع لباسامو پوشیدم و راه افتادم دنبال مامان رفتم تا نونوایے سنگڪے نزدیک خونه اما مامان اونجا نبود. یه نونوایے سنگڪے دیگه هم سراغ داشتم اما تا اونجا یک ساعت راه بود و بعید بود مامان اونجا رفته باشه هر طورے بود تا اونجا رفتم، وقتے رسیدم، نونوایے تعطیل بود. تازه یادم افتاد ڪه اول برج‌ها این نونوایے تعطیله، دلم نمی‌خواست قبول ڪنم تصادفے ڪه خواهرم می‌گفت به مامان ربط داره اما انگار چاره‌اے نبود، به خونه برگشتم تا از خواهرم محل تصادف رو دقیق‌تر بپرسم. دیگه دل تو دلم نبود، با یک عالمه غصه و نگرانے توے راه به مهربونی‌ها و فداڪاری‌هاے مامانم فڪر می‌ڪردم و از شدت حسرت ڪه چرا به حرفش گوش نڪردم می‌سوختم. هزار بار با خودم قرار گذاشتم ڪه دیگه این اشتباه رو تڪرار نڪنم و همیشه به حرف مامانم گوش بدم وقتے رسیدم خونه انگشتم رو گذاشتم روے زنگ و با تمام نگرانے ڪه داشتم یک زنگ ڪشدار زدم. منتظر بودم خواهرم در رو باز ڪنه اما صداے مامانم رو شنیدم ڪه داد زد بلد نیستے درست زنگ بزنی؟!! تازه متوجه شدم صداے مامانم چقدر قشنگه ..... یه نقس عمیق ڪشیدم و گفتم الهے شڪر و با خودم گفتم قول‌هایے ڪه به خودت دادے یادت نره!!! گنجے ڪه در اعماق نامحدود شما حبس شده است، در لحظه‌اے ڪه خود نمی‌دانید، ڪشف خواهد شد... ✍جبران خلیل جبران داشته‌هایمان را غنیمت بدانیم... ✍🏻📚 دختراڹ مذهبے @Dokhtaronehmazhabi

🤴 🍃🍃🍃 😞☺😭 به بهانه شنیدن پای رمضان🤴🏻پادشاهی سه وزیرش را فراخواند و از آنها خواست تا هر یک کیسه ای برداشته و به باغ قصر رفته تا این کیسه ها را برایش با میوه ها و محصولات تازه پر کنند 🚶‍♂️ همچنین از آنها خواست که در این کار از هیچ کس کمکی نگیرند و آن را به شخص دیگری واگذار نکنند...  وزرا هر کدام کیسه ای برداشته و به سوی باغ به راه افتادند. 😇 وزیر اول که به دنبال راضی کردن شاه بود بهترین میوه ها و با کیفیت ترین محصولات را جمع آوری کرده و پیوسته بهترین را انتخاب می کرد تا اینکه کیسه اش پر شد. 😊 اما وزیر دوم با خود فکر می کرد که شاه این میوه ها را برای خود نمی خواهد و احتیاجی به آنها ندارد و درون کیسه را نیز نگاه نمی کند، با تنبلی و اهمال شروع به جمع کردن نمود و خوب و بد را از هم جدا نمی کرد تا اینکه کیسه را با میوه ها پر نمود. 😁 اما وزیر سوم که اعتقاد داشت شاه به محتویات کیسه اصلا اهمیتی نمی دهد کیسه را ازعلف و برگ درخت و خاشاک پر نمود. 🤴روز بعد پادشاه دستور داد هر ﺳﻪ وزیر را جدا گانه با کیسه اش به مدت سه ماه در زندانی دوردست که هیچ آب و غذایی هم به آنها نرسد زندانی کنند . در این سه ماه  🍏🍍🥑 وزیر اول پیوسته از میوه های خوبی که جمع آوری کرده بود می خورد تا اینکه سه ماه به پایان رسید.  🍥 اما وزیر دوم،این سه ماه را با سختی و گرسنگی و مقدار میوه های تازه ای که جمع کرده بود سپری کرد.  😞لکن وزیر سوم قبل از اینکه ماه اول به پایان برسد از گرسنگی مُرد. نتیجه : خیلی از ما فکر می کنیم که اعمال ما چه سودی برای خدا دارد؛و شاید با این فکر انحرافی در کارهای انسانی و اخلاقی و دینی خود اهمال کنیم.😔 👈در حالی که دستورات خداوند برای خود ماست و او بی نیاز از اعمال ماست.👉 حال از خود این سؤال را بپرسیم، ما از کدام گروه هستیم؟ زیرا ما الان در باغ دنیا بوده و آزادیم تا اعمال خوب یا اعمال بد و فاسد را جمع آوری کنیم،  اما فردا که به مَلک الموت امر شود تا ما را در قبرمان زندانی کند، آنجاست که اعمال خوب و پاکیزه ای که در زندگی دنیا جمع کرده ایم به ما سود می رساند.   خداوند می فرماید: (وَتَزَوَّدُواْ فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوی) (بقره۱۹۷) *توشه بگیرید که بهترین توشه ها پرهیزکارى است. 🦋🦋🦋 🌷🍀🌷🍀🌷🍀🌷🍀 ❤️🧡💛دختران مذهبے 💚💙💜 😌😌😌😉😌 @Dokhtaronehmazhabi

نکات کلید؁ جزء چهارم قرآن کریم ♡دختراڹ‌مذھبے♡ @Dokhtaronehmazhabi

سردرد و رفع آن در روزه داری ♡دختراڹ‌مذھبے♡ @Dokhtaronehmazhabi

سلام دخترا

بلند شید برید سحری بخورید 😂😉

وقت هر چی باشه وقته.... عا باریکلا سحریه🌹

حالا تنبلی نکن و بلند شو 😂😂

از طرف ادمین زینب به شما😂😂😉😉

سلامے به گرمے هوا؁ امروز از سوۍ #ادمین_مرضیه

#قرار_صبحگاهے‼️♥️ #اللهم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج🍃 دعای فرج بہ نیت سلامتے و تعجیل در ظهور آقا امام زمان{؏}

🌷#زندگی‌به‌سبک‌شهدا🌷 نانِ‌ سنگک‌ گرفته‌ بودیم‌ و میرفتیم‌ سمتِ‌ خوابگاه..🏫 چند تا سنگ‌ به‌ نان‌ها چسبیده‌‌ بود.. مصطفی‌ اونا رو کند و برگشت‌ سمتِ‌ نانوایی..‼️ بعد برگشت‌ و گفت: بچه‌ که‌ بودم‌ یك‌ بار نانِ‌ سنگک‌ خریدم.. وقتی‌ رفتم‌ خونه، بابام‌ سنگ‌هایی‌ که‌ به‌ نان‌ چسبیده‌بود‌ رو‌ جدا کرد، داد‌ به‌ دستم‌ و گفت: ببر، بده‌ به‌ شاطر؛ نانواها‌ بابتِ‌ اینها‌ پول دادند..💸 🌻#شهیدمصطفی‌احمدی‌روشن🌻 #مدیر 🍃🌺دختراڹ مذهبے 🌺🍃 @Dokhtaronehmazhabi

سخن بزرگان 🎤 🔸 هر گـــــاه خــدا را بیـــــشتر از هـــــر چیزی دوستـــ داشتی ☺️ مؤمــن شدنت را جشـــن بگــیر 🎊 [ آیت‌ الله‌ بهجت ] ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌#سخن_بزرگان #ناب #مدیر #کپی_ممنوع ♡دختراڹ‌مذھبے♡ @Dokhtaronehmazhabi