#عاشق عاشقان موجودات جالبی هستند. رفتارهایی انجام می‌دهند که در ابتدا صدای همه را در می‌آورد، ولی کمی که پیش می‌رود اهل عقل و دل به احترام سر تعظیم فرود می‌آورند، و منکرانِ دل به غیر داده از این فضا رانده می‌شوند. در داستان‌های مجنون است که روزی در بیابان بچه آهوانی در دام دید و چون چشمان آهو اندک شباهتی به چشمان یار داشت، در دل مجنون آشوبی فتاد و به دفاع از آن‌ها پیش صیاد خواست تا از دام خلاصشان کند. چشمش نه به چشم یار ماند؟ رویش نه به نوبهار ماند؟ بگذار به حق چشم یارش بنواز به باد نوبهارش گردن مزنش که بی وفا نیست در گردن او رسن روا نیست و در نهایت از مال خود به صیاد بخشید تا به مقصود رسید. می‌داد ز دوستی نه زافسوس بر چشم سیاه آهوان بوس کاین چشم اگرنه چشم یار است زان چشم سیاه یادگار است یا شاعری دگر گوید： او به صورت مشابه لیلی ست گر به لیلی ببخشی‌اش اولی ست تا ز لیلی تو را بود بویی کم مباد از وجود تو مویی اندک شباهت در یک عضو، عاشق را دلیل کامل و کافی است برای گذشتن از خود و رهانیدن صید. عاشق است دیگر... و گاهی عاشق در عاشقیِ خودش چنان اصیل است که در دسترس درک هیچ کس نیست. شاید فقط عاشق بداند «او» چرا تنهاست کامل ترین معنا برای عشق تنهایی است ‏‎*******‎‏ در روایت است: «فرعون دلقکى داشت که از کارها و سخنان او لذت مى برد و مى خندید. روزى به در قصر فرعون آمد تا داخل شود، مردى را دید که لباسهاى ژنده بر تن، عبایى کهنه بر دوش و عصایى بر دست دارد. پرسید: تو کیستى؟ گفت: من پیامبر خدا موسی هستم که از طرف خداوند براى دعوت فرعون به توحید آمده ام . دلقک از همانجا بازگشت، لباسى شبیه لباس موسى پوشیده و عصایى هم به دست گرفت، نزد فرعون آمد. از باب مسخره و استهزاء تقلید سخن گفتن حضرت موسى علیه السلام کرد. آن جناب از کار او بسیار خشمگین شد. هنگامى که زمان کیفر فرعون و غرق شدن او رسید و خداوند او را بالشکرش در رود نیل غرق ساخت، آن مرد تقلیدگر را نجات داد. موسى عرض کرد: پروردگارا! چه شد که این مرد را غرق نکردى با این که مرا اذیت کرد؟ خطاب رسید: اى موسى! من عذاب نمى کنم کسى را که به دوستانم شبیه شود، اگر چه بر خلاف آنها باشد.» عاشق است دیگر... https://eitaa.com/dolodevaie

#عاشق عاشقان موجودات جالبی هستند. رفتارهایی انجام می‌دهند که در ابتدا صدای همه را در می‌آورد، ولی کمی که پیش می‌رود اهل عقل و دل به احترام سر تعظیم فرود می‌آورند، و منکرانِ دل به غیر داده از این فضا رانده می‌شوند. در داستان‌های مجنون است که روزی در بیابان بچه آهوانی در دام دید و چون چشمان آهو اندک شباهتی به چشمان یار داشت، در دل مجنون آشوبی فتاد و به دفاع از آن‌ها پیش صیاد خواست تا از دام خلاصشان کند. چشمش نه به چشم یار ماند؟ رویش نه به نوبهار ماند؟ بگذار به حق چشم یارش بنواز به باد نوبهارش گردن مزنش که بی وفا نیست در گردن او رسن روا نیست و در نهایت از مال خود به صیاد بخشید تا به مقصود رسید. می‌داد ز دوستی نه زافسوس بر چشم سیاه آهوان بوس کاین چشم اگرنه چشم یار است زان چشم سیاه یادگار است یا شاعری دگر گوید： او به صورت مشابه لیلی ست گر به لیلی ببخشی‌اش اولی ست تا ز لیلی تو را بود بویی کم مباد از وجود تو مویی اندک شباهت در یک عضو، عاشق را دلیل کامل و کافی است برای گذشتن از خود و رهانیدن صید. عاشق است دیگر... و گاهی عاشق در عاشقیِ خودش چنان اصیل است که در دسترس درک هیچ کس نیست. شاید فقط عاشق بداند «او» چرا تنهاست کامل ترین معنا برای عشق تنهایی است ‏‎*******‎‏ در روایت است: «فرعون دلقکى داشت که از کارها و سخنان او لذت مى برد و مى خندید. روزى به در قصر فرعون آمد تا داخل شود، مردى را دید که لباسهاى ژنده بر تن، عبایى کهنه بر دوش و عصایى بر دست دارد. پرسید: تو کیستى؟ گفت: من پیامبر خدا موسی هستم که از طرف خداوند براى دعوت فرعون به توحید آمده ام . دلقک از همانجا بازگشت، لباسى شبیه لباس موسى پوشیده و عصایى هم به دست گرفت، نزد فرعون آمد. از باب مسخره و استهزاء تقلید سخن گفتن حضرت موسى علیه السلام کرد. آن جناب از کار او بسیار خشمگین شد. هنگامى که زمان کیفر فرعون و غرق شدن او رسید و خداوند او را با لشکرش در رود نیل غرق ساخت، آن مرد تقلیدگر را نجات داد. موسى عرض کرد: پروردگارا! چه شد که این مرد را غرق نکردى با این که مرا اذیت کرد؟ خطاب رسید: اى موسى! من عذاب نمى کنم کسى را که به دوستانم شبیه شود، اگر چه بر خلاف آنها باشد.» عاشق است دیگر... https://eitaa.com/dolodevaie

#عاشق عاشقان موجودات جالبی هستند. رفتارهایی انجام می‌دهند که در ابتدا صدای همه را در می‌آورد، ولی کمی که پیش می‌رود اهل عقل و دل به احترام سر تعظیم فرود می‌آورند، و منکرانِ دل به غیر داده از این فضا رانده می‌شوند. در داستان‌های مجنون است که روزی در بیابان بچه آهوانی در دام دید و چون چشمان آهو اندک شباهتی به چشمان یار داشت، در دل مجنون آشوبی فتاد و به دفاع از آن‌ها پیش صیاد خواست تا از دام خلاصشان کند. چشمش نه به چشم یار ماند؟ رویش نه به نوبهار ماند؟ بگذار به حق چشم یارش بنواز به باد نوبهارش گردن مزنش که بی وفا نیست در گردن او رسن روا نیست و در نهایت از مال خود به صیاد بخشید تا به مقصود رسید. می‌داد ز دوستی نه زافسوس بر چشم سیاه آهوان بوس کاین چشم اگرنه چشم یار است زان چشم سیاه یادگار است یا شاعری دگر گوید： او به صورت مشابه لیلی ست گر به لیلی ببخشی‌اش اولی ست تا ز لیلی تو را بود بویی کم مباد از وجود تو مویی اندک شباهت در یک عضو، عاشق را دلیل کامل و کافی است برای گذشتن از خود و رهانیدن صید. عاشق است دیگر... و گاهی عاشق در عاشقیِ خودش چنان اصیل است که در دسترس درک هیچ کس نیست. شاید فقط عاشق بداند «او» چرا تنهاست کامل ترین معنا برای عشق تنهایی است ‏‎*******‎‏ در روایت است: «فرعون دلقکى داشت که از کارها و سخنان او لذت مى برد و مى خندید. روزى به در قصر فرعون آمد تا داخل شود، مردى را دید که لباسهاى ژنده بر تن، عبایى کهنه بر دوش و عصایى بر دست دارد. پرسید: تو کیستى؟ گفت: من پیامبر خدا موسی هستم که از طرف خداوند براى دعوت فرعون به توحید آمده ام . دلقک از همانجا بازگشت، لباسى شبیه لباس موسى پوشیده و عصایى هم به دست گرفت، نزد فرعون آمد. از باب مسخره و استهزاء تقلید سخن گفتن حضرت موسى علیه السلام کرد. آن جناب از کار او بسیار خشمگین شد. هنگامى که زمان کیفر فرعون و غرق شدن او رسید و خداوند او را با لشکرش در رود نیل غرق ساخت، آن مرد تقلیدگر را نجات داد. موسى عرض کرد: پروردگارا! چه شد که این مرد را غرق نکردى با این که مرا اذیت کرد؟ خطاب رسید: اى موسى! من عذاب نمى کنم کسى را که به دوستانم شبیه شود، اگر چه بر خلاف آنها باشد.» عاشق است دیگر... https://eitaa.com/dolodevaie