رنج تراش! در درمانگاه دندان‌پزشکی منتظر نوبت‌مان بودیم که با فریادهای بی‌وقفه و از ته دل پسرک، اضطراب را در چهره‌ی فرزندانم دیدم. به طرف مطب قدم تند کردم؛ پسر چهار، پنج ساله‌ای با موهای حالت‌دار نه چندان کوتاه و چشمان اشک‌آلود و صورتی که از فرط گریه خیس و سرخ شده بود وسط اتاق اسیر دستان مادر و چند خانم دیگر می‌لرزید و تمام سعی‌اش را می‌کرد دهانش را سفت بسته نگه دارد. با آن جثه‌ی کوچکش چنان فریاد می‌زد که ناخودآگاه تمام نگاه‌ها به آن سو برگشته بود و زمزمه‌ها درباره‌اش به گوش می‌رسید. به دقیقه نکشید بیرون آمدند مادر عصبانی از نیمه کاره ماندن ترمیم دندان کودکش، طفل را از خود می‌راند و پسر ترسان و بی پناه به لباس او چنگ می‌زد و التماسش می‌کرد. با چشمانی لرزان چشم به صورت مادر دوخته بود و چشمه‌ی اشکش همچنان جاری بود. گاه با التماس و گاه با تهدید می‌خواست مادر را مجاب کند که به خانه برگردند. آرام‌تر که شدند به سمتشان رفتم؛ مادر و مادربزرگ و خاله‌اش حال با وعده و وعیدهای جورواجور می‌خواستند پسربچه را راضی کنند که به اتاق برگردد و اجازه دهد دکتر کارش را تمام کند ولی مرغ او یک پا داشت: «نه! درد داره نمی‌خوام!» ما از کدام دسته‌ایم؟ عافیتی به قیمت رنج را به جان می‌خریم؟ ✍داستانک #سلامتی #جراحی_روح #عافیت #تحمل_درد #جواهر @donyaayeman

برکت دعا یکی یکی شاخه‌های گلی را که مشتری انتخاب کرده بود دسته می‌کرد، دو شاخه رز قرمز و سه شاخه مریم... برگ‌های تزیینی و شکوفه‌های ریز صورتی را لابه‌لای گل‌ها گذاشت و دسته گل شیک و گران‌قیمت را در کاغذ کشی سرمه‌ای انتخابی آقا پیچید. ترکیب قرمز و سفید گل‌ها با سرمه‌ای دورپیچ چشم‌نواز شده بود. روبان سفید را دور ساقه‌ی گل‌ها پاپیون بست و انتهایش را ریش کرد و با لبه‌ی قیچی فر داد. به دست‌ودل‌بازی و خوش‌ذوقی معروف بود، حتی امروز که با دریافت برگه‌ی احضاریه دادگاه غم عالم بر دلش آوار شده بود هم مشتری‌مدار و خوش‌رو می‌نمود. دسته‌گل را روی پیش‌خوان مغازه قرار داد سپس با قیچی یک غنچه‌ی رز قرمز چید و در جیب کت فراک آقا گذاشت و برایش خوشبختی آرزو کرد و شنید. به سمت رزهای خوشرنگ و بو رفت شاخه‌ی غنچه‌ای قرمزی برداشت و بویید و روی کارت رویش نوشت: «بی "تو" سرخ‌ترین رز دنیا هم بی‌رنگ و بوست.» ✍#داستانک @donyaayeman

میلادت خجسته باد مولای غریبم نیمه‌ی ماه شعبان، سالروز تنها جشن تولدی‌ست که همواره غم در تار و پود شادی‌اش تنیده است. سال به سال که می‌گذرد بر حجم غمش در دل منتظران می‌افزاید که آیا گذر عمرمان مجالی خواهد داد که در دولت حضرتش، شادمان میلاد ایشان باشیم یا نه؟ چشم‌ها بی‌قرار دیدن روی چون قرص ماه آقایی است که قرار دل‌هاست و گوش‌ها تشنه‌ی شنیدن بانگ «أنا المهدی» از جوار کعبه... اللّهم عجّل لولیک الفرج بحق زینب کبری(س) ✍دلنوشت #نیمه_ی_شعبان #میلاد_امام_زمان(عج) #donyaayeman

دروغی به نام کرونا یک سال بیشتر است که از آغاز بازی کرونا می‌گذرد. حال دیگر بیشتر مردم آن سختگیری و هراس اولیه را ندارند و حتی گهگاه به طنز از دوران سردرگمی اولیه یاد می‌کنند و شائبه‌های فریب بودن این بیماری فراگیرتر شده است. بسیاری از مردم با تدابیر طب اسلامی و سنتی به راحتی بهبود یافتند و بسیاری دیگر از جمله اطبا و خانواده‌های بیماران درگیر، با بالا بردن سیستم ایمنی خود اصلا بیمار نشدند. حتی همان سرماخوردگی ساده‌ی هرساله هم به سراغشان نیامده است. از سوی دیگر، ملاحظات سخت‌گیرانه‌ی سازمان جهانی بهداشت، از جمله ضد عفونی معابر و سطوح و سبزیجات، گرم کردن غذاها و نان، ضدعفونی مداوم دست‌ها و استفاده از دستکش، ماسک‌های فیلتردار و ساده و... که هر یک حربه‌هایی برای کروناهراسی بودند؛ با آزمایش‌ها و افشاگری‌های پزشکان خیرخواه نقش بر آب شدند و اعتمادهای کورکورانه به بهداشت مدرن کمرنگ شد. و قس علی هذا... به خیال خامشان، سال‌هاست، در انجمن‌های مخوف مخفی‌شان شطرنج دنیا را مدیریت می‌کنند و حال به نقطه‌ای رسیده‌اند که مهره‌های اضافی باید حذف شوند... به نبرد نهایی بزرگان نزدیک می‌شویم. کرونا یکی از دستاویزهای آن‌هاست که اهداف شومشان را بدون هزینه و ردپا تأمین می‌کند. مردم یکی‌یکی در اثر عوارضی می‌میرند که هر ساله بارها تجربه‌شان می‌کردند. رفت‌وآمدها محدود و حذف شده‌اند و مردم منزوی و افسرده... خرید، تفریح، آموزش و... با ترس و لرز همراه است یا به شیوه‌های نوین انجام می‌شود. حرم‌ها، زیارتگاه‌ها، مساجد و مراسمات مذهبی، مخصوصاً، تحت تأثیر عناد صاحبان مناصب، به صورت گسترده تعطیل و شدیداً محدود شده‌اند و زیر ذره‌بین بدخواهان قرار دارند. کسب‌وکار بسیاری از مردم کساد شده و گرانی هرچه بیشتر بر گرده‌شان فشار می‌آورد. بدین‌سان تعداد زیادی از مردم جهان یا در اثر بیماری خیالی کرونا یا پیامدهای روانی و اجتماعی آن می‌میرند و هدف حاصل می‌شود. ✍یادداشت #کرونا_هراسی #یهود @donyaayeman

❤️نماهنگ تولد امام خامنه‌ای❤️ 🔈با صدای حامد زمانی @donyaayeman

🎥 #کلیپ #تصویری 📝 یه مدینه یه بقیعه 👤 حاج محمود #کریمی ▪️ویژه #تخریب_قبور_ائمه_بقیع 📌 #پیشنهاد_دانلود ☑️ کانال مداحی اهل‌بیت‌مدیا @AhleBeytMedia

سلام بر ابراهیم

🎥ببینید| حال و هوای قم بعد از پیروزی آیت الله #رئیسی در #انتخابات ریاست جمهوری دیروز، عصر، بلوار پیامبر اعظم (ص) #جشن_پیروزی ✌️

بماند به یادگار... #کار_درست

🌠☫﷽☫🌠 🚨تبریک متفاوت استاد پناهیان به رئیس جمهور منتخب #رئیسی: ✍ به همه اربعینی‌ها، پیروزی همسفر اربعین را تبریک میگویم، از هم اکنون خود را برای اربعینی باشکوهتر از سال‌های گذشته آماده کنید. مدافعان شهید حرم و سردار سلیمانی، دلها را برای بازگشایی راه کربلا به سوی خادم الرضا ع هدایت کردند. راه آزادی و آبادانی تمام ملت‌ها از کربلا میگذرد. #سلام_بر_ابراهیم سلام بر #مردم_میدان @donyaayeman

🔴توییت هوشمندانه سید حسن #نصرالله دبیرکل #حزب‌الله لبنان با انتشار تصویر سردار #قاآنی در کنار ایت الله #رییسی و اشاره به آیه «وَعَهِدْنَا إِلَىٰ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ أَنْ طَهِّرَا بَيْتِيَ...» : به ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم: «... خانه‌ام را از هرچه رنگ‌وبوی بت‌پرستی دارد، پاک کنید.» (بقره، ۱۲۵) #نابودی_اسرائیل #تمدن_نوین_اسلامی #نوید_ظهور #حضرت_عدالت_گستر #ازادی_قدس @donyaayeman

🎉🎊 میلاد پر نور و سرور شمس الشموس، امام رئوف، حضرت علی‌ بن موسی الرضا(ع) مبارک 🎊🎈🎉 #امام_رضا @donyaayeman

آقا سنه قوربان... #امام_رضا @donyaayeman

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا🌹 #میلاد_امام_رضا @donyaayeman

همه آمدند تا عشق تنها نماند... #بصیرت @donyaayeman

کشتی نجات، ریسمان حیات ارابه داشت. سال‌های سال، کنار شلوغ‌ترین میدان شهر بساط به پا می‌کرد. تابستانش، باقالی و نخود و زمستانش، لبو و سییب‌زمینی داغ می‌فروخت. همیشه دور و برش پر از آدم‌های مختلف بود که تا گوش شنوایی می‌دیدند، سر درد دلشان باز می‌شد. بماند که این چند وقت، انتخابات و اتفاقات بعدش بهانه‌ی همه‌ی مکالمات شده بودند. زیاد عادت به سخن گفتن نداشت. بیشتر می‌شنید. سوالی هم اگر داشت، ظهرها از پیشنماز مسجد توی گذر می‌پرسید. فراز و نشیب به عمرش زیاد دیده بود. همیشه می‌گفت: «دیگر بدتر از جنگ که نداریم.» اما حالا می‌دید: «نه، جنگ که چیزی نبود. حداقل دوست و دشمن معلوم بود.» به قدری واگویه‌ها زیاد بودند که همه سردرگم، در پی ملجأ آگاه و متعهد، به این سو و آن سو می‌زدند. تازگی‌ها این سوال در ذهنش پررنگ‌تر می‌شد که: «چرا رهبر حکم واضح نمی‌دهند؟» البته که در سخنرانی‌ها حق و باطل را معلوم کرده بودند ولی حکم چیز دیگریست. می‌شود یک‌شبه این بلبشو را جمع کرد. سوالش از حاج آقا، پایه بحث‌های پای منبر بعد از نماز او شد. گفتند و شنیدند. خلاصه‌اش این شد که «نوجوان در سن بلوغ با دعوا و دستور بیشتر عاصی می‌شود و خانه‌گریز، باید دندان بر جگر گذاشت تا خودش حتی شده به بهای گزاف بعضی چیزها را تجربه کند.» حالا این ملت نوجوان به فرموده رهبر به «پیچ تاریخی بزرگ» رسیده است. فقط باید دورادور هدایت شود. حاج آقا می‌گفت: «از سوی دیگر این ملت سردرگم، امت آخرین پیامبرند که حیرانی واقعی‌شان از دوری امام‌شان است. حیف و صد حیف که نمی‌دانند وگرنه صد چنین برایش به آب و آتش می‌زدند. اینها همه تلنگرند که به خودمان بیاییم و پناه حقیقی را بجوییم.» می‌گفت: «مردم پای اعتقادشان که وسط باشد هر جور شده می‌ایستند و فتنه را سر می‌برند. فقط باید فانوس حقیقت را برایشان روشن کرد که ببینند در کدام صف شمشیر می‌زنند.» و شد آنچه شد در پای علم اباعبدلله و سراج منیر سیدالشهدا راه را بر همه روشن کرد که یک‌صدا فریاد شدند: «لعن علی عدوک یا حسین»، «مرگ بر ضد ولایت فقیه»، «اینهمه لشکر آمده به عشق رهبر آمده» و... ان‌شاءالله برسد روزی که یکدل، تنها منجی عالم را طلب کنیم. #بصیرت #ظهور #نهم_دی @donyaayeman