#خاطــره🎞
رفیقشہید:
«منیکماشینریشتراشداشتمکهسروصورت رزمندههارااصلاحمیکردیماینماشینریشتراش بعضیوقتهاموقعاصلاحگازمیگرفتودادرزمنده
درمیآمدوقتیاینطورمیشد ،
شهیدبابککلیمیخندید😂»
#شہیدبابڪنورے💛
❀••┈••❈✿♥️✿❈••┈••❀
@dookhtaranehmohajjabe
❀••┈••❈✿♥️✿❈••┈••❀
#خاطــره🎞
رفیقشہید:
«منیکماشینریشتراشداشتمکهسروصورت رزمندههارااصلاحمیکردیماینماشینریشتراش بعضیوقتهاموقعاصلاحگازمیگرفتودادرزمنده
درمیآمدوقتیاینطورمیشد ،
شهیدبابککلیمیخندید😂»
#شہیدبابڪنورے💛
❀••┈••❈✿♥️✿❈••┈••❀
@dookhtaranehmohajjabe
❀••┈••❈✿♥️✿❈••┈••❀
شهید محمد رضا دهقان امیری♥️
#خاطره
#بیت_رهبری
شیرکاکائو و کیک بیت رهبری اشک مدافع حرم را در آورد♥️
یک سال فقط یک کارت برای ورود به بیت رهبری دادند. من اصرار داشتم که محمدرضا برود. بعد از مشورت، او انتخاب شد. خواهرش میخواست که او را بفرستم اما نمیشد. تا فهمید که رضایت دادیم برود، سر از پا نمیشناخت. دوم دبیرستان بود. اولین بارش بود که تنها میرفت. وقتی از بیت برگشت، چشمها و صورتش قرمز شده بودند. از روحیاتی که در او میشناختم، مطمئن بودم که مسیر بیت تا خانه را گریه کرده و از دیدن چهره رهبر منقلب شده است. هر چه اصرار کردیم از فضای آنجا بگوید و دلیل گریههایش چیست، اما یک کلام هم حرف نزد. پافشاری ما را که دید با حالت شوخی گفت: شیر کاکائو و کیکش خیلی خوشمزه بود.!😋🥛🍩
#خاطره📜
🌸🌵یکی از همسنگرهایش در سوریه میگفت:
من بستنِ کمربند ایمنی را در سوریه
از محمودرضا یاد گرفتم
تا مینشست پشتِ فرمان کمربندش را میبست
💫یکبار به او گفتم:👇🏻
اینجا دیگر چرا میبندی..؟!
اینجا که پلیس نیست
گفت:
🌻🍂#میدانیچقدرزحمتکشیدهام
#باتصادفنمیرم..؟!🍂🌻
#شهید_محمودرضابیضائی
‹👑🍁›
•°
همرزمشهید:
بابڪ♥خیلیمؤدببود
همہتویمنطقہمیدوننوقتیاومدپیشما
بهشگفتمبابڪ♥️چرالباساتخاکینیست
آخهمگہداریمیریمهمونی!
تومنطقہواقعاشرمندهشدم
•°
👑🍁¦⇢ #خاطره داداش بابک
#خاطــره🎞
رفیقشہـید :
رفتہبودیمراهیاننور🥺
موقعایکہرسیدیمخوزستان،
بابڪهرگزباکفشراهنمیرفت🚶🏻♂❌
پیادهتویہاونگرما🌤
میگفت :وجببہوجباینخاڪ
روشهیدانقدمزدن ..👣
زندگےکردندراهرفتند ... 🌱
خونشهیدانموندراینسرزمینریختہشده🩸
وماحقنداریمبدونوضووباکفشدراین
سرزمینگامبرداریم ."🖐🏻
هرگزبابڪدراینسرزمینبدونوضوراه
نرفتوباکفشراهنرفت ...🦋
#شهیدبابڪنوࢪی❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خاطــره🎞
رفیقشہید:
بابک رابطه با نامحرم رو بسیار بسیار رعایت میکرد همیشه حواسش بود که خدایی نکرده دراین بابت گناه نکنه،
شهید یک خداشناس به تمام معنا بود من باهاش
داخل آموزشات آشنا شدم چیزی که منو به سمتش کشوند خدادوست بودنش بود اینکه و خیلی مرد بود و چیزی داشت که خیلیا نداشتن مردونگیش واقعی بود.
همیشه وقتی دورهم بودیم و حرف از شهادت میشد خیلی میگفت دعام کنید شهید شم همیشه تو حرفاش حرف از شهادت بود.
دور اول که برای اعزام آموزش میدیدیم قسمت نشد بره و یادمه یه بار اینقدر گریه کرد برای اینکه که نتونست اعزام بشه. همش میگفت من لیاقت نداشتم برم چرا نشد... خیلی ناراحت بود.
همیشه هوای دوستاشو توجمع داشت که یوقت کسی باهاش شوخی بد نکنه، تو مشکلات خیلی مردونه کنارت وایمیستاد و اولین کسی بود که برای کمک آستین بالا میزد.
#شہیدبابکنوری♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خاطــره🎞
رفیقشہید:
بابک رابطه با نامحرم رو بسیار بسیار رعایت میکرد همیشه حواسش بود که خدایی نکرده دراین بابت گناه نکنه،
شهید یک خداشناس به تمام معنا بود من باهاش
داخل آموزشات آشنا شدم چیزی که منو به سمتش کشوند خدادوست بودنش بود اینکه و خیلی مرد بود و چیزی داشت که خیلیا نداشتن مردونگیش واقعی بود.
همیشه وقتی دورهم بودیم و حرف از شهادت میشد خیلی میگفت دعام کنید شهید شم همیشه تو حرفاش حرف از شهادت بود.
دور اول که برای اعزام آموزش میدیدیم قسمت نشد بره و یادمه یه بار اینقدر گریه کرد برای اینکه که نتونست اعزام بشه. همش میگفت من لیاقت نداشتم برم چرا نشد... خیلی ناراحت بود.
همیشه هوای دوستاشو توجمع داشت که یوقت کسی باهاش شوخی بد نکنه، تو مشکلات خیلی مردونه کنارت وایمیستاد و اولین کسی بود که برای کمک آستین بالا میزد.
#شہیدبابکنوری♥️
دوستشهید:
کلاسهاے بسیــــج، باهمبودیم
وطولانے بود یهروزبحثتحلیل
وتفسیرطولکشیدخوردیم بهاذان
مغرب📿.
گفتنپنجدقیقهصبرکنیدکلاس
تمومشه🕐ماهمقبولکردیم.
بعدازدودقیقهصداے اذانبلندشد
واستادمشغول صحبتبود
کهیکدفعهبابک🧔🏻باصداے
بلندگفت: آقایفلانے،دارناذانمیگن.
بذاریدبراے بعدنمازهمهبرگشتیمیه
نگاشکردیم👀 ویهنگاهبهاستاد
بعدشبابکگفت:خبچیه اذانه
نمیاید!🤔باشهخودممیرم.بلندشدوخیلیراحت
وشیکدروبازکردورفتبرایوضو!🙂
استادمبندهخدادیداینجوریهگفباشه
بریمنماز.😃
‹♥️🖇› #خاطره
#خاطره🎞
#خوشتیپ_آسمانی🌿❤️
#رفیقشہید:
🌿بابک رابطه با نامحرم رو بسیار بسیار رعایت میکرد ⚡️همیشه حواسش بود که خدایی نکرده دراین بابت گناه نکنه،
شهید یک خداشناس به تمام معنا بود
من باهاش
داخل آموزشات آشنا شدم چیزی که منو به سمتش کشوند خدادوست بودنش بود🙏🌟 اینکه و خیلی مرد بود و چیزی داشت که خیلیا نداشتن مردونگیش واقعی بود.😇☺️
همیشه وقتی دورهم بودیم و حرف از #شهادت میشد خیلی میگفت دعام کنید شهید شم همیشه تو حرفاش حرف از شهادت بود. 🤗✨
دور اول که برای اعزام آموزش میدیدیم قسمت نشد بره و یادمه یه بار اینقدر گریه کرد برای اینکه که نتونست اعزام بشه. همش میگفت من لیاقت نداشتم برم چرا نشد😔... خیلی ناراحت بود.
همیشه هوای دوستاشو توجمع داشت که یوقت کسی باهاش شوخی بد نکنه، تو مشکلات خیلی مردونه کنارت وایمیستاد و اولین کسی بود که برای کمک آستین بالا میزد.»🌱
❀✦•┈┈❁❀❁┈┈•✦❀
#معرفی_شهید🕊
#شهید_بابک_نوری_هریس💐
#خاطره
مادر شهید:
عروسی دوستش بود. رفته بود توی مزار عکس گرفته بود📸. اومد عکسش رو به من نشون داد. بهش گفتم🗣 دوست عروسی کرده 🤵🏻چرا رفتی توی مزار عکس گرفتی🤨؟ جواب داد: ادم وقتی میخواد عروسی کنه باید به فکر مردن😵 هم باشه ...🙂
#خاطــره🎞
|همدانشگاهیشهید|
دخترےمیگفت:
منهمکلاسیبابکبودم.
خیلییییتونخشبودیمهممون...
اماانقدباوقاࢪبودکههمهدخترامیگفتند:
" ایننوریانقدسروسنگینهحتماخودش
دوسدختردارهوعاشقشه !" 😏
بعدمنگفتم:میرمازشمیپرسمتاتکلیفمون
ࢪوشنبشه...
رفتمࢪودࢪࢪوپرسیدمگفتم :
" بابکنوریشماییدیگ ؟! "
بابکگفت:"بفرمایید ."
گفتم:"چراانقدخودتومیگیری ؟!😕
چرامحلنمیدیبهدخترا؟! "
بابکیہنگاهپرازتعجبوشرمگینبهمکرد
وسریعࢪفتوواینستاداصلا!🚶🏻♂
بعدهاکشهیدشد ،
هموندختراومنفهمیدیمبابکعاشقکیبوده
کهبہدختراومنمحلنمیداد...
#عاشقحضرتزینبوشهادت🥺💔|
#شهیدبابکنورے💛