📘#من_ضامن
📝مصطفی خرامان
داستان من ضامن در چند فصل و چند بخش و با حال‌وهوای ایرانی - مذهبی برای نوجوان‌ها نوشته شده‌است.
راوی داستان خود را از زمانی که رضا به‌سمت حرم و مغازه‌ی پدرش می‌رود تا به او کمک کند، آغاز می‌کند. پدر رضا تسبیح، نبات و نخودچی و کشمش می‌فروخت و اینها را سوغات فقرا می‌نامید.
در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: الهام با برادر و خانواده‌ی برادرش به مشهد رفته‌است. پدرش گرفتار است و او رفته تا امام گره از کارش باز کند. الهام و برادرش در مشهد گیر می‌افتند و پسری مشهدی (رضا) ضامنشان می‌شود. الهام و برادرش می‌روند که پدر و مادرشان را بیاورند، اما برنمی‌گردند. پسری که ضمانت الهام و برادرش را کرده، سرانجام خلاص می‌شود، اما این ماجرا ادامه دارد... چرا الهام و برادرش برنگشته‌اند؟
#کتاب
#کتاب_امروز
#کتاب_صوتی
🌷@doniaye_ketab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من آغاز فردایی روشنم
قطعه ای ازکتاب صوتی نامه ای به پسرم محمد
اینجا کتابخانه مجازی منه خوش اومدید
#کتاب
🌷@doniaye_ketab
💯 همه ما برای انجام ندادن کارهایی که مارو به اهدافمون میرسونه، فلسفه میچینیم!!
و فلسفه های ما باعث میشه ما خودمون رو قانع کنیم که بنا به فلان دلیل نمیتونم و یا نمیشه،
ولی چیزیکه باید بزاری کنار تا پیشرفت و رشد رو خلق کنی اینه که دست برداری از فلسفه بافی❌
و بدون بهانه و بدون ترس ، با اعتقاد و تعهد به سمت هدفت پیش بری و کارای لازم رو انجام بدی.
#کتاب
#موفقیت
🌷@doniaye_ketab
یه‌قـاچ#کتاب | ʙᴏᴏᴋ📖
دشمنِ پیشرفت
نه شکست است نه موفقیت.
دشمنِ پیشرفت،
بی‌حوصلگی،خستگی
و نداشتن تمرکز است...
دشمنِ پیشرفت
تعهد نداشتن به روند است...
زیرا روند همه چیز است🪴🫧.
کتاب| قدرت‌شروع‌ناقص
🌷@doniaye_ketab