🌊
دهخدا شدم ،
در ورق خوردن هر صفحه ام ،
ترجمه چشم هایت بود.
نیمایے هایے شدم از زبان یوشیج ،
سوزِ واژه هایم
متولدِ سردیِ دست هایت بود.
غزل شدم ،
منزوے نامت را اقامه ڪرد.
سنگ شدم ، مثل خودت.
سهراب ،
"ڪعبه اے ڪرد مرا زیر اقاقے هایش".
اشک شدم ،
تمام اینها را اینبار ،
بارانے از جنس صداقت شست ،
قطره هایش چڪید روے ڪاغذ ،
آفتاب ڪه تابید ،
نقش بسته بود :
"تو"...!
#سید_طه_صداقت🖋
🌊
دهخدا شدم ،
در ورق خوردن هر صفحه ام ،
ترجمه چشم هایت بود.
نیمایے هایے شدم از زبان یوشیج ،
سوزِ واژه هایم
متولدِ سردیِ دست هایت بود.
غزل شدم ،
منزوے نامت را اقامه ڪرد.
سنگ شدم ، مثل خودت.
سهراب ،
"ڪعبه اے ڪرد مرا زیر اقاقے هایش".
اشک شدم ،
تمام اینها را اینبار ،
بارانے از جنس صداقت شست ،
قطره هایش چڪید روے ڪاغذ ،
آفتاب ڪه تابید ،
نقش بسته بود :
"تو"...!
#سید_طه_صداقت🖋
🌊
دهخدا شدم ،
در ورق خوردن هر صفحه ام ،
ترجمه چشم هایت بود.
نیمایے هایے شدم از زبان یوشیج ،
سوزِ واژه هایم
متولدِ سردیِ دست هایت بود.
غزل شدم ،
منزوے نامت را اقامه ڪرد.
سنگ شدم ، مثل خودت.
سهراب ،
"ڪعبه اے ڪرد مرا زیر اقاقے هایش".
اشک شدم ،
تمام اینها را اینبار ،
بارانے از جنس صداقت شست ،
قطره هایش چڪید روے ڪاغذ ،
آفتاب ڪه تابید ،
نقش بسته بود :
"تو"...!
#سید_طه_صداقت🖋