eitaa logo
دنیای من
8 دنبال‌کننده
20 عکس
7 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بودن‌ها را قدر بدانیم باد و باران و سرمای آخر سال خیابان‌های شهر را خلوت کرده و اندک مردم در حال تردد پیچیده در لباس‌های گرمشان، سر درگریبان فرو برده‌اند و به سرعت به سمت مقصدشان درگذرند. در بین این تکاپوی تحمیلی، پیرمردی با قد متوسط و پیراهن سفید بر تن نظرم را به خود جلب کرد. سر به زیر افکنده بود، با شانه‌هایی که از فرط سرما بالا رفته و در خود جمع شده بودند؛ اما با آرامش از کنار خیابان رد می‌شد. باران بر موهای کمابیش سفید و کم‌پشت مرد می‌زد و باد در پیراهنش می‌پیچید و جثه لاغر و نحیفش را هرچه بیشتر به نمایش می‌گذاشت. پوست انگشتان باریکش بر اثر سرما بیشتر چروک شده بود، صورتش به سفیدی می‌زد. آرام نفس می‌کشید شاید تا سرمای کمتری به ریه‌هایش بفرستد. و من هنوز به این می‌اندیشم که چرا وقتی از خانه بیرون می‌آمد کسی دل‌نگران سرماخوردنش، لباس گرم همراهش نکرده است. ✍روزنوشت @donyaayeman