⭕️فقه برای این صورت و این فرض نوشته شده که یک حکومت ظلمی جوری بر سر کار باشد که بر خلاف «ما أنزلالله» دارد حکم میکند و اجرا میکند، یک عده شیعهٔ مستضعف مظلوم هم یک گوشهای زندگی میکنند. این فقه، دستورالعمل آن عده شیعهی مستضعف مظلوم است. فقه حکومتی نیست.
🔰حضرت آیتالله خامنهای دامَ ظِلُّه
♦️ما به بازنگری در تمام ابواب و کتب فقهیه احتیاج داریم. فقه غنی و سرشار و ارزشمند ما - که خیلی انصافاً فقه قوی و استدلالی و عمیقی است - یک عیب دارد، آن عیب را شماها باید برطرف کنید. آن عیب، عبارت است از اینکه این فقه برای این صورت و این فرض نوشته شده که یک حکومت ظلمی جوری بر سر کار باشد که بر خلاف «ما أنزلالله» دارد حکم میکند و اجرا میکند، یک عده شیعهٔ مستضعف مظلوم هم یک گوشهای زندگی میکنند. این فقه، دستورالعمل آن عده شیعهی مستضعف مظلوم است. فقه حکومتی نیست؛ در تنقیح و تحقیق فقه کنونی ما، روزگاری که این فقه بخواهد نظام جامعه را اداره بکند پیشبینی نشده؛ با آن دید، تحقیق شده... این عیب را دارد. این عیب را شما باید برطرف کنید. شما باید یکبار دیگر، از طهارت تا دیات، نگاه کنید و فقهی استنباط کنید برای حکومتکردن.
♦️ما میخواهیم الآن حکومت کنیم، بر مبنای فقه اسلام. اسلام، اقتصاد دارد، روابط اجتماعی دارد، سیاست مالی دارد، سیاست پولی دارد، روابط خارجی دارد، جنگ دارد، صلح و مذاکره دارد، آتشبس موقت دارد، نظام کارگری وکارخانه دارد، مسائل حکومتی دارد، قانونگذاران دارد، مدیران دارد، بیعت دارد، اولوالامر دارد، اطاعت از اولوالامر دارد، ارتش دارد، سلسله مراکز دارد؛ اینها در اسلام هست، مگر میشود بگویید نیست؟ خیلی خب پیدا کنید ببینیم. باید کاری کنید که وقتی کسی رسالهٔ عملیه را باز کرد، بداند چرا مالیات دارند میگیرند و چهجوری باید بگیرند و اگر نگیرند چگونه میشود و بقیهٔ چیزهای دیگر. از اسلام باید اینها استقصاء بشود. این کار را شما باید بکنید.
♦️پنجاه سال وقت داریم ما برای این کار؛ بنده نمیگویم اینها را شما سهچهارساله درست کنید، پنجاه سال وقت دارید؛ پنجاهسال، زمان زیادی است، اما این کار هم بسیار کار عظیمی است. اگر شما قدم اول را برنداشتید قدم پنجاهم برداشته نخواهد شد، این را بدانید. امروز ما داریم حکومت میکنیم، اداره میکنیم کشور را، اما این ادارهٔ امروز ما، با ناشیگری، با بیاطلاعی، با عدم تجربه، با ندانستن نظر اسلام در بسیاری از موارد همراه است. همین مقدارش است که در دنیا این غوغا را به پا کرده، همین مقدارش است که قدرتها را از ما میترساند، اگر آنجور کامل و صحیحش بود ببینید چه میشد.
📕بیانات در دانشگاه علوم اسلامی رضوی، ۱۳۶۴/۰۶/۱۱
🔗پینوشت: در اثر تصرف در محیط و تغییر دادنِ شرایط، از یک سو مبتنی بر ضرورت عینی و تاریخیْ واحد مطالعهٔ فقه باید از فرد به جامعه، نظامات اجتماعی و تکامل اجتماعیْ ارتقاء پیدا کند. از طرف دیگر، ضرورت نظریْ مقتضیِ نگرشیْ اجتماعی و حکومتی است که در اثر خطای استراتژیکِ تاریخی در مبانی دینشناسی منحرف شدهایم و به فردگرایی خو کردهایم که در جای خود باید اثبات و تبیین گردد. به عبارت دیگر، فقه ادارهٔ فرد بنا بر ضرورت عینی و نظریْ باید به فقه ادارهٔ جامعه (بهمثابهٔ کل متغیر متکامل با آن گستردگی و پیچیدگی و تنوع) با نگرشی حکومتی و جهانی ارتقاء پیدا کند.
🆔@Asre_jadid_57
⭕️مدیرانِ اجرایی، سیاسی، اقتصادی و... بر اساس علوم انسانیِ رایج که مسموم و ضدّ اسلام هستند، تربیت میشوند و به ادارهٔ نظام و جامعه میپردازند.
🔰حضرت آیتالله خامنهای دام ظله
♦️اینکه بنده دربارهی علوم انسانی در دانشگاهها و خطر این دانشهای ذاتاً مسموم هشدار دادم - هم به دانشگاهها، هم به مسئولان - به خاطر همین است. این علوم انسانیای که امروز رائج است، محتواهائی دارد که ماهیتاً معارض و مخالف با حرکت اسلامی و نظام اسلامی است؛ متکی بر جهانبینی دیگری است؛ حرف دیگری دارد، هدف دیگری دارد. وقتی اینها رائج شد، مدیران بر اساس آنها تربیت میشوند؛ همین مدیران میآیند در رأس دانشگاه، در رأس اقتصاد کشور، در رأس مسائل سیاسی داخلی، خارجی، امنیت، غیره و غیره قرار میگیرند.
♦️حوزههای علمیه و علمای دین پشتوانههائی هستند که موظفند نظریات اسلامی را در این زمینه از متون الهی بیرون بکشند، مشخص کنند، آنها را در اختیار بگذارند، برای برنامهریزی، برای زمینهسازیهای گوناگون. پس نظام اسلامی پشتوانهاش علمای دین و علمای صاحبنظر و نظریات اسلامی است؛ لذا نظام موظف به حمایت از حوزههای علمیه است، چون تکیهگاه اوست.
📕بیانات در دیدار طلاب و فضلا و اساتید حوزه علمیه قم، ۱۳۸۹/۰۷/۲۹
🌐https://khl.ink/f/10357
#علوم_اجتماعی
#آسیب_فرهنگی
#استحاله
#تحول_و_ارتقاء_علوم_انسانی
🆔@Asre_jadid_57
⭕️شیعه چون حکومت نداشت، چون در اقلیت بود فقه او در پاسخ اینکه « جامعه چگونه باید زندگی کند؟» نیست؛ در پاسخ اینکه « فرد چگونه باید زندگی کند؟» است و این یک نقص بزرگ و یک عیب بزرگ است.
📖صفحهٔ ۱
🔰حضرت آیتالله خامنهای دام ظلُّه
♦️امروز، آقایان محترم! سؤالات زیادی مطرح است از اسلام که جواب اینها را آگاهان و عالمان به دین باید بدهند، اگر آنها ندادند غیرعالمان و ناآگاهان خواهند داد، بعد شما مجبور میشوید بروید حرف آنها را رد کنید! بسیاری از مسائل را ما از دین احتیاج داریم که بدانیم و نمیدانیم.
♦️در طول این هزارسالی که فقه استدلالی ما داشتیم و علمای بزرگ و استخوانهای علمی بینظیر یا کمنظیری در طول این هزارسال ما داشتیم؛ شیعه چون حکومت نداشت، چون در اقلیت بود فقه او در پاسخ اینکه « جامعه چگونه باید زندگی کند؟» نیست؛ در پاسخ اینکه « فرد چگونه باید زندگی کند؟» است. و این یک نقص بزرگ و یک عیب بزرگ است.
♦️اگر بگویند «یک فرد چگونه زندگی کند که مسلمان باشد؟» جوابش در فقه شیعه تا حدود زیادی روشن است؛ احکام نماز مشخص است، احکام روزه مشخص است، احکام زکات مشخص است، خمس مشخص است، حج مشخص است، احکام معاملات مشخص است. یک فرد اینجوری که عمل بکند مسلمان است، اما یک جامعه چطور؟ سیستم اقتصادی جامعه چی؟ آیا دولت در فعالیتهای اقتصادی جامعه نقشی دارد یا نه؟ آیا بخش خصوصی و مردم در سرمایهگذاریهای جامعه نقش دارند یا نه؟ آیا دولت حق نظارت بر فعالیت اقتصادِ بخش خصوصی دارد یا نه؟ اگر دارد تا کجا و تا چه حد؟ اگر دولت، حق تلاش و فعالیت اقتصادی دارد آن جایی که تعارض و تضادی بهوجود بیاید، تکلیف چیست؟ آیا اگر مردم خودشان سود بردند، زحمت کشیدند، تلاش کردند، سود بردند، آیا دولت از این سود حقی دارد یا نه؟ آیا خدمات عمرانی عظیمی که در یک کشور لازم است و دولتها متعهد هستند که آنهارا انجام بدهند از کجا باید تأمین بشود؟ آیا منابع عمومیای که در یک جامعه وجود دارد مال مردم آن جامعه است که در آن عصر زندگی میکنند یا نسلهای آینده هم در آن سهمی دارند؟ اگر مال مردم آن زمان هست آیا دولت چگونه بایستی از آنها استفاده کند و چگونه باید آن را صرف و خرج کند که به همه مردم برسد؟
♦️ببینید در مباحث اقتصادی این همه مسائل مهم وجود دارد که اینها را نمیشود استفتاء کنیم، فقیه بنشیند آنجا یک قلم جواب اینها را بنویسد. لازم است مسائل دنیا را بداند آن فقیهی که میخواهد جواب بدهد به اینها. نظرات مکاتب دیگر را بداند، اشکالاتی که بر هر کدام از اینها ممکن است وارد بشود یا وارد شده را بداند. تبعات و توالی فاسد یا غیرفاسد هریک از اینها را بداند یا بتواند حدس بزند؛ ذهنی نباشد که بخواهد از روی ذهنیات خودش یک دنیایی را بسازد و از واقعيت، هیچ خبر نداشته باشد.
♦️این فقط در زمینهٔ مسائل اقتصادی است، که یک فقیه اگر بخواهد واقعبینانه صحیح، منطبق با کتاب و سنّت، در این باب نظر بدهد بایستی این همه اطلاعات را داشته باشد. این، تازه یک قلم است، اقلام دیگر هم همه از همین قبیل است. مگر فقیه میتواند بیتفاوت بماند در اینکه آیا ما با کشورهای جهان رابطه داشته باشیم یا نه؟ این رابطه بین کشورهای گوناگون جهان یکسان است یا کشور اسلامی و غیر اسلامی فرق دارد؟ خب شما ممکن است همینجوری بگویید که خب معلوم است که کشورهای اسلامی مقدم است. حالا اگر یک کشور اسلامی منش و روشی داشت که برای جامعهٔ اسلامی مضرتر هست تا آن کشور غیر اسلامی، حالا چی؟ اینجور نیست که بشود همینطور یک قلم برداشت و جواب این استفتاء را نوشت؛ مطالعات زیادی لازم است، آگاهیهای زیادی لازم است. اصلاً کشورها و ملّتها چنددستهاند در رابطه با نظام اسلامی و کشور اسلامی؟ و با هرکدام چگونه باید رفتار کرد؟ آیا در مبادلات اقتصادی ما و کشورها، ما حق داریم بهعنوان دولت اسلامی آن کشورهای دیگر را استعمار کنیم یا نه؟ یک سؤال است. اگر سرمایهگذاری ما برای ما یک سودی از آن کشور عاید کرد آیا این سود حلال است یا نه؟ اگر چنانچه ما سرمایهگذاری نکردیم یک قدرت ظالمی رفت آنجا سرمایهگذاری کرد که سرمایهگذاری ما میتوانست جلوی آن را بگیرد چطور؟ آیا جایز است ما موارد و درآمدهای کشورمان را ببریم یک کشور دیگر خرج کنیم یا نه؟ اگر جایز است تا چه حد و در چه جور کشوری؟ اسلامی یا غیراسلامی، یا فقط اسلامی؟ اگر تمسک ما به احکام اسلامی و اصول اسلامی موجب بشود که ما یک جا ارتباطمان با یک کشوری بههم بخورد آیا آن احکام را باید رعایت بکنیم یا نه؟ اینها آنقدر سؤال و استفهام هست که اصلاً وقتی انسان نگاه کند میبیند که ما خیلی باید کار کنیم در زمینه پاسخگرفتن اینها از اسلام.
🆔@Asre_jadid_57
📖 صفحهٔ ۲ (صفحهٔ آخِر)
♦️خب حالا البته بعضیها ممکن است بگویند:«آقا! این چه سؤالهایی است که شما میکنید؟ خب معلوم است اینها جوابش معلوم است. میشود همهٔ اینها را توی مجلس جواب داد.» بله میشود به استحسان [لکن] «لیس من مذهبنا قیاس»؛ اسلام چی میگوید؟ آیات قرآن چی میگوید؟ احادیث چی میگوید؟ کی دستهبندی شده اینها؟ کی استنباط شده؟ باید بشود.
♦️در زمینهٔ تعلیم و تعلم چطور؟ ادارهٔ دانشگاهها چطور؟ آموزش علوم گوناگون چطور؟ این فنون گوناگون را چقدر درس بدهیم؟ چون ما از بیتالمال داریم خرج میکنیم که این دانشگاه را اداره میکنیم. آیا جایز است ما این را صرف و خرج کنیم به علومی که مثلاً شبهه است؟ احتمال هست که اینها مفید نباشد یا استفادهٔ حرام از آنها مثلاً بشود. در دانشگاهها روش ادارهٔ دانشگاهها و حکومت اخلاقیات و رسوم و عادات در دانشگاهها به چه شکل باید باشد؟ اسلام حکمی ندارد در این باب؟ در باب جنگ با کی جنگ را شروع کنیم؟ با کی شروع نکنیم؟ اگر شروع کردند تا چه حد باید جواب بدهیم؟
♦️خب شما ملاحظه کنید ما در فقه خودمان علمای بزرگ ما که واقعاً بعضی از آنها از لحاظ فکری نابغهاند، آدم وقتی نگاه میکند آن دقتهای فکریای را که مثلاً «شیخ انصاری» یا «محقق قمی» یا «صاحب ریاض» و دیگران توی کتابهایشان دارند آدم حیرت میکند. این چه مغزی بوده، این مغز و این فکر در مسائلی که وارد شده تا گاو و ماهی پیش رفته؛ تمام جزئیات را توی مسأله ببینید این عالم پیدا کرده. خب شما همین فروع علم اجمالی را نگاه کنید، اگر علم اجمالی دارد که یک خلل در این نماز به وجود آمده نمیداند که در فلان رکعت است یا فلان رکعت، در رکن است یا در غیر رکن است، در این نماز است یا در نماز قبلی است و همینطور و همینطور، صد فرع فروع علم اجمالی است. هی نشسته این عالم فکر کرده، یک فرضی را تصور کرده و فرموله کرده، حکمش را طبق فرمولهای مشخص فقهی پیدا کرده است. اگر ما بخواهیم مسائل مربوط به سیاست خارجی، به سیاست زراعی، به سیاست صنعتی، به سیاست اقتصادی در داخل کشور، در خارج از کشور، سیاست نظامی، سیاست اداری، سیاست فرهنگی و تعلیم و تربیت و غیره و غیره، اگر بخواهیم دربارهٔ همهٔ اینها اینجور دقت بکنیم که باید هم بکنیم شما ببینید چقدر کار لازم است.
📕بیانات در دیدار طلاب و روحانیون مشهد در دانشگاه رضوی،۱۳۶۵/۰۱/۰۴
#رهنمودها
🆔@Asre_jadid_57
⭕️ بدون پشتوانهٔ قدرت، نمیشود افکار و آرمانها و آرزوهای دینی را - بلکه هیچ آرمان و آرزویی را - تحقّق بخشید.
🔰حضرت آیتالله خامنهای دام ظله
♦️پس قدم بعدی، تشکیل نظام مبتنی به این تفکّر و بر مایه بعثت است. لذا توجّه میکنید از این ترتیب، خوب میشود فهمید حرف کسانی که سعی میکنند تا دین و بخصوص دین اسلام را جدای از حکومت معرفی کنند، غلط است. البته همه ادیان در این جهت مثل هم هستند؛ لیکن این ادّعا در مورد اسلام، خیلی عجیب است که کسی بخواهد دین اسلام را از زندگی، سیاست، اداره کشور و از حکومت جدا کند؛ کنار بگذارد و بین اینها تفکیک ایجاد نماید. اسلام از روز اوّلی که به وجود آمد، با یک مبارزه دشوار، به سمت تشکیل یک نظام و یک جامعه حرکت کرد. بعد از سیزده سال مبارزه هم، پیغمبر اکرم توانست - اگر چه نه در شهر خود و در نقطه ولادت این بعثت، اما در نقطه دیگری از دنیای آن روز - این نظام را سر پا کند و به وجود آورد.
♦️قدم دوم بعد از آن مبارزات طولانی، همین است. ایجاد یک محیط و فضا و یک نظم و نظام بر مبنای این فکر است. تا این نظام و این قدرتِ پشتوانه تفکّرات الهی و اسلامیْ نباشد، نمیتوان افکار و احکام و مفاهیم الهی را در زندگی مردم منتشر کرد وبسط داد. درست عکسِ نظر کجبینانه کسانی که مدّعی هستند اگر قدرت با دین همراه شود، دین فاسد میشود! نه؛ قضیه عکس است. دین اگر با قدرت همراه شود، خواهد توانست گسترش و بسط پیدا کند؛ اهداف و آرزوهای دینی را تحقّق ببخشد و آرمانهایی را که دین شعار آنها را میداده است، در جامعه به وجود آورد. اینها بدون قدرت امکان ندارد؛ با قدرت ممکن است؛ مثلاً شما خیال میکنید عدالت اجتماعی را در جامعه، میشود با نصیحت، توصیه، التماس و خواهش به وجودآورد!؟ عدالت اجتماعی، رفع تبعیض و کمک برای استقرار تساوی در قانون را مگر میشود بدون قدرت، در سطح داخل جامعه - به یک صورت - و در سطح جهان - به صورت دیگر به وجود آورد!؟
♦️همین که کلمه حقّی در دنیا گفته میشود، چنانچه قدرتهای دنیا قابل دانستند که ضربه خود را به آن وارد کنند، معطّل نمیشوند؛ مگر این که قابل ندانند و آن قدر اهمیت ندهند! همیشه همین طور بوده است؛ مخصوص امروز نیست که شما میبینید هر جا صدای اسلام و تفکّر اسلامی بلند میشود، فوراً گوشهای مستکبرین و سرمایهدارها و کمپانیدارهای عالم تیز میشود که ببینند چیست؛ مبادا خطری آنها را تهدید کند! همیشه همین طور بود که هر جا سخن حقّی از زبانی خارج میشد، یا دلی، روحی و انسان بزرگی تصمیم میگرفت که این سخن حق را حتما به گوشها برساند، ناگهان حصارها، دیوارها و مشتهای آهنین از سوی دشمنان و مخالفین به وجود میآمدند و در مقابلش صف میبستند و جبههبندی میکردند. البته شکست میخوردند. باطل - در مقابل حق - شکست میخورد؛ در این تردیدی نیست. اگر حق ایستادگی کند، شکّی نیست که باطل شکست خواهد خورد؛ اما مقصود این است که بدون مبارزه و تلاش و بدون پشتوانه قدرت، نمیشود افکار و آرمانها و آرزوهای دینی را - بلکه هیچ آرمان و آرزویی را - تحقّق بخشید. البته پارهای چیزها را میشود با نصیحت و با زبان خوش انجام داد.
♦️بنابراین پیغمبران هم دنبال تشکیل حکومت بودند. واضحترینش هم، پیغمبر بزرگوار ماست که از روز اوّل، مبارزه و تلاش کرد و ایجاد نظام اسلامی را وجهه همّت قرار داد. بعد هم در یثرب، به آن دست پیدا کرد. بعد هم از آن دفاع کرد؛ دامنه را وسعت بخشید و این حرکت تا سالهای متمادی ادامه پیدا کرد. پس قدم بعدی تشکیل حکومت است؛ اما تشکیل حکومت، هدف نیست. نکته اساسی این جاست. تشکیل حکومت برای تحقّق آرمانهاست...
📕بیانات در دیدار کارگزاران نظام، ۱۳۷۵/۰۹/۱۹
🌐https://khl.ink/f/2820
#دین
#قدرت_سیاسی
🆔@Asre_jadid_57
📖صفحهٔ 1⃣
♦️... برخی گمان میکنند فقط یکسری شبهات نظری در مورد اثبات وجود خدا و نبوت و امامت و... مردم را تهدید میکند؛ اما اتفاقاً شبهات نظری خیلی وقت است که در حاشیه قرار گرفتهاست و جای خود را به شبهههای عینی و ملموس در زندگی دادهاست؛ یعنی دشمن میخواهد مردم را به این نتیجه برساند که اگر این اعتقادات و احکام و اخلاق الهی حق هم باشد، اما در قرن بیستم کاربرد ندارد و تنها همانطور که همه جهانیان زندگی میکنند، باید زندگی کرد و زندگی بهنحو دیگری ممکن نیست. در واقع میخواهند این دیدگاه را برجامعه حاکم کنند که زندگی بهنحو دیگر «امکان عینی» ندارد. یعنی گرچه سخت خدا و پیغمبرش صحیح است اما در عصر حاضر مجبوریم بهاین نحو زندگی کنیم. لذا شبهات اصلی و اساسی، «شبهات عینی» هستند و نه نظری! یعنی غالب مردم ما علی رغم اختلاف ظواهر و سلایق، به توحید و نبوت و امامت و... اعتقادِ ذهنی دارند و بالاتر از آن، در عزاداریها و مراسم محرم و فاطمیه و رمضان و عرفه و امور خیریه و... شرکت میکنند؛ اما وقتی میخواهند زندگی کنند، احساس میکنند که در عمل، گذران زندگی بهنحو دیگری است.
♦️بهطور نمونه، اولین چیزی که در موضوع جنگ فرهنگی به ذهن عموم خطور میکند، انحراف جوانان است و گفته میشود که ظاهر جوانان تغییر کرده و لاابالی شدهاند و به ظواهر دین توجه ندارند و اهل روابط نامشروع شدهاند. اما دو نوع نگاه به این مقوله، قابل طرح است:
1⃣ گاه میگوییم این جوان نتوانست هوای نفس خود را کنترل کند و شیطان او را فریب داد و نفسِ امارهاش براو غلبه کرد و مرتکب گناه شد.
2⃣ اما گاه میگوییم با توجه به مدلِ اداره معلوم میشود یک محیط و بستر پرورشِ اجتماعی هست که جوانان را به سمتِ گناه میکشاند. این مدل میگوید با نیروی انسانی چطور باید برخورد کرد: ابتدا در مهدکودک و سپس در دبستان و راهنمایی و دبیرستان باید ۱۲ سال درس بخواند. بعد از آن هم باید ۴ سال یا ۶ سال یا ۸ سال در دانشگاه درس بخواند و بعد از کسب تحصیلات و مهارتهای لازم، در حوالی ۲۵ سالگی وارد بازار کار شود تا شغل مطلوبی بهدست آورد. یعنی همه برای تأمین زندگی عملاً باید بر اساس کیفیت خاص از تحصیل و اشتغال حرکت کند. این در حالی است که اگر جوان در یک جامعه دینی مجبور باشد تا سن ۲۵ سالگی درس بخواند و بعد از آن وارد بازار کار شود، در طول این مدت تکلیف نیازِ جنسی و عاطفی او چه میشود؟! وقتی اشخاص در سن ۱۵ سالگی بالغ میشوند، مگر میتوان برای همه آنها نسخهای را پیچید که مربوط به درجات بالای عرفان است و از آنها خواست که در طول ده تا دوازدهسالی که باید برای تحصیلات و کسب مهارت صرف کنند، غرائز خود را کنترل نمایند؟ علاوه بر این که تازه پس از به دستآوردنِ یک موقعیت شغلی مناسب، جوانان باید چندسال کار کنند تا سرمایهای برای تشکیل زندگی بهدست بیاورند.
🔗ادامه دارد...
🆔@Asre_jadid_57
📖صفحهٔ 2⃣
♦️البته جوامع غربی با این مشکل روبرو نیستند، چرا که آنها برای جوانانِ خود از همان ابتدای بلوغ، فضا و زمینه را برای روابط آزاد جنسی فراهم میکنند و با دایرکردن مکانهای خاصی چون کابارهها و دانسینگها، پارتیها و...، نیاز عاطفی و جنسی جوانان تخلیه میشود. اما در جوامع دینی چه اتفاقی میافتد؟! تحت عناوین جذاب «تحصیل و اشتغال» و این که دین هم بیسوادی و بیکاری را رد کرده، جامعه دچار چالش و دوگانگی میشود و جوانان برای تأمین نیازهایشان به روابط نامشروع کشیده میشوند. ممکن است گفته شود: خانوادهها میتوانند به فرزندانشان کمک کنند تا قبل از اتمام تحصیلات و کار، موفق به ازدواج شوند.» اما باید توجه داشت که مدل ادارهٔ غربی، تعریف فقر و غنی را نیز عملاً تغییر دادهاست. یعنی اگر خانمها ۲۰ سال قبل از این، با گاز پیکنیک غذا طبخ میکردند وهیچ احساس حقارتی هم نمیکردند، امروز اگر در آشپزخانهها گاز رومیزی نباشد، احساس حقارت ایجاد میشود! اگر پدری برای دخترِ خود گاز رومیزی و یخچالِ ساید و ماشین لباسشویی و ماسین ظرفشویی و جاروبرقی و ماکروویو و... تهیه نکند، احساس میکند که او را تحقیر کردهاست. لذا حتی اگر والدینِ زوجها بهآنها کمک مالی کنند، باز هم تهیه چنین زندگی با تمام امکانات هزینهای سنگین خواهد داشت که از عهدهٔ بسیاری برنمیآید. چون معنای فقر و غنی و آبرو و بیآبرویی و احترام و سرشکستگی، در عمل و با تحول در الگوی مصرف، تغییر پیدا کردهاست.
♦️پس سادهاندیشی است که گمان شود صرفاً با توصیه و نصیحت و ارائه اطلاعات دینی به جوانان، آنان به سمت حجاب و ازدواج و... متمایل شوند؛ چرا که ساختارهای تحصیل و اشتغال و نیز تعریف عینی از فقر و غنی و آبرو و سرشکستگی، مانع اصلی در عمل به این احکام است. یعنی بستری که مدل اداره غربی در تمام جهان بهوجود میآورد، نیروی انسانی را در چنین کانالهایی از تحصیل و اشتغال و الگوی مصرف قرار میدهد و این کانالها و ساختارها فضایی برای تحقق احکام ازدواج و خانواده و عفاف باقی نمیگذارد و امکان عینیِ این امور ارزشی را از بین میبرد.
♦️پس جنگ فرهنگی چنین عمقی دارد و باید باور کنیم که دنیاپرستی و دچارشدن به لغزشِ کفر و نفاق، فقط به هوای نفس برنمیگردد. بلکه ائمهٔ کفر ساکت ننشستهاند و اتفاقاً خیلی پُرکار هستند و جاهلیت مدرن، فضای اجتماعی را میسازد که مردم را به عمق ظلمات میبرد: «وَالَّذِينَ كَفَرُوٓا أَوْلِيَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ». خدای متعال تصریح میکند که اولیاء طاغوت، مردم را از نور به سمت ظلمات میبرند.
❓این امر چگونه امکانپذیر میشود؟!
❓آیا با تکتک مردم صحبت میکنند و آنها را فریب میدهند؟!
❓یا اینکه بسترهای اجتماعی میسازند و مردم را در کانالها و ساختارهایی قرار میدهند که خروج از آنها، مساوی با انزوا و محرومیت از آبرو و جایگاه اجتماعی است؟!
🔗ادامه دارد
🆔@Asre_jadid_57
📖صفحهٔ 3⃣
♦️در واقع دوری از احکام و اعتقادات الهی فقط به هوای نفسِ درونی برنمیگردد؛ بلکه بیش از آن، این محیطسازی و شرایطسازی در اجتماع است که میتواند به زندگی الهی ضربه بزند و هوای نفس را برای تحرکی چندین برابر تحریک کند. لذا نباید دائماً جنگ فرهنگی را منحصر در ماهواره و اینترنت و موبایل و... کرد! حتی اگر فرضشود که ماهواره و اینترنتی وجود ندارد، وقتی تعریف تحصیل و اشتغال و فقر و غنی در عمل -و نه در بحثهای نظری- به مدل ادارهٔ غربی واگذار شود و نسخه جایگزینی ارائه نشود، قهراً بسیاری از جوانانِ دوستدار دین نیز با محاسبه اقتصادی به این نتیجه میرسند که توانِ پرداخت هزینههای زندگی را ندارند و روابط نامشروع و غیرقاعدهمند بسیار ارزانتر است و لذا برای تأمین نیازهای عاطفی و جنسی خود به آن رو میآورند. خصوصاً با توجه به این که بر اساس احکام اسلام در ازدواج، مرد باید نفقه همسر خود را بپردازد که این امر با الگوی مصرف موجود، هزینههای کمرشکنی ایجاد میکند. اما در کشورهای غربی، زن و مرد هردو باید بهصورت اشتراکی خرجِ خانه را تأمین کنند و مرد وظیفهای برای پرداخت نفقه ندارد. یعنی مدل ادارهٔ غربی، احکام انسانسازِ اسلام چون ازدواج و پرداخت نفقه توسط مرد را که موجباتِ رشد او را فراهم میآورد، عملاً بهچالش میکشد. علاوه بر همهٔ اینها، مدل اداره که «تنوع» را مبنای انگیزش قرار داده، این امر را به کالاها محدود نکردهاست بلکه تنوعطلبی در امور جنسی نیز جریان دارد و موجب تضییق فضا برای دوام و پایداری ازدواج میشود.
♦️پس جامعهٔ ما به نسبتی که مجبور شده مدل غربی و ساختارهای آن در بخشهای مختلف از جمله در تحصیل و اشتغال را بپذیرد، مبتلا به ناهنجاریهای ناشی از آن شده و به نسبتی که آن را نپذیرفته و مقاومت کرده است، دین مردم حفظ شده است. اما اگر این روند ادامه پیدا کند و درک از مشکل اصلی ایجاد نشود، خطرات بیشتر شده و ضرباتِ دشمن کاریتر خواهد شد. لذا حساسیتهای متدینین و انقلابیون و مردم باید بر نقطه اصلی متمرکز شود.
🔗ادامه دارد...
🆔@Asre_jadid_57
📖صفحهٔ 4⃣ (بخش پایانی)
♦️به نظر میرسد شناخت صحیح از «جنگ اقتصادی» نیز بههمین مطلب باز میگردد. جنگ اقتصادی فقط بهاین نیست که روابط بانکی ما را قطع کردند و از صادرات و واردات کالاها ممانعت میکنند. بلکه عمق هجمه اقتصادی دشمن در این نقطه شکل میگیرد که هر کشوری برای دستیابی به زندگی خوب و مرفه و تأمین معیشت مردم باید به تولید ثروت بپردازد اما تولید ثروت، الگوی علمیِ مختص به خود را داراست. یعنی هر کشوری برای تولید ثروت، با تلاش دیگر کشورها مواجه است و باید بر سر تصاحب بازارهای جهانی با آنها رقابت کند. کشورهایی در این رقابت موفق بودهاند که سرمایههای بزرگ وارد کنند و تکنولوژیهای جدید بخرند و با نوسازی خطوط تولید از طریق واردات سرمایه و تکنولوژی خارجی، کالاهای باکیفیت تولید کنند و موفق به تصاحب بازار شوند. در واقع کیفیت کالا به نحوی که توانایی رقابت در بازار جهانی را داشته باشد، به تکنولوژی برتر و خطِ تولید جدید و پیشرفته منوط است. لذا محاسبات مدلِ اداره به مردم و مسئولین ایران میگوید اگر شما هم میخواهید به ثروت دست پیدا کنید، باید از تکنولوژی جدید در کارخانهها استفاده کنید تا کالای باکیفیت و ارزان تولید کنید. اما خریداری این تکنولوژی و استفاده از آن وابسته به سرمایههای بزرگ است و مهمترین صاحبان سرمایه کلان و تکنولوژی برتر، همان کشورهایی هستند که شما را تحریم کردند و روشن است که چنین نیازهای اساسی را برای کشوری که با آنها درگیر است، تأمین نمیکنند.
♦️لذا پنهانی و آشکار دائماً گفتند و میگویند که از شعارهایتان دست بردارید و سخنان غیرواقعی نزنید و واقعیت تولید ثروت و تأمین معیشت مردم در دنیای امروز را بپذیرید! در این صورت است که مشکلاتتان حل خواهد شد. این سخن از زبان برخی مسئولین نیز شنیده میشود؛ البته نه به این معنا که او میخواهد کشور را به بیگانه بفروشد، بلکه محاسباتِ کارشناسی برای اداره کشور است که چنین تحلیلی را به او تحمیل میکند. در مباحث گذشته بیانشد که اگر مقام معظم رهبری حفظهالله خطر «نفوذ» را مطرح کردند و آن را به «تغییر محاسبات مسئولین نظام» تعریفکردند، باید توجهداشت که محاسبات مسئولین نظام در مطالعات کارشناسی و توسط علومی مانند اقتصاد و برنامه ریزی و جامعهشناسی و مدل ادارهٔ کشور تحت تأثیر قرار میگیرد. این علوم و محاسبات، این حقیقت بزرگ را که جمهوری اسلامی در عصر حاضر پرچم توحید و خداپرستی را بهدست گرفتهاست، نفی میکند و همه دستاوردهای انقلاب را شعاری و غیرواقعی میداند و میگوید همه کشورهای دنیا برای رسیدن به رفاه روزافزون متحد شدهاند. فقط شما در این میان لجبازی میکنید و چند وقت دیگر هم ازاین لجبازی دست برخواهید داشت! پس عمیقترین سطح جنگ اقتصادی و جنگ فرهنگی نیز به مدل ادارهٔ مادی و الحادی برمیگردد. ...
📕قیام حسینی در برابر جاهلیت اولی؛ قیام خمینی در برابر جاهلیت مدرن، از صفحهٔ ۲۰۵ تا ۲۱۱
🆔@Asre_jadid_57
⭕️ قدرت اسلامی(حکومت اسلامی) اثرش در جذب نفوس به طرفِ اسلام از صدها مبلّغ و مانند آن، بیشتر است.
🔰حضرت آیتالله خامنهای حفظهالله
♦️وقتی اسلام قدرت خود را نشان داد و معلوم شد که میتواند دشمن را منکوب کند، دشمنان اسلام حساب کار خود را میکنند و زمامداران دشمن متوجّه میشوند که دیگر نمیشود با این قدرت جنگید و مبارزهکرد. بنابراین قرآن میفرماید، با آنها مقاتله کنید، شاید متنبّه شده و برگردند.
♦️این بیان توجّه و التفاتی به نقش قدرت در جذب نفوس به طرفِ حقیقت است. این مطلب همان نکتهای است که برخی از متفکّران معاصر میگویند: «اگر یک گوشهی دنیا، یک قدرت اسلامی به وجود آید، اثرش در جذب نفوس به طرفِ اسلام از صدها مبلّغ و مانند آن، بیشتر است.»
📕کتاب تفسیر سورهی برائت، ص 63
🆔@Asre_jadid_57
⭕️ ریشهٔ تمامی این معضلات در نظرات ناقص تصمیمسازانی قابل پیگیری است که بر مبنای معادلات کارشناسی تصمیمسازی میکنند. تصمیمسازان زمینهٔ تصمیمگیریها را فراهم میکنند. کسانی که خواسته یا ناخواسته، آگاهانه یا ناآگاهانه نسخههای نامناسبی را برای درمان دردهای صعبالعلاج فرهنگی و اقتصادی میپیچند و بدون توجه به تبعات سوء این کارشناسیها در درازمدت و تحمیل آثار مخرّب آن بر ساختار فرهنگی نظام اسلامی و ارزشهای مقبول خاص و عام، تنها راه را در پیروی از چنین سیاستهایی میدانند. اصولاً معادلات مادی غربیْ نهتنها قدرت تشخیص اهداف این انقلاب و ملت را نمیتواند داشتهباشد بلکه با انگیزهها و فرهنگ این مردم سازگاری ندارد.
🔰علامه سیدمنیرالدین حسینی هاشمی
♦️«بنابراین تصمیمسازی در تمام بخشهای جمهوری اسلامی بر مبنای معادلات کارشناسی صورت میگیرد. من این مطلب را به قویترین کارشناسهای نظام که از سیاستهای اقتصادی دولت انتقاد میکردند نیز بیان نمودهام که ریشهٔ تمامی این معضلات در همان نظرات ناقص خودتان قابل پیگیری است. اما آنها میگويند تصمیمگیری بر عهدهٔ مسئولیتی است که شما انتخاب میکنید. میگوییم آیا غیر ازاین است که تصمیمسازی به عهدهٔ شماست و این شما هستید که طرحها و لوایح را تهیه میکنید و سپس توسط روحانیون و دیگر تصمیمگیران، آنها را به امضا میرسانید؟ اشکال کار اینجاست که اصولاً معادلات شما قدرت تشخیص اهداف این ملت را نمیتواند داشته باشد. لذا باید در این جامعه، معادلهٔ متناسب با آرمانهایش حاکم باشد. شما این واقعیت را صادقانه برای ملت اعتراف نمیکنید؛ نه برای تصمیمگیران اعتراف میکنید و نه برای عموم مردم! نه به «تصمیمگیران» میگویید که درد اصلی از جانب «معادلهٔ شناسایی» ماست... اما اگر میبینید که مردم ما علیرغم فشار زیاد اقتصادی هنوز حاضر به تحمل مشکلات هستند، بهدلیل این است که انگیزهٔ مذهبی بر آنها حاکمیت دارد؛ نه اینکه کار کارشناسی شما شایستگی دارد. اگر برای ملت روشن شود که فسادهای موجود، از ناحیهٔ معادلاتی است که با انگیزهها و فرهنگ این مردم سازگاری نداشته و در واقع مانع اجرای فرمان رهبری نیز میباشند، فکر میکنید با این مسأله چگونه برخورد میکنند؟ پس این معضل، ریشه در وجود همین «مدیریت علمی» دارد که نارسایی آن نسبت به جامعهٔ اسلامی، هر روز در حال روشنترشدن است.»¹
♦️«امروز نوک حملهٔ تهاجم دشمنان داخلی و خارجی، و شماتت دوستان ناآگاه، متوجه «تصمیمگیران» نظام اسلامی و دولتمردان دستگاههای اجرایی، تقنینی و قضایی است، و حال آنکه ریشهٔ معضل را باید در «نظام کارشناسی» کشور دانست که زمینهٔ چنین تصمیمگیریهایی را فراهم میکنند. جا دارد از این افراد به عنوان «تصمیمسازان» کشور یاد کنیم؛ کسانی که خواسته یا ناخواسته، آگاهانه یا ناآگاهانه نسخههای نامناسبی را برای درمان دردهای صعبالعلاج فرهنگی و اقتصادی میپیچند و بدون توجه به تبعات سوء این کارشناسیها در درازمدت و تحمیل آثار مخرب آن بر ساختارفرهنگی نظام اسلامی و ارزشهای مقبول خاص و عام، تنها راه را در پیروی از چنین سیاستهایی میدانند. مسلماً این کلام ما به معنای تخطئه عناصر خدوم و دلسوز شعب نظام کارشناسی کشور، نظیر سازمان برنامه و بودجه، و گلوگاههای مهم تحقیقاتی نیست. کلام ما متوجه نقصان «روش» موجود و حاکمیت ارزشهای نامتناسب با آرمانهای جامعهٔ اسلام بر الگوی عملی فعلی است که خودبهخود کارشناسان متعهد و غیرمتعهد جامعه را به سمت چنین نتایجی سوق میدهد؛ تا جایی که برخی از این عناصر که از تعهد کمتری برخوردارند، تحقق منویات مقام معظم رهبری را در خصوص برنامهٔ توسعه و نظایر آن، حداقل در شرایط فعلی ناممکن و نامعقول میدانند! مسلماً تا زمانی که ابزار کارشناسی، همین ابزار باشد و در معادلات و شاخصهها نیز تحوّلی بنیادین روی نداده باشد، نمیتوان خواستِ ولیِ اجتماعی نظام اسلامی را که سرپرست توسعه شناخته میشود و استراتژی کلی حرکت جامعه را در درازمدت مشخص میکند، در سراسر وجود سیاستهای خرد و کلان نظام جریان داد. در این صورت، طبیعی خواهد بود عدهای مدعی شوند که نمیتوان لااقل بخشی از احکام اجتماعی اسلام را در جامعه پیاده کرد. بله تا زمانی که ابزار و معادلات کاربردی، همین وضع را دارند، هم باید شاهد شماتتهای ناآگاهان و نااهلان باشیم، و هم خود را از اجرای تمامی احکام نورانی اسلام مغلولالید ببینیم.»²
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
▪️١. حسینی الهاشمی، گامی عملی در جهت اسلامیکردن فضای دانشگاهها، صفحهٔ ۲۱ و ۲۲
▪️٢. حسینی الهاشمی، گامی عملی در جهت اسلامیکردن فضای دانشگاهها، صفحهٔ ۲۱ و ۲۲
🆔@Asre_jadid_57
⭕️دانشمندان غربْ پیامبرانی شکستخوردهاند؛ چرا که دانش مدرن مشکلات عدیدهای برای جهان و بشریت بوجود آورده است. در واقعْ بیماریهای فرهنگی، نه علت، بلکه معلول بیماریهای علمیاند.
♦️«روشنفکران غرب پیامبرانی هستند که ناکام ماندهاند. شکست آنان نه به دلیل بیاعتباری دانش که فراهم آوردهاند و نه به علت بیتوجهی موجود به موعظههای آنان بودهاست. آنان بیشتر بدین دلیل شکست خوردهاند که دانش عرضهشده بهوسیلهٔ آنان و موعظههایی که القا کردهاند، بهآن اندازهای که مورد ادعای بعضی از آنان است، به اصلاح اخلاقی و بهبود اقتصادی اجتماعی غرب کمکی نکردهاست. آنان به این دلیل شکست خوردهاند که دانش و موعظهٔ ایشان، خود مشکلاتی برای جامعه بهوجود آورده است. روشنفکران علوم اجتماعی و انسانی مقصودشان این بوده است که دانشی فراهم سازند که بنیانی برای سیاستگذاری باشد، سیاستهایی که جامعه را به سمت آیندهٔ بهتر هدایت کند. روشنفکران علوم فیزیک و طبیعی منظورشان این بوده است که دانشی عرضه کنند که کاربرد عملی آن دانش، جامعه را به سوی آیندهٔ بهتر راهنمایی کند. هر دو شکست خوردهاند؛ اما به دلایل متفاوتی... آثار ناگوار علم تجربی نظیر آثار گوارای آن محصول عرضی و فرعی آن نیست، بلکه ذاتی طبیعت آن است.»¹
♦️ «میان بیماریهای عام فرهنگی و بیماریهای خاصی که با علم ارتباط مییابند، نه تنها تطابقهای آشکار و همهجانبه وجود دارد، بلکه وقتی به دقت نگاه کنیم خواهیم دید که بیماریهای عام فرهنگی، نه علت، بلکه معلول بیماریهای علمیاند.» ²
📕۱.ایوا اتزیونی هالوی، روشنفکران و شکست در پیامبری، صفحهٔ ۱۱ و ۱۰۸
📕۲.آلن تورن، نقد مدرنیته، صفحهٔ ۳۳۶
🆔@Asre_jadid_57